۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الرد علی المنطقیین' به 'الرد علی المنطقيين') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''الرد علی المنطقيين'''، اثر احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی (متوفی 728ق)، معروف به ابن تیمیه، کتابی است دوجلدی به زبان عربی با موضوع کلام اسلامی. مقدمه، تحقیق و تعلیقات کتاب از دکتر رفیق عجم است. ابن تیمیه در این اثر به دنبال نقد منطق ارسطویی و ارائه الگویی از منطق اسلامی است. | '''الرد علی المنطقيين'''، اثر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرانی]] (متوفی 728ق)، معروف به [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، کتابی است دوجلدی به زبان عربی با موضوع کلام اسلامی. مقدمه، تحقیق و تعلیقات کتاب از دکتر [[عجم، رفيق|رفیق عجم]] است. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در این اثر به دنبال نقد منطق ارسطویی و ارائه الگویی از منطق اسلامی است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
ابن تیمیه مباحث حد و قیاس و قضیه و مباحث مربوط به استدلالات را در دو جلد بررسی کرده است؛ جلد دوم به طرق استدلال پرداخته و ردیهای است بر فرق و مواقف و مسائل فقهی و اصولی هم در آن مطرح میشود و جلد اول به سه مبحث حد و قضیه و قیاس بهصورت سلبی و ایجابی میپردازد. | [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] مباحث حد و قیاس و قضیه و مباحث مربوط به استدلالات را در دو جلد بررسی کرده است؛ جلد دوم به طرق استدلال پرداخته و ردیهای است بر فرق و مواقف و مسائل فقهی و اصولی هم در آن مطرح میشود و جلد اول به سه مبحث حد و قضیه و قیاس بهصورت سلبی و ایجابی میپردازد. | ||
الرد علی المنطقيين، دو بحث اصلی در منطق یعنی مباحث حد (تعریف) و تصور و قیاس و تصدیق را در بردارد. ابن تیمیه دو مقام را به بیان مباحث حد و تصور و دو مقام را به بیان مباحث قیاس و تصدیق، اختصاص داده است. پس هر مبحثی از دو مبحث اصلی کتاب، در دو مقام مطرح شده است. بهصورت خلاصه میتوان گفت مباحث اصلی این کتاب در چهار مقام بهصورت ذیل مطرح شده است؛ | الرد علی المنطقيين، دو بحث اصلی در منطق یعنی مباحث حد (تعریف) و تصور و قیاس و تصدیق را در بردارد. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] دو مقام را به بیان مباحث حد و تصور و دو مقام را به بیان مباحث قیاس و تصدیق، اختصاص داده است. پس هر مبحثی از دو مبحث اصلی کتاب، در دو مقام مطرح شده است. بهصورت خلاصه میتوان گفت مباحث اصلی این کتاب در چهار مقام بهصورت ذیل مطرح شده است؛ | ||
مقام اول درباره این است که تصور مطلوب، تنها با حد (تعریف) به دست میآید. ابن تیمیه در این مقام، این قول را نقد میکند و سلب آن را معتبر میشمارد. | مقام اول درباره این است که تصور مطلوب، تنها با حد (تعریف) به دست میآید. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در این مقام، این قول را نقد میکند و سلب آن را معتبر میشمارد. | ||
مقام دوم درباره این است که حد مفید علوم تصوری است؛ و این قولی است ایجابی و ابدی که ابن تیمیه آن را پذیراست. | مقام دوم درباره این است که حد مفید علوم تصوری است؛ و این قولی است ایجابی و ابدی که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] آن را پذیراست. | ||
در مقام سوم، ابن تیمیه این اعتقاد را که تصدیق مطلوب جز به طریقه قیاس به دست نمیآید را بهنقد میکشد یعنی وی معتقد است بهجز قیاس راههای دیگری نیز برای رسیدن به تصدیق، هست. | در مقام سوم، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] این اعتقاد را که تصدیق مطلوب جز به طریقه قیاس به دست نمیآید را بهنقد میکشد یعنی وی معتقد است بهجز قیاس راههای دیگری نیز برای رسیدن به تصدیق، هست. | ||
در مقام چهارم مطرح میشود که قیاس مفید علم به تصدیقات است که ابن تیمیه نیز آن را قبول دارد.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref> | در مقام چهارم مطرح میشود که قیاس مفید علم به تصدیقات است که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] نیز آن را قبول دارد.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref> | ||
شاید بارزترین نقاطی که ابن تیمیه از منطق ارسطویی بهنقد میکشد را بتوان در موارد زیر ارائه داد: | شاید بارزترین نقاطی که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از منطق ارسطویی بهنقد میکشد را بتوان در موارد زیر ارائه داد: | ||
اگر حد دلالت بر محدود میکند، خود این حد یا باید با حدی دیگری تعریف شود یا با غیر حد، اگر با حد تعریف شود برای آن حد نیز حد دیگری خواهد بود و همچنین الی غیرالنهایة و میبینیم که نتیجه این امر تسلسل یا دور است. | اگر حد دلالت بر محدود میکند، خود این حد یا باید با حدی دیگری تعریف شود یا با غیر حد، اگر با حد تعریف شود برای آن حد نیز حد دیگری خواهد بود و همچنین الی غیرالنهایة و میبینیم که نتیجه این امر تسلسل یا دور است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
اگر جزئی را اساس کلی بدانیم، پس آنگاه انسان در قیاس، در واقع جزئی را با جزئی مقایسه میکند.<ref>ر.ک: همان، ص23-24</ref> | اگر جزئی را اساس کلی بدانیم، پس آنگاه انسان در قیاس، در واقع جزئی را با جزئی مقایسه میکند.<ref>ر.ک: همان، ص23-24</ref> | ||
ابن تیمیه پس از بیان این ایرادات سعی میکند تا منطقی اسلامی را بنا کند و در اکثر موارد، آن رویکردی رواقی اتخاذ میکند که میتوان بهصورت مختصر در موارد زیر خلاصهشان کرد: | [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] پس از بیان این ایرادات سعی میکند تا منطقی اسلامی را بنا کند و در اکثر موارد، آن رویکردی رواقی اتخاذ میکند که میتوان بهصورت مختصر در موارد زیر خلاصهشان کرد: | ||
# حد، تفصیل اسم است که تمییز میان اسامی را در خدمت میگیرد. | # حد، تفصیل اسم است که تمییز میان اسامی را در خدمت میگیرد. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
# استدلال به قرآن برای قیاس اولویت امکان دارد بهگونهای که حکم مطلوب در شیء اولی به ثبوت از صورت مذکور در دلیل دال بر آن باشد. | # استدلال به قرآن برای قیاس اولویت امکان دارد بهگونهای که حکم مطلوب در شیء اولی به ثبوت از صورت مذکور در دلیل دال بر آن باشد. | ||
از موارد پیشگفته میتوان نتیجه گرفت که منطق ابن تیمیه گرایشات بارزی دارد که میتوان در قالب گرایش حسی تجربی، گرایش سببی و نظریه علیت، گرایش واقعی در برهان و گرایش لفظی و شخصیت اسمی بیانشان کرد.<ref>ر.ک: همان، ص24</ref> | از موارد پیشگفته میتوان نتیجه گرفت که منطق [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] گرایشات بارزی دارد که میتوان در قالب گرایش حسی تجربی، گرایش سببی و نظریه علیت، گرایش واقعی در برهان و گرایش لفظی و شخصیت اسمی بیانشان کرد.<ref>ر.ک: همان، ص24</ref> | ||
درباره گرایش حسی تجربی وی میتوان گفت که او معتقد است اساس بدیهیات برهان، جزئی هستند نه کلی؛ حسی تجربی هستند نه عقلی. ازاینرو تنها از تجربه به دست میآیند. اساساً قضیه کلی چیزی جز تعدادی افراد قضایای جزئیه نیست، ازاینرو کلی، امری ذهنی خواهد بود که اصلاً وجودی در خارج ندارد و آنچه در خارج هست صرفاً امر محسوس مجرّب است.<ref>ر.ک: همان</ref> | درباره گرایش حسی تجربی وی میتوان گفت که او معتقد است اساس بدیهیات برهان، جزئی هستند نه کلی؛ حسی تجربی هستند نه عقلی. ازاینرو تنها از تجربه به دست میآیند. اساساً قضیه کلی چیزی جز تعدادی افراد قضایای جزئیه نیست، ازاینرو کلی، امری ذهنی خواهد بود که اصلاً وجودی در خارج ندارد و آنچه در خارج هست صرفاً امر محسوس مجرّب است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
درباره گرایش او درباره علیت میتوان گفت: او نظریه واضحی درباره علیت دارد که محتوایش اتفاق و اختلاف در وقوع است. در واقع ما از طریق توافق وقوع علت با معلول به آن پی میبریم. این توافق وقوعی عادتی را در ذهن ایجاد میکند که حکم کند این موارد همواره با هم واقع میشوند. این سخن ابن تیمیه از جهتی با سخن هیوم (متوفی 1776م) مشابهت دارد.<ref>ر.ک: همان</ref> | درباره گرایش او درباره علیت میتوان گفت: او نظریه واضحی درباره علیت دارد که محتوایش اتفاق و اختلاف در وقوع است. در واقع ما از طریق توافق وقوع علت با معلول به آن پی میبریم. این توافق وقوعی عادتی را در ذهن ایجاد میکند که حکم کند این موارد همواره با هم واقع میشوند. این سخن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از جهتی با سخن هیوم (متوفی 1776م) مشابهت دارد.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
درباره گرایش واقعگرایانه او در برهان نیز این مطلب را باید گفت که وی معتقد است، حقایق خارجی مستغنی از ما هستند و تابع تصورات ما نمیباشند بلکه تصورات ما تابع این امورند. سؤالی که اینجا به ذهن میآید این است که آیا تصورات ما مانند نقشی هستند که بر صفحه کاغذ سفید نگاشته میشوند (چنانکه جان لاک انگلیسی (متوفی 1704م) معتقد است) یا نه؟<ref>ر.ک: همان، ص25</ref> | درباره گرایش واقعگرایانه او در برهان نیز این مطلب را باید گفت که وی معتقد است، حقایق خارجی مستغنی از ما هستند و تابع تصورات ما نمیباشند بلکه تصورات ما تابع این امورند. سؤالی که اینجا به ذهن میآید این است که آیا تصورات ما مانند نقشی هستند که بر صفحه کاغذ سفید نگاشته میشوند (چنانکه جان لاک انگلیسی (متوفی 1704م) معتقد است) یا نه؟<ref>ر.ک: همان، ص25</ref> |
ویرایش