۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
#:{{ب|''چه امکان است از جهل اعتراف او به نادانی ''|2='' لباس چرب نتوان شستشو کردن بهآسانی''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''چه امکان است از جهل اعتراف او به نادانی ''|2='' لباس چرب نتوان شستشو کردن بهآسانی''}}{{پایان شعر}} | ||
# مراعات نظیر: مراد از آن صنعت، آوردن واژههایی در شعر است که با یکدیگر مناسبت داشته باشند. رایج این صنعت را بهکثرت بهکار برده است: | # مراعات نظیر: مراد از آن صنعت، آوردن واژههایی در شعر است که با یکدیگر مناسبت داشته باشند. رایج این صنعت را بهکثرت بهکار برده است: | ||
{{شعر}} | |||
# | #{{ب|''پنبه و داغ بود یاسمن و لاله به هم''|2=''سربهسر سینه عاشق شده باغ از تو جدا''}} | ||
# | #{{ب|''ز لطف اگر سوی دیری نظر کنی گردد''|2=''برهمن و شرر و بت، کلیم، شعله و طور''}} | ||
# | #{{ب|''سینه خون است از این غصه عزایم خوان را ''|2=''نکهت و غنچه و گل گشته پری و مینا''}} | ||
# | #{{ب|''به دوستان به از این دوستی نمیباشد ''|2='' شراب و ساقی و شعر و کتاب در صحرا''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
# تشبیه: کلام رایج پر از تشبیهات است که در اینجا چند شعر بهعنوان نمونه ذکر میشود: | # تشبیه: کلام رایج پر از تشبیهات است که در اینجا چند شعر بهعنوان نمونه ذکر میشود: | ||
#: | {{شعر}} | ||
#: | #:{{ب|''نظر هرکه بر آن نرگس بیمار افتد ''|2=''بود اگر رستم تصویر ز دیوار افتد''}} | ||
#: | #:{{ب|''آخر آن گمشده از دیده نشان هم دارد ''|2=''چون متاع مه کنعان که دکان هم دارد''}} | ||
#:{{ب|''دم عیسی و آب خضر گردد تا ابد گر خون ''|2=''نیابد کشته ناز تو دیگر زندگانی را''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
# تلمیحات: اشعار رایج مملو از تلمیحات نیز میباشد: | # تلمیحات: اشعار رایج مملو از تلمیحات نیز میباشد: | ||
#: | {{شعر}} | ||
#: | #:{{ب|''سر پیش فکندیم و دل سخت تو کندیم''|2=''فرهاد کجا داشت یقین تیشه ما را''}} | ||
#: | #:{{ب|''پاکان خورند نعمت سوز و گداز عشق''|2=''غیر از خلیل کیست که میهمان آتش است''}} | ||
#: | #:{{ب|''جان ز قرب حق به تن اندوهگین افتاده است''|2=''آدمی بر خاک از خلد برین افتاده است''}} | ||
#: | #:{{ب|''جست امکان تو از واجب و همدوشش گشت''|2=''این بود چاک که اعجاز تو بر مه زده است''}} | ||
#: | #:{{ب|''ز هفت چرخ گذشت آدمی و کامل شد''|2=''زهی غبار که عرش عظیم کردندش''}} | ||
#:{{ب|''که داد از کرامت به اعجاز آب''|2=''که گرداند بهر نماز آفتاب''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
# جناس: جناس یا تجنیس چند گونه است که در کتابهای علم بدیع، انواع آن را شرح دادهاند. در زیر فقط نمونههایی را از جناس که در کلام رایج وجود دارد، میآوریم: | # جناس: جناس یا تجنیس چند گونه است که در کتابهای علم بدیع، انواع آن را شرح دادهاند. در زیر فقط نمونههایی را از جناس که در کلام رایج وجود دارد، میآوریم: | ||
#: | {{شعر}} | ||
#: | #:{{ب|''در قصاصم ز تو صد نیش برون میآید''|2=''عوض ریش منت ریش برون میآید''}} | ||
#: | #:{{ب|''سرگشتگیم گشت که تا گرد تو گردم''|2=''ای گرد تو گردم به کجا گرد تو گردم''}} | ||
#:{{ب|''پوشید ز من چشم به تیغ مژهام کشت''|2=''آن ترک جدل خواست به من ترک جدل کرد''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
# خودستایی: رایج بسیار «خودستایی» کرده است. وی در زمان و محیطی زندگی میکرد که از لحاظ سیاسی، دوره فترت بود و ادبیات رو به تنزل نهاده بود و غیر از چند امیر، هیچکس به شعر و شاعری التفات نمینمود. در چنین اوضاع، رایج اگر جهت اظهار مقام شعر و شخصیت خود چیزی گفته، بیجا نگفته است. ذیلا به نمونههایی از خودستایی وی، اشاره میشود: | # خودستایی: رایج بسیار «خودستایی» کرده است. وی در زمان و محیطی زندگی میکرد که از لحاظ سیاسی، دوره فترت بود و ادبیات رو به تنزل نهاده بود و غیر از چند امیر، هیچکس به شعر و شاعری التفات نمینمود. در چنین اوضاع، رایج اگر جهت اظهار مقام شعر و شخصیت خود چیزی گفته، بیجا نگفته است. ذیلا به نمونههایی از خودستایی وی، اشاره میشود: | ||
#: | {{شعر}} | ||
#: | #:{{ب|''به معنی وارس و طرز کلامش بین و تحسین کن''|2=''که رایج در سخنسازان سراپا افتخار افتد''}} | ||
#: | #:{{ب|''شه معنی سپاهم شهرتم تخت روان باشد''|2=''به هر محفل که میخوانند شعرم غلغل کوس است''}} | ||
#:{{ب|''کهنهپیرم رایج اما از توانایی فکر''|2=''زین کلام تازه و تر نوجوانی گشتهام''}} | |||
{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه بیستوهشت - سی</ref>. | |||
در دیوان رایج، اشعار عرفانی نیز وجود دارد. وی ادعا میکند که هرچه میگوید، از زبان مولوی رومی است، اما نمیخواهد بگوید که من چون مولوی روم هستم: | در دیوان رایج، اشعار عرفانی نیز وجود دارد. وی ادعا میکند که هرچه میگوید، از زبان مولوی رومی است، اما نمیخواهد بگوید که من چون مولوی روم هستم: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''در نکتههای وحدت من سرسری مبین''|2=''حرف از زبان مولوی روم میرود''}} | |||
{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه سیویک - سیوسه</ref>. | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش