۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==منابع==' به '==منابع مقاله==') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در زمان خلافت حضرت علی(ع) ولايت آذربايجان نخست با سعيد بن ساريه خزاعي و سپس با اشعث بوده، در زمان ولايت اشعث اكثر مردم آذربايجان اسلام آورده بودند و قرآن مىخواندند. او گروهي از اعراب اهل عطا و ديوان را در اردبيل سكونت داد و به آنان امر كرد كه مردم این سامان را به اسلام دعوت كنند. اشعث اردبيل را پايتخت خود ساخت و در مدت حكومت او اردبيل آباد شد. به دستور وی مسجدي در اردبيل بنا كردند و این مسجد بعدها توسعه يافت زماني كه سپاهيان عرب در آذربايجان و اردبيل بودند عشيرههای عرب از كوفه، بصره و شام بدانجا روی آوردند. اينان هر چقدر توانستند برای خود زمین بدست آوردند و گروهي از ايشان زمینهای ایرانيان را خريدند و عدهاي از زارعين نيز برای حفظ خود زمینها را به آنان سپردند و خود كشاورز آنان شدند. | در زمان خلافت حضرت علی(ع) ولايت آذربايجان نخست با سعيد بن ساريه خزاعي و سپس با اشعث بوده، در زمان ولايت اشعث اكثر مردم آذربايجان اسلام آورده بودند و قرآن مىخواندند. او گروهي از اعراب اهل عطا و ديوان را در اردبيل سكونت داد و به آنان امر كرد كه مردم این سامان را به اسلام دعوت كنند. اشعث اردبيل را پايتخت خود ساخت و در مدت حكومت او اردبيل آباد شد. به دستور وی مسجدي در اردبيل بنا كردند و این مسجد بعدها توسعه يافت زماني كه سپاهيان عرب در آذربايجان و اردبيل بودند عشيرههای عرب از كوفه، بصره و شام بدانجا روی آوردند. اينان هر چقدر توانستند برای خود زمین بدست آوردند و گروهي از ايشان زمینهای ایرانيان را خريدند و عدهاي از زارعين نيز برای حفظ خود زمینها را به آنان سپردند و خود كشاورز آنان شدند. | ||
در اواخر قرن دوم هجری كه آذربايجان همچنان به دست خلفاي بغداد اداره مىشد یک نهضت مذهبی كه مبتني بر احساسات ملي و عقايد مزدكي بود، به نام خرمدينان پديد آمد. بابك در حدود سال 201 هجری قمری به پيشوايي خرمدينان | در اواخر قرن دوم هجری كه آذربايجان همچنان به دست خلفاي بغداد اداره مىشد یک نهضت مذهبی كه مبتني بر احساسات ملي و عقايد مزدكي بود، به نام خرمدينان پديد آمد. بابك در حدود سال 201 هجری قمری به پيشوايي خرمدينان رسيد و در اردبيل و حوالي آن مدت 22 سال مبارزه او با دولت عباسي طول كشيد. پنجاه سال بعد از شكست خرمدين؛ يعني از سال 276 تا سال 317 هجری در آذربايجان سلسله ساجيان به وجود آمد. مركز ساجيان نخست در مراغه بود. بعداً به اردبيل انتقال يافت، اولاد محمد بن ابىالساج تا سال 325 هجری در اردبيل و بردع و مراغه حكمراني میكردند. نخستين سكههایي كه نام اردبيل دارد مربوط به این خاندان است. پس از ساجيان سلسله ديلمی مسافران با سالاريان جاي آن را گرفت؛ ولي دولت سالاريان نيز مستعجل بود». | ||
2- با گفتاري در رابطه با بررسی تاریخی حوادث و اتفاقات این شهر در زمان پهلوی آغاز شده است. گفتارهای بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاریخی آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهای بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است. | 2- با گفتاري در رابطه با بررسی تاریخی حوادث و اتفاقات این شهر در زمان پهلوی آغاز شده است. گفتارهای بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاریخی آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهای بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است. | ||
بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابنعتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليهالسلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوامالدين، بدر الدين و صدرالدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به این شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همین خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ایران و آذربايجان بودند. حمزه و صدرالدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خویش قرار داده، اقامت كردند و در این شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ | بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابنعتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليهالسلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوامالدين، بدر الدين و صدرالدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به این شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همین خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ایران و آذربايجان بودند. حمزه و صدرالدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خویش قرار داده، اقامت كردند و در این شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امین الدين جبرييل، پدر شيخ صفى الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدرالدين(ع) هم در یک كيلومترى غرب آن قرار دارد». | ||
گزارشهایي نيز از ساخت و ساز ابنيه و اماكن مذهبی در زمان خود مىدهد: «در تابستان سال 1350 خورشيدي مسجد سابق پير مادر را خراب كردند و مسجد جديدي با ديوارهای آجري و تيرآهن بر جاي آن بنا كردند و در قسمتي از كف مسجد برای قرار دادن پايه ستون جايي را كنده بودند كه در آن استخوانهای زيادي از انسانهای فوت كرده به چشم میخورد». | گزارشهایي نيز از ساخت و ساز ابنيه و اماكن مذهبی در زمان خود مىدهد: «در تابستان سال 1350 خورشيدي مسجد سابق پير مادر را خراب كردند و مسجد جديدي با ديوارهای آجري و تيرآهن بر جاي آن بنا كردند و در قسمتي از كف مسجد برای قرار دادن پايه ستون جايي را كنده بودند كه در آن استخوانهای زيادي از انسانهای فوت كرده به چشم میخورد». |
ویرایش