۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''ترجمه فارسی إحياء علومالدين'''، أثر مؤيدالدين محمد خوارزمى.<ref>در سال 1351ش كه اولين چاپ اين ترجمه با نام مؤيدالدين محمد خوارزمى چاپ شد، از سوى آقاى احمد نذير مورد نقادى واقع شد و نام مترجم از نظر وى، مجدالدين، ابوالمعالى، مؤيد بن محمد جاجرمى مىباشد، اما مصحح محترم پس از شنيدن سخنان ناقد، بعضى از نسخههاى لاهور را نيز بررسى كرد و نام صحيح را همان «مؤيدالدين محمد خوارزمى» اعلام نمود (نذير، 1375ش، ص33)</ref>است. اين اثر، ترجمه کتاب [[إحياء علوم الدين|إحياء علومالدين]] به قلم [[غزالی، محمد بن محمد|أبوحامد محمد غزالى]] است. | '''ترجمه فارسی إحياء علومالدين'''، أثر مؤيدالدين محمد خوارزمى.<ref>در سال 1351ش كه اولين چاپ اين ترجمه با نام مؤيدالدين محمد خوارزمى چاپ شد، از سوى آقاى احمد نذير مورد نقادى واقع شد و نام مترجم از نظر وى، مجدالدين، ابوالمعالى، مؤيد بن محمد جاجرمى مىباشد، اما مصحح محترم پس از شنيدن سخنان ناقد، بعضى از نسخههاى لاهور را نيز بررسى كرد و نام صحيح را همان «مؤيدالدين محمد خوارزمى» اعلام نمود (نذير، 1375ش، ص33)</ref>است. اين اثر، ترجمه کتاب [[إحياء علوم الدين|إحياء علومالدين]] به قلم [[غزالی، محمد بن محمد|أبوحامد محمد غزالى]] است. | ||
مترجم در بيان انگيزه خود مىنویسد: «در اواخر سال 620ق، خدمت مؤيد الملك محمد فرزند فخر الملك ابوسعيد جنيدى رسيدم، إشارت فرمود كه «[[إحياء علوم الدين|إحياء العلوم]]» را به پارسى ترجمه بايد كرد تا همگنان را از آن فايده باشد؛ چه، أكثر خلق از إدراك عبارات تازى قاصرند. آن حقايق و معارف در ذات خود مشكل است. چون عسرت تازى با آن ضم شود، تعذر إدراك و تعسّر دريافت تضاعف پذيرد. چون | مترجم در بيان انگيزه خود مىنویسد: «در اواخر سال 620ق، خدمت مؤيد الملك محمد فرزند فخر الملك ابوسعيد جنيدى رسيدم، إشارت فرمود كه «[[إحياء علوم الدين|إحياء العلوم]]» را به پارسى ترجمه بايد كرد تا همگنان را از آن فايده باشد؛ چه، أكثر خلق از إدراك عبارات تازى قاصرند. آن حقايق و معارف در ذات خود مشكل است. چون عسرت تازى با آن ضم شود، تعذر إدراك و تعسّر دريافت تضاعف پذيرد. چون تحریک اين داعيه توفيق رحمانى و تأييدى يزدانى بود، إمتثال آن مثال و إرتسام آن إشارت واجب و لازم شناخته آمد و به جدى كامل و جهدى وافر، روى بدان آورده شد».<ref>غزالى، 1386، ص4</ref> | ||
تقسيمبندى غزالى در «إحياء العلوم» كه کتاب را به چهار ربع تقسيم كرده: عبادات، عادات، مهلكات، منجيات و هر ربع آن را مشتمل بر ده کتاب قرار داده و هر کتابش را به موضوعى از مباحث دين و اخلاق و فلسفه و عرفان اسلامى مختص نموده، در ترجمه فارسی آن نيز رعايت شده است. | تقسيمبندى غزالى در «إحياء العلوم» كه کتاب را به چهار ربع تقسيم كرده: عبادات، عادات، مهلكات، منجيات و هر ربع آن را مشتمل بر ده کتاب قرار داده و هر کتابش را به موضوعى از مباحث دين و اخلاق و فلسفه و عرفان اسلامى مختص نموده، در ترجمه فارسی آن نيز رعايت شده است. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
مترجم، در قاعده سوم مقدمه خویش مىفرمايد: «اين ترجمه را بر اصل «إحياء» به سه چيز مزيت است: | مترجم، در قاعده سوم مقدمه خویش مىفرمايد: «اين ترجمه را بر اصل «إحياء» به سه چيز مزيت است: | ||
یکى، آنكه از «إحياء» جز تازىدان را منفعت نيست و از اين ترجمه، هم تازىدان را منفعت است و هم پارسىخوان را؛ | |||
دوم، آنكه از أحكام «إحياء» جز | دوم، آنكه از أحكام «إحياء» جز یک مذهب، معلوم نشود و از اين، هر دو مذهب معلوم گردد؛ | ||
سوم، آنكه در اين ترجمه قريب به هزار «فايده» خواهد بود كه «إحياء» از آن خالى است». | سوم، آنكه در اين ترجمه قريب به هزار «فايده» خواهد بود كه «إحياء» از آن خالى است». | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
مسبوق بر اين ترجمه، «إحياء» را ترجمهاى نيست و مصصح در ابن باره مىنویسد: «از فيض نسخ موجود در قاهره بود كه برایم مسلم شد اين کتاب - از روزگار غزالى تا اين تاريخ - تنها | مسبوق بر اين ترجمه، «إحياء» را ترجمهاى نيست و مصصح در ابن باره مىنویسد: «از فيض نسخ موجود در قاهره بود كه برایم مسلم شد اين کتاب - از روزگار غزالى تا اين تاريخ - تنها یک بار به فارسی ترجمه شده.<ref>همان، صچهارده</ref> | ||
اين کتاب، اولين بار در سال 1351ش، به زينت طبع آراسته شده است و در سال 1386ش، به چاپ ششم خود رسيده است. | اين کتاب، اولين بار در سال 1351ش، به زينت طبع آراسته شده است و در سال 1386ش، به چاپ ششم خود رسيده است. |
ویرایش