پرش به محتوا

دیوان ترکی شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۴: خط ۶۴:
فصل نخست کتاب، به لطیفه‎نگاری‎های شاعر اختصاص یافته است که به‎عنوان نمونه، به قسمتی از اشعار آن، اشاره می‎شود:
فصل نخست کتاب، به لطیفه‎نگاری‎های شاعر اختصاص یافته است که به‎عنوان نمونه، به قسمتی از اشعار آن، اشاره می‎شود:


'''نمی‎دانم چه می ‎بود اینکه ساقی داشت در مینا       که از یک جرعه‎اش آتش به جانم ریخت سرتاپا'''
{{شعر}}
 
{{ب|''نمی‎دانم چه می ‎بود اینکه ساقی داشت در مینا''|2=''که از یک جرعه‎اش آتش به جانم ریخت سرتاپا''}}
'''همین می ‎بود که مجنون خورد و شد دیوانه لیلی           همین می ‎بد که وامق خورد و شد شوریده عذرا'''
{{ب|''همین می ‎بود که مجنون خورد و شد دیوانه لیلی ''|2='' همین می ‎بد که وامق خورد و شد شوریده عذرا''}}
 
{{ب|''بود رنگ همین می‎ از ازل در سرخ گل پنهان''|2='' که از عشقش کشد بلبل به حسن بوستان آوا''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3</ref>.
'''بود رنگ همین می‎ از ازل در سرخ گل پنهان           که از عشقش کشد بلبل به حسن بوستان آوا'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3</ref>.


در فصل دوم، به مدیحه‎سرایی‎های شاعر اشاره شده است که از جمله آنها، مدیحه‎ای است با عنوان «اقتدار محمد(ص)» در ستایش آن حضرت که با این ابیات آغاز می‎شود:
در فصل دوم، به مدیحه‎سرایی‎های شاعر اشاره شده است که از جمله آنها، مدیحه‎ای است با عنوان «اقتدار محمد(ص)» در ستایش آن حضرت که با این ابیات آغاز می‎شود:


'''شمس و قمر عکسی از عذار محمد(ص)           گردش گردون به اختیار محمد(ص) '''
{{شعر}}
 
{{ب|''شمس و قمر عکسی از عذار محمد(ص)''|2=''گردش گردون به اختیار محمد(ص)''}}
'''نافه مشک خطا و عنبر سارا                 نکهتی از موی مشکبار محمد(ص) '''
{{ب|''نافه مشک خطا و عنبر سارا''|2=''نکهتی از موی مشکبار محمد(ص)''}}
 
{{ب|''چشمه حیوان مجال دم زدنش نیست''|2='' پیش لب لعل آبدار محمد(ص)''}}
'''چشمه حیوان مجال دم زدنش نیست               پیش لب لعل آبدار محمد(ص)''' <ref>ر.ک: همان، ص127</ref>.
{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>.


در فصل سوم، سوگواری‎ها جای گرفته است. اولین شعر این فصل، مثنوی زیبایی است با عنوان «طبل الرحيل» در رثای سلمان فارسی و چگونگی وفات و غسل وی توسط حضرت علی(ع) که بخشی از آن چنین است:
در فصل سوم، سوگواری‎ها جای گرفته است. اولین شعر این فصل، مثنوی زیبایی است با عنوان «طبل الرحيل» در رثای سلمان فارسی و چگونگی وفات و غسل وی توسط حضرت علی(ع) که بخشی از آن چنین است:


'''چون به حکم پادشاه انس و جان           در مداین گشت سلمان حکمران'''
{{شعر}}
 
{{ب|''چون به حکم پادشاه انس و جان''|2=''در مداین گشت سلمان حکمران''}}
'''گشت چون در حکمرانی مستقل           بنده‎اش گشتند خلق از جان و دل'''
{{ب|''گشت چون در حکمرانی مستقل ''|2=''بنده‎اش گشتند خلق از جان و دل''}}
 
{{ب|''چون زمان زندگیش آمد به سر''|2=''پیک مرگش آمد و کوبید در''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>.
'''چون زمان زندگیش آمد به سر                 پیک مرگش آمد و کوبید در'''<ref>ر.ک: همان، ص205</ref>.


فصل چهارم،به ترکیب‎بندها اختصاص یافته است. اولین ترکیب‎بند این مجموعه، شانزده بند پیرامون واقعه کربلاست که ابیاتی از آن، بدین قرار می‎باشد:
فصل چهارم،به ترکیب‎بندها اختصاص یافته است. اولین ترکیب‎بند این مجموعه، شانزده بند پیرامون واقعه کربلاست که ابیاتی از آن، بدین قرار می‎باشد:


'''سرزد ز چرخ، باز هلال محرما             پیر شد جهان، ز ولوله و شور ماتما'''
{{شعر}}
 
{{ب|''سرزد ز چرخ، باز هلال محرما ''|2=''پیر شد جهان، ز ولوله و شور ماتما''}}
'''هر گوشه گشت باز لوای عزا به‎پا               شد سینه‎ها پر انده و دل‎ها پر از غما'''
{{ب|''هر گوشه گشت باز لوای عزا به‎پا ''|2=''شد سینه‎ها پر انده و دل‎ها پر از غما''}}
 
{{ب|''شد شورشی چو روز قیامت به‎پا به دهر ''|2=''شور و نشور گشت هویدا به عالما''}}{{پایان شعر}}<ref><ref>ر.ک: همان، ص385</ref>.
'''شد شورشی چو روز قیامت به‎پا به دهر             شور و نشور گشت هویدا به عالما'''<ref>ر.ک: همان، ص385</ref>.


در آخرین فصل، قطعه‎ها و تک‎بیتی‎های شاعر آمده است که به‎عنوان نمونه، به چند بیت از آن، اشاره می‎شود:
در آخرین فصل، قطعه‎ها و تک‎بیتی‎های شاعر آمده است که به‎عنوان نمونه، به چند بیت از آن، اشاره می‎شود:


'''آه‎آه از جور چرخ چنبری             داد‎داد از دست ظلم روزگار'''
{{شعر}}
 
{{ب|''آه‎آه از جور چرخ چنبری''|2=''داد‎داد از دست ظلم روزگار''}}
'''از جفای این سپهر نیلگون           جای دارد گر بگریم زارزار'''
{{ب|''از جفای این سپهر نیلگون''|2=''جای دارد گر بگریم زارزار''}}
 
{{ب|''روز و شب چون شخص مسلولم بود''|2=''دل غمین و رنگ زرد و تن نزار''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص439</ref>.
'''روز و شب چون شخص مسلولم بود             دل غمین و رنگ زرد و تن نزار'''<ref>ر.ک: همان، ص439</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش