ترجمه فارسی إحياء علوم الدين
إحياء علوم الدين | |
---|---|
پدیدآوران | غزالی، محمد بن محمد (نویسنده)
خدیو جم، حسین (به کوشش) خوارزمی، مویدالدین محمد (مترجم) |
عنوانهای دیگر | إحياء علوم الدين. فارسی |
ناشر | شرکت انتشارات علمی و فرهنگی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 6 |
شابک | 978-964-445-338-0 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ترجمه فارسی إحياء علوم الدين، أثر مؤيدالدين محمد خوارزمى[۱]، ترجمه کتاب إحياء علوم الدين تألیف أبوحامد محمد غزالى است.
مترجم در بيان انگيزه خود مىنویسد: «در اواخر سال 620ق، خدمت مؤيد الملك محمد فرزند فخر الملك ابوسعيد جنيدى رسيدم، إشارت فرمود كه «إحياء العلوم» را به پارسى ترجمه بايد كرد تا همگنان را از آن فايده باشد؛ چه، أكثر خلق از إدراك عبارات تازى قاصرند. آن حقايق و معارف در ذات خود مشكل است. چون عسرت تازى با آن ضم شود، تعذر إدراك و تعسّر دريافت تضاعف پذيرد. چون تحریک این داعيه توفيق رحمانى و تأييدى يزدانى بود، إمتثال آن مثال و إرتسام آن إشارت واجب و لازم شناخته آمد و به جدى كامل و جهدى وافر، روى بدان آورده شد».[۲]
تقسيمبندى غزالى در «إحياء العلوم» كه کتاب را به چهار ربع تقسيم كرده: عبادات، عادات، مهلكات، منجيات و هر ربع آن را مشتمل بر ده کتاب قرار داده و هر کتابش را به موضوعى از مباحث دين و اخلاق و فلسفه و عرفان اسلامى مختص نموده، در ترجمه فارسی آن نيز رعايت شده است.
مترجم، پيش از شروع در ترجمه، چهار فصل را بهعنوان مقدمه ذكر كرده است كه عبارتند از:
فصل اول، در حمد و دعا و مدح و ثناى پادشاه اسلام؛
فصل دوم، در محامد و شمايل صاحب أجل؛
فصل سوم، در حكايت حال این ضعيف كه بدين کتاب تعلقى دارد؛
فصل چهارم، در ذكر آن قواعد كه در ترجمه این کتاب رعايت يافته است.
ویژگىهاى ترجمه
- اين ترجمه، ترجمهاى تحتاللفظى است و حتىالمقدور سعى شده از واژگان فارسی در معادليابى استفاده شود. مترجم، درباره این مهم مىفرمايد: «در آن كوشيده آمده است كه بيشتر ألفاظ، پارسى باشد؛ مگر جايى كه يافته نشده است و اگر يافته شده است، مصطلح و متعارف نبوده است و اگر بوده است، سلاست و عذوبت لفظ تازى نداشته است و از گرانىاى و استكراهى خالى نبوده... فىالجمله، عدول از پارسى جز به موجبى نبوده است».
- اين ترجمه، سلسيس و روان است و از تكلفات بىجا پرهيز كرده است. مترجم در این باره چنين مىنویسد: «از تكلف عبارت و تنوّق.[۳]استعارت و طلب مقارنه و تسجيع و كوشيدن در تنجيس و ترصيع احتراز نموده شده است».
- اين ترجمه همراه با توضيحات است. مترجم مىفرمايد: «هر سخنى كه به زيادت بيان و تفسير و شرح و تقرير حاجت داشت و يا تنبيه بر نكتهاى و دقيقهاى آنجا مهم بود، آن نيز بر طريق اختصار آورده شده است». وى اضافات خود را بدين لفظ كه «مترجم مىگوید»، از متن جدا كرده و گاه قطع سخن برای اندك دقيقهاى روا ندانسته و گفتار خود را در ضمن عبارت متن مندرج كرده است.
- در این ترجمه، آيات قرآن و أخبار نبوى و بعضى از آثار صحابه بعينها آورده شده است تا جماعتى از طلاب علم كه به حفظ آن مستقل باشند و در احتجاج و استدلال بدان تمسك توانند كرد، مقصود ايشان هم از این ترجمه حاصل شود و با وجود آن، به اصل «احياء» نياز نباشد.
مترجم، در قاعده سوم مقدمه خویش مىفرمايد: «اين ترجمه را بر اصل «إحياء» به سه چيز مزيت است:
یکى، آنكه از «إحياء» جز تازىدان را منفعت نيست و از این ترجمه، هم تازىدان را منفعت است و هم پارسىخوان را؛
دوم، آنكه از أحكام «إحياء» جز یک مذهب، معلوم نشود و از اين، هر دو مذهب معلوم گردد؛
سوم، آنكه در این ترجمه قريب به هزار «فايده» خواهد بود كه «إحياء» از آن خالى است».
وضعيت کتاب
مسبوق بر این ترجمه، «إحياء» را ترجمهاى نيست و مصصح در ابن باره مىنویسد: «از فيض نسخ موجود در قاهره بود كه برایم مسلم شد این کتاب - از روزگار غزالى تا این تاريخ - تنها یک بار به فارسی ترجمه شده.[۴]
اين کتاب، اولين بار در سال 1351ش، به زينت طبع آراسته شده است و در سال 1386ش، به چاپ ششم خود رسيده است.
اين کتاب، در چهار مجلد گالينگور بر اساس چهار ربع «إحيا»، به طبع رسيده است و در آخر هر جلد، فهرست اعلام پيوست شده و مصصح در پایان، مقدمهاى كه در 1364ش، با عنوان «برگى از هفتمین مقدمه مصحح» نوشته است، مزاياى این چاپ را چنين بيان مىكند:
- حروفچينى مجدد با ماشين لاينترون، بر اساس رسمالخط رايج در شركت انتشارات علمى فرهنگى؛
- مقابله همه ربع عبادات با عكس نسخه خطى تازهخريدارىشده و موجود در مجلس شورا؛
- مراجعه مجدد به متن عربى «إحيا»، چاپ کتاب الشعب و شرح ده جلدى إتحاف السادة المتقين...؛
- مشكول كردن (إعرابگذارى) آيات قرآنى و أحاديث نبوى و أشعار عربى؛
- افزودن توضيحات بيشتر در پاورقىها و ترجمه أشعار و عبارات عربى كه جايش در متن فارسی خالى بود، بدين نيت كه خواننده این دانشنامه عظيم إسلامى را به هنگام مطالعه، ابهامى بر جاى نماند.
مقدمه مصحح با عنوان سخنى از مصحح به مطالب زير پرداخته است:
- نسخههاى خطى ترجمه فارسی «إحياء علوم الدين»؛
- ارزش «إحياء العلوم»؛
- زندگىنامه غزالى.
اين تصحيح را شأنى ویژه است، چرا كه مصحح آن در این تحقيق، تلاشهاى پيگير و تحمل رنج سفرهاى دور و دراز توأم با رنج جانكاه غربت و دورى زن و فرزند را بر خود هموار ساخته و حدود پانزده سال از نقد عمر بر سر این كار نهاده است.
پانویس
- ↑ در سال 1351ش كه اولين چاپ این ترجمه با نام مؤيدالدين محمد خوارزمى چاپ شد، از سوى آقاى احمد نذير مورد نقادى واقع شد و نام مترجم از نظر وى، مجدالدين، ابوالمعالى، مؤيد بن محمد جاجرمى مىباشد، اما مصحح محترم پس از شنيدن سخنان ناقد، بعضى از نسخههاى لاهور را نيز بررسى كرد و نام صحيح را همان «مؤيدالدين محمد خوارزمى» اعلام نمود (نذير، 1375ش، ص33)
- ↑ غزالى، 1386، ص4
- ↑ تنوّق: چربدستى
- ↑ همان، صچهارده
منابع مقاله
- غزالى، محمد بن محمد (1386ش)، إحياء علوم الدين، ترجمه مؤيدالدين محمد خوارزمى، چاپ ششم، تهران، شركت انتشارات علمى فرهنگى؛
- نذير، احمد (1375ش)، نظرى به ترجمه و مترجم إحياء العلوم، كيهان فرهنگى، ص32 - 33؛