تحصيل نظائر القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن بن بشر بن هارون' به 'ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن بن بشر بن هارون')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
</div>
</div>
==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
'''تحصيل نظائر القرآن'''، تألیف [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن بن بشر بن هارون]]، معروف به حکیم ترمذی است. ترمذی این کتاب را با تمسک به مبادی باطنی و تجربه روحی در باب وجوه و نظایر قرآن نوشته و کوشیده است تا یک کلمه واحد قرآنی را با الفاظ متفاوتی که نماینده وجوه مختلف آن در قرآن است، توضیح دهد یا ترجمه کند<ref>مجتبایی، فتح‌الله، ج21، ص242</ref>.
'''تحصيل نظائر القرآن'''، تألیف [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن بن بشر بن هارون]]، معروف به حکیم ترمذی است. [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]]  این کتاب را با تمسک به مبادی باطنی و تجربه روحی در باب وجوه و نظایر قرآن نوشته و کوشیده است تا یک کلمه واحد قرآنی را با الفاظ متفاوتی که نماینده وجوه مختلف آن در قرآن است، توضیح دهد یا ترجمه کند<ref>مجتبایی، فتح‌الله، ج21، ص242</ref>.


کتاب توسط حسنی نصر زیدان تحقیق و تصحیح شده است.
کتاب توسط حسنی نصر زیدان تحقیق و تصحیح شده است.
خط ۴۹: خط ۴۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مصحح در مقدمه، ضمن ارائه شرح حال مختصری از نویسنده و توثیق وی و نیز توضیح اسلوب و روش کار نویسنده، به این نکته اشاره کرده است که علت تألیف ترمذی، این بود که می‌دید بعضی، کتاب‌های وجوه قرآن نوشته‌اند و می‌گویند: یک کلمه، وجوه متباین زیادی دارد؛ مثلا کلمه ذکر، یک جا به معنای نماز و در جاهای دیگر، به معنای موعظه، شرف و همچنین به معنای قرآن، به کار رفته است و ترمذی با تألیف این اثر، به مقابله با این نظریه رفته است. وی همه این معانی را به ریشه کلمه، ارتباط می‎دهد<ref>ر.ک: فائز، قاسم، ص43</ref>.
مصحح در مقدمه، ضمن ارائه شرح حال مختصری از نویسنده و توثیق وی و نیز توضیح اسلوب و روش کار نویسنده، به این نکته اشاره کرده است که علت تألیف [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]] ، این بود که می‌دید بعضی، کتاب‌های وجوه قرآن نوشته‌اند و می‌گویند: یک کلمه، وجوه متباین زیادی دارد؛ مثلا کلمه ذکر، یک جا به معنای نماز و در جاهای دیگر، به معنای موعظه، شرف و همچنین به معنای قرآن، به کار رفته است و [[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]]  با تألیف این اثر، به مقابله با این نظریه رفته است. وی همه این معانی را به ریشه کلمه، ارتباط می‎دهد<ref>ر.ک: فائز، قاسم، ص43</ref>.


علم «وجوه قرآن» در دامن علم تفسیر قرآن پرورش یافته است و بیانگر آن است که بعضی از کلمات قرآن در جاهای مختلف، معانی متفاوت دارند. این معانی، بعضی حقیقی‌اند و بعضی مجازی، برخی استعاری‌اند و برخی کنایی و گروهی ذکر مصداقند. این‌گونه الفاظ را «نظائر» یا «اشباه» و معانی آن را «وجوه» می‌خوانند<ref>همان، ص38</ref>.
علم «وجوه قرآن» در دامن علم تفسیر قرآن پرورش یافته است و بیانگر آن است که بعضی از کلمات قرآن در جاهای مختلف، معانی متفاوت دارند. این معانی، بعضی حقیقی‌اند و بعضی مجازی، برخی استعاری‌اند و برخی کنایی و گروهی ذکر مصداقند. این‌گونه الفاظ را «نظائر» یا «اشباه» و معانی آن را «وجوه» می‌خوانند<ref>همان، ص38</ref>.
خط ۵۵: خط ۵۵:
اولین کسانی که متوجه این پدیده در زبان و قرآن شده‌اند، مفسرانند که ذیل بعضی آیات، وجوه کلمات را بیان کرده‌اند و بعضی از آنها، قسمتی از کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده و افراد زیادی نیز کتاب مستقلی در این‌باره نوشته‌اند که اثر حاضر، از جمله آنها می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.
اولین کسانی که متوجه این پدیده در زبان و قرآن شده‌اند، مفسرانند که ذیل بعضی آیات، وجوه کلمات را بیان کرده‌اند و بعضی از آنها، قسمتی از کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده و افراد زیادی نیز کتاب مستقلی در این‌باره نوشته‌اند که اثر حاضر، از جمله آنها می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.


ترمذی با اندیشه و ایده وجوه گوناگون برای واژه‌های قرآنی مخالف است و به جنبه زبانی در تفسیر تصریح می‌ورزد و با توجه به اینکه در گذشته بیشتر تفاسیر، روایی بوده است، برخی معتقدند که وی تفسیر به رأی می‌نماید. وی درباره روش کار خود، چنین می‌گوید: «اگر در این کتاب که در باب نظایر قرآن نوشته شده بنگریم، درمی‌یابیم که یک واژه بر چند وجه تفسیر می‌شود و دلیل آن، اختلاف الفاظ در تفسیر آن می‌باشد و منشأ همه اینها، یک کلمه بیش نیست که شعبه شعبه شده است؛ حتی واژگانی که حالت‌های ظاهر و آشکار داشتند متفاوت گشتند و قرآن به آن واژگان به‌خاطر حادثه‌ای در آن وقت اشاره نموده است»<ref>ر.ک: سطلانی رنانی، مهدی، ص329</ref>.
[[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]]  با اندیشه و ایده وجوه گوناگون برای واژه‌های قرآنی مخالف است و به جنبه زبانی در تفسیر تصریح می‌ورزد و با توجه به اینکه در گذشته بیشتر تفاسیر، روایی بوده است، برخی معتقدند که وی تفسیر به رأی می‌نماید. وی درباره روش کار خود، چنین می‌گوید: «اگر در این کتاب که در باب نظایر قرآن نوشته شده بنگریم، درمی‌یابیم که یک واژه بر چند وجه تفسیر می‌شود و دلیل آن، اختلاف الفاظ در تفسیر آن می‌باشد و منشأ همه اینها، یک کلمه بیش نیست که شعبه شعبه شده است؛ حتی واژگانی که حالت‌های ظاهر و آشکار داشتند متفاوت گشتند و قرآن به آن واژگان به‌خاطر حادثه‌ای در آن وقت اشاره نموده است»<ref>ر.ک: سطلانی رنانی، مهدی، ص329</ref>.


این کتاب، به تعبیر فراگیر در گرایش فکری بشارت می‌دهد؛ زیرا تعدد معانی را به‌خاطر وجود رابطه آشکار بین همه آنها نفی کرده است؛ اما در خصوص وجوه و نظایر، انقلابی نسبت به نوشته‌های پیشین شمرده می‌شود<ref>همان</ref>.
این کتاب، به تعبیر فراگیر در گرایش فکری بشارت می‌دهد؛ زیرا تعدد معانی را به‌خاطر وجود رابطه آشکار بین همه آنها نفی کرده است؛ اما در خصوص وجوه و نظایر، انقلابی نسبت به نوشته‌های پیشین شمرده می‌شود<ref>همان</ref>.


ترمذی تلاش کرده است تا نظریه‌اش را بر بسیاری از واژگان وجوه تطبیق دهد و تعدد آن واژگان در این کتاب به 81 واژه رسیده است؛ به عقیده برخی، این انقلاب به توقف روند تألیف به شیوه قدیم در این علم (شیوه مقاتل) نینجامیده و به نظر می‌رسد که میان مفسران چندان رواج نیافته است<ref>ر.ک: همان</ref>.
[[حکیم ترمذی، محمد بن علی|ترمذی]]  تلاش کرده است تا نظریه‌اش را بر بسیاری از واژگان وجوه تطبیق دهد و تعدد آن واژگان در این کتاب به 81 واژه رسیده است؛ به عقیده برخی، این انقلاب به توقف روند تألیف به شیوه قدیم در این علم (شیوه مقاتل) نینجامیده و به نظر می‌رسد که میان مفسران چندان رواج نیافته است<ref>ر.ک: همان</ref>.


برخی از واژگان بررسی‌شده در این کتاب عبارتند از: الهدی؛ الكفر؛ الشرك؛ سواء؛ المرض؛ الفساد؛ المشي؛ اللباس؛ السوء؛ الخزي و... مثلا در مورد واژه «الهدی» چنین آمده است:
برخی از واژگان بررسی‌شده در این کتاب عبارتند از: الهدی؛ الكفر؛ الشرك؛ سواء؛ المرض؛ الفساد؛ المشي؛ اللباس؛ السوء؛ الخزي و... مثلا در مورد واژه «الهدی» چنین آمده است:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش