موسوعة الأسماء و الأعلام المبهمة في القرآن الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:


==ساختار==
==ساختار==
این اثر، دربرگیرنده مقدمه‎ای از محققان و شرح ‎حال [[موذن، عبدالله بن عبدالله|ادکاوی]]، [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] و [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] است. سپس مقدمه‎های [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] و [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] ذکر شده و در ادامه، بحث از اسباب ابهام در قرآن و توضیح پیرامون نسخه خطی و تصاویری از این نسخه و سپس روش تحقیق و بررسی کتاب و مقدمه نویسنده آمده است. ترتیب تفسیر مبهمات قرآن در این کتاب، بر اساس ترتیب کتاب [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] است. جلد نخست شامل سوره‎های حمد تا اسراء و جلد دوم از سوره کهف تا ناس است<ref>ر.ک: شریفی معصومه؛ رفیعی، محسن، ص173</ref>.
این اثر، دربرگیرنده مقدمه‎ای از محققان و شرح ‎حال [[موذن، عبدالله بن عبدالله|ادکاوی]]، [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] و [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] است. سپس مقدمه‎های [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]] و [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] ذکر شده و در ادامه، بحث از اسباب ابهام در قرآن و توضیح پیرامون نسخه خطی و تصاویری از این نسخه و سپس روش تحقیق و بررسی کتاب و مقدمه نویسنده آمده است. ترتیب تفسیر مبهمات قرآن در این کتاب، بر اساس ترتیب کتاب [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] است. جلد نخست شامل سوره‎های حمد تا اسراء و جلد دوم از سوره کهف تا ناس است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/173 ر.ک: شریفی معصومه؛ رفیعی، محسن، ص173]</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۷: خط ۵۷:
# رفع ابهام از اشخاص مبهم (مرد، زن، فرشته، اجنه و مواردی ازاین‎دست)؛ همچون: '''وَ جٰاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى اَلْمَدِينَةِ يسْعىٰ''' (و مردی از دورترین [نقطه] شهر شتابان آمد [و] گفت») که در اینجا مقصود از «رجل» مورد تحقیق و بررسی قرار می‎گیرد.
# رفع ابهام از اشخاص مبهم (مرد، زن، فرشته، اجنه و مواردی ازاین‎دست)؛ همچون: '''وَ جٰاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى اَلْمَدِينَةِ يسْعىٰ''' (و مردی از دورترین [نقطه] شهر شتابان آمد [و] گفت») که در اینجا مقصود از «رجل» مورد تحقیق و بررسی قرار می‎گیرد.
# رفع ابهام از مبهمات جمع‎هایی که برخی از اسامی آنها معین و مشخص است؛ همچون آیه '''سَيقُولُ اَلسُّفَهٰاء''' (بقره: 142) (به‎زودی مردم سبک‎مغز می‎گویند).
# رفع ابهام از مبهمات جمع‎هایی که برخی از اسامی آنها معین و مشخص است؛ همچون آیه '''سَيقُولُ اَلسُّفَهٰاء''' (بقره: 142) (به‎زودی مردم سبک‎مغز می‎گویند).
# رفع ابهام از اقوام، حیوانات، مکان‎ها، زمان‎ها و مواردی ازاین‎دست؛ همچون: '''أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْكهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كٰانُوا مِنْ آيٰاتِنٰا عَجَباً''' (کهف: 9) (آیا گمان کردی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه‎های شگفت‎انگیز ما بودند؟)، که نویسنده در صدد بیان مکان آن کهف و رقیم است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص8</ref>.
# رفع ابهام از اقوام، حیوانات، مکان‎ها، زمان‎ها و مواردی ازاین‎دست؛ همچون: '''أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْكهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كٰانُوا مِنْ آيٰاتِنٰا عَجَباً''' (کهف: 9) (آیا گمان کردی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه‎های شگفت‎انگیز ما بودند؟)، که نویسنده در صدد بیان مکان آن کهف و رقیم است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39413/1/8 ر.ک: مقدمه، ج1، ص8]</ref>.


اسباب ابهام در قرآن شامل موارد زیر می‎شود:
اسباب ابهام در قرآن شامل موارد زیر می‎شود:
خط ۶۷: خط ۶۷:
# تعظیم به وصف: بزرگداشت کسی یا گروهی با بیان وصف کامل، بی‎آنکه از شخص، نامی برده شود؛ آن‎چنان‎که خداوند متعالی می‎فرماید: '''وَ الذِي جَاء بِالصدْقِ وَ صَدقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتقُونَ''' (زمر: 33).
# تعظیم به وصف: بزرگداشت کسی یا گروهی با بیان وصف کامل، بی‎آنکه از شخص، نامی برده شود؛ آن‎چنان‎که خداوند متعالی می‎فرماید: '''وَ الذِي جَاء بِالصدْقِ وَ صَدقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتقُونَ''' (زمر: 33).
# تحقیر به وصف: به سبب تحقیر شخصی، از او نامی نمی‎آید و تنها به اوصاف تحقیرآمیز او اشاره می‎شود؛ مانند: '''إِن شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ''' (کوثر: 3). مراد از ضمیر «هو» در آیه، عاص بن وائل است.
# تحقیر به وصف: به سبب تحقیر شخصی، از او نامی نمی‎آید و تنها به اوصاف تحقیرآمیز او اشاره می‎شود؛ مانند: '''إِن شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ''' (کوثر: 3). مراد از ضمیر «هو» در آیه، عاص بن وائل است.
و نیز '''إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَينُوا''' (حجرات: 6) که مراد، ولید بن عقبه است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص28-29؛ دفتر تبلیغات اسلامی، ج1، ص829</ref>.
و نیز '''إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَينُوا''' (حجرات: 6) که مراد، ولید بن عقبه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39413/1/28 ر.ک: مقدمه، ج1، ص28-29]</ref>؛ <ref>[http://lib.eshia.ir/26683/1/829 دفتر تبلیغات اسلامی، ج1، ص829]</ref>.


[[موذن، عبدالله بن عبدالله|مؤذن]]، بعد از هر آیه‎ای که اسم یا علم مبهم در آن وجود دارد نظرات [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] و بلنسی (در صورت وجود هرکدام) را به‎صورت مجزا و تفکیک‎شده، آورده است. ایشان گاه نظرات این سه نفر را به‎صورت مختصر آورده و چه‎بسیار از آن‎ها را نیز حذف کرده است. برای نمونه، می‎توان به سوره‎های بقره و آل ‎عمران و نساء اشاره کرد که 58 آیه مبهم از بقره، 28 آیه مبهم از آل ‎عمران و 27 آیه مبهم از سوره نساء در مقایسه با کتاب بلنسی، در کتاب [[موذن، عبدالله بن عبدالله|ادکاوی]] نیامده است.
[[موذن، عبدالله بن عبدالله|مؤذن]]، بعد از هر آیه‎ای که اسم یا علم مبهم در آن وجود دارد نظرات [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] و بلنسی (در صورت وجود هرکدام) را به‎صورت مجزا و تفکیک‎شده، آورده است. ایشان گاه نظرات این سه نفر را به‎صورت مختصر آورده و چه‎بسیار از آن‎ها را نیز حذف کرده است. برای نمونه، می‎توان به سوره‎های بقره و آل ‎عمران و نساء اشاره کرد که 58 آیه مبهم از بقره، 28 آیه مبهم از آل ‎عمران و 27 آیه مبهم از سوره نساء در مقایسه با کتاب بلنسی، در کتاب [[موذن، عبدالله بن عبدالله|ادکاوی]] نیامده است.
خط ۷۳: خط ۷۳:
نگارنده در شروع مطرح کردن آیات مبهم، رویه یکسانی را اعمال نکرده است؛ مثلاً همه آیات را از ابتدای پاراگراف می‎نویسد، ولی در برخی از موارد، در ادامه تفسیر آیه قبل و در وسط سطر نوشته است.
نگارنده در شروع مطرح کردن آیات مبهم، رویه یکسانی را اعمال نکرده است؛ مثلاً همه آیات را از ابتدای پاراگراف می‎نویسد، ولی در برخی از موارد، در ادامه تفسیر آیه قبل و در وسط سطر نوشته است.


نویسنده در مواردی نیز تفسیر آیات را به‎صورت مرتب و پشت سر هم مراعات ننموده است؛ مثلا تفسیر آیه 19 سوره مائده، پیش از آیه 18 بیان شده است<ref>ر.ک: شریفی معصومه؛ رفیعی، محسن، ص173-174</ref>.
نویسنده در مواردی نیز تفسیر آیات را به‎صورت مرتب و پشت سر هم مراعات ننموده است؛ مثلا تفسیر آیه 19 سوره مائده، پیش از آیه 18 بیان شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1704/173 ر.ک: شریفی معصومه؛ رفیعی، محسن، ص173-174]</ref>.


برای اطلاع بهتر از شیوه کار نویسنده، به نمونه‎هایی از مطالب کتاب اشاره می‎شود:
برای اطلاع بهتر از شیوه کار نویسنده، به نمونه‎هایی از مطالب کتاب اشاره می‎شود:
# [[موذن، عبدالله بن عبدالله|عبدالله بن سلامه ادکاوی]]، در ابتدای سوره توبه نام‎های دیگر این سوره را آورده و می‎گوید:
# [[موذن، عبدالله بن عبدالله|عبدالله بن سلامه ادکاوی]]، در ابتدای سوره توبه نام‎های دیگر این سوره را آورده و می‎گوید:
#:[[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] نام‎های این سوره را «مبعثرة» و «بُحوث» ذکر نموده و بعضی نام آن را «بَحوث» آورده‎اند.
#:[[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] نام‎های این سوره را «مبعثرة» و «بُحوث» ذکر نموده و بعضی نام آن را «بَحوث» آورده‎اند.
#:[[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] به نقل از زمخشری و برخی دیگر برای این سوره نام‎های دیگری را از قبیل: «توبه»، «مقشقشة»، «فاضحة»، «مثیرة»، «حافرة»، «منکلة» و «عذاب» ذکر نموده ‎است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص215</ref>.
#:[[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]] به نقل از زمخشری و برخی دیگر برای این سوره نام‎های دیگری را از قبیل: «توبه»، «مقشقشة»، «فاضحة»، «مثیرة»، «حافرة»، «منکلة» و «عذاب» ذکر نموده ‎است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39413/1/215 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص215]</ref>.
# نویسنده به نقل از [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]]، منظور از '''إِلَى اَلَّذِينَ عٰاهَدْتُمْ مِنَ اَلْمُشْرِكينَ'''، در اولین آیه سوره توبه را مخمش بن خویلد از قبیله بنوضمره می‎داند<ref>ر.ک: همان</ref>.
# نویسنده به نقل از [[بلنسی، محمد بن علی|بلنسی]]، منظور از '''إِلَى اَلَّذِينَ عٰاهَدْتُمْ مِنَ اَلْمُشْرِكينَ'''، در اولین آیه سوره توبه را مخمش بن خویلد از قبیله بنوضمره می‎داند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39413/1/215 ر.ک: همان]</ref>.
# آیه دوازده سوره توبه، دومین آیه‎ای است که نویسنده به آن اشاره می‎کند. ایشان به نقل از [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] می‎گوید: منظور از '''فَقٰاتِلُوا أَئِمَّةَ اَلْكفْرِ'''، در این آیه، کفار قریشند. طبری از ابن عباس نقل کرده که آنان، ابوجهل بن هشام، امیة بن خلف، عتبیة بن ربیعه، ابوسفیان بن حرب و سهیل بن عمرو هستند. آنان کسانی هستند که نسبت به اخراج پیامبر از مکه تلاش نمودند. [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] این مطلب را نپذیرفته و می‎گوید: چون این سوره بعد از غزوه تبوک در سال نهم هجری نازل شده و در آن زمان ابوجهل، امیه و عتبه هر سه در جنگ بدر کشته شده بودند و ابوسفیان و سهیل هر دو در فتح مکه مسلمان شده بودند، پس چطور ممکن است این مطلب صحیح باشد و مصداق این آیه شریفه این افراد باشند؛ پس بهتر است که این آیه حمل بر عموم در مورد رؤسای کفر شود<ref>ر.ک: همان، ص216</ref>.
# آیه دوازده سوره توبه، دومین آیه‎ای است که نویسنده به آن اشاره می‎کند. ایشان به نقل از [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] می‎گوید: منظور از '''فَقٰاتِلُوا أَئِمَّةَ اَلْكفْرِ'''، در این آیه، کفار قریشند. طبری از ابن عباس نقل کرده که آنان، ابوجهل بن هشام، امیة بن خلف، عتبیة بن ربیعه، ابوسفیان بن حرب و سهیل بن عمرو هستند. آنان کسانی هستند که نسبت به اخراج پیامبر از مکه تلاش نمودند. [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] این مطلب را نپذیرفته و می‎گوید: چون این سوره بعد از غزوه تبوک در سال نهم هجری نازل شده و در آن زمان ابوجهل، امیه و عتبه هر سه در جنگ بدر کشته شده بودند و ابوسفیان و سهیل هر دو در فتح مکه مسلمان شده بودند، پس چطور ممکن است این مطلب صحیح باشد و مصداق این آیه شریفه این افراد باشند؛ پس بهتر است که این آیه حمل بر عموم در مورد رؤسای کفر شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39413/1/216 ر.ک: همان، ص216]</ref>.
# نویسنده بعد از ذکر آیه 15 سوره قصص '''فَوَجَدَ فِيهٰا رَجُلَينِ يقْتَتِلاٰنِ''' (پس دو مرد را در آنجا یافت که با هم [به‎قصد نابودی یکدیگر] زدوخورد می‎کردند)، می‎گوید: [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، معتقد است که یکی از این دو، قبطی و دیگری اسرائیلی بود. [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] نیز می‎گوید: یحیی بن سلام حکایت نموده که اسرائیلی همان سامری و اسمش موسی بن ظفر بود و دلیل قتلش را این‎چنین مطرح می‎کند: قبطی او را برای جابه‎جایی و حمل هیزم به آشپزخانه فرعون استخدام نموده بود، ولی او از این کار سرپیچی نمود...<ref>ر.ک: همان، ج2، ص75</ref>.
# نویسنده بعد از ذکر آیه 15 سوره قصص '''فَوَجَدَ فِيهٰا رَجُلَينِ يقْتَتِلاٰنِ''' (پس دو مرد را در آنجا یافت که با هم [به‎قصد نابودی یکدیگر] زدوخورد می‎کردند)، می‎گوید: [[سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله|سهیلی]]، معتقد است که یکی از این دو، قبطی و دیگری اسرائیلی بود. [[ابن عسکر، محمد بن علی|ابن عسکر]] نیز می‎گوید: یحیی بن سلام حکایت نموده که اسرائیلی همان سامری و اسمش موسی بن ظفر بود و دلیل قتلش را این‎چنین مطرح می‎کند: قبطی او را برای جابه‎جایی و حمل هیزم به آشپزخانه فرعون استخدام نموده بود، ولی او از این کار سرپیچی نمود...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39475/1/75 ر.ک: همان، ج2، ص75]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۹۵: خط ۹۵:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
# شریفی معصومه؛ رفیعی، محسن، «سیر تاریخی کتب مبهمات قرآن»، مجله بینات، زمستان 1384، شماره 48، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)، به آدرس:
#[[:noormags:28726|شریفی معصومه؛ رفیعی، محسن، «سیر تاریخی کتب مبهمات قرآن»، مجله بینات، زمستان 1384، شماره 48، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز)]].
#:http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/28726
# [http://lib.eshia.ir/26683/1/829 دفتر تبلیغات اسلامی، «فرهنگ‎نامه علوم قرآن»، درج در پایگاه اینترنتی کتابخانه مدرسه فقاهت]
# دفتر تبلیغات اسلامی، «فرهنگ‎نامه علوم قرآن»، درج در پایگاه اینترنتی کتابخانه مدرسه فقاهت به آدرس:
http://lib.eshia.ir/26683/1/829


   
   
خط ۱۰۵: خط ۱۰۳:
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:قرآن و علوم قرآنی]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده: 25 مهر الی 24 آبان(97)]]
[[رده:قربانی-باقی زاده]]
 
[[رده:سال97-25مهر الی24 آبان]]
[[رده:سال97-25مهر الی24 آبان]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش