۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
ترجمههاى قرآن به فارسى و فرهنگنامههاى عربى به فارسى، از ديدگاه فرهنگنگارى و زبانشناسى، در مقايسه با ديگر متون فارسى، ارزشى دوچندان دارند. بيشتر واژههاى فارسى در اين نوشتهها در برابر واژههاى قرآنى و عربى قرار گرفتهاند؛ ازاينرو، دريافت معنى درست و دقيق آنها آسانتر مىشود. همچنين، گستردگى و تنوع كاربردى واژگان حوزهها و دورههاى گوناگون زبانى در اين متون به اندازهاى است كه بررسى و شناخت ساختار واژگان زبان فارسى از ديدگاه تاريخى، بىمراجعه به آنها امكانپذير نيست. | '''قرآن کریم (مترجم ناشناخته (قرن دهم))''' ترجمههاى قرآن به فارسى و فرهنگنامههاى عربى به فارسى، از ديدگاه فرهنگنگارى و زبانشناسى، در مقايسه با ديگر متون فارسى، ارزشى دوچندان دارند. بيشتر واژههاى فارسى در اين نوشتهها در برابر واژههاى قرآنى و عربى قرار گرفتهاند؛ ازاينرو، دريافت معنى درست و دقيق آنها آسانتر مىشود. همچنين، گستردگى و تنوع كاربردى واژگان حوزهها و دورههاى گوناگون زبانى در اين متون به اندازهاى است كه بررسى و شناخت ساختار واژگان زبان فارسى از ديدگاه تاريخى، بىمراجعه به آنها امكانپذير نيست. | ||
بايد گفت كه شناخت ما از گونههاى چندگانه زبان فارسى اساسا با بررسى ترجمههاى قرآن به فارسى شكل گرفته است و بر شالوده همين ترجمههاى قرآن و فرهنگنامههاى عربى - فارسى است كه توانستهايم به حوزههاى جغرافيايى كاربرد بسيارى از واژههاى فارسى در بلنداى سدهها پى ببريم و تفاوتهاى كاربردى اين واژهها را در حوزهها و دورهها بشناسيم. | بايد گفت كه شناخت ما از گونههاى چندگانه زبان فارسى اساسا با بررسى ترجمههاى قرآن به فارسى شكل گرفته است و بر شالوده همين ترجمههاى قرآن و فرهنگنامههاى عربى - فارسى است كه توانستهايم به حوزههاى جغرافيايى كاربرد بسيارى از واژههاى فارسى در بلنداى سدهها پى ببريم و تفاوتهاى كاربردى اين واژهها را در حوزهها و دورهها بشناسيم. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
ترجمههاى قرآن به فارسى كه از دورترين و ديرينهترين روزگار به دست ما رسيده است، از نظر زبانى و بيانى ناهمخوانىهاى فراوانى دارند و آنها را از نظر زبان فارسى مىتوان در سه گروه جاى داد: | ترجمههاى قرآن به فارسى كه از دورترين و ديرينهترين روزگار به دست ما رسيده است، از نظر زبانى و بيانى ناهمخوانىهاى فراوانى دارند و آنها را از نظر زبان فارسى مىتوان در سه گروه جاى داد: | ||
#ترجمههايى از قرآن كه تنها براى خوانندگان يك حوزه زبانى نوشته شدهاند؛ ازاينرو، مترجم كوشيده است تا در برابر هريك از واژههاى قرآنى از حوزه زبانى خويش واژهاى را برگزيند و برابرنهادههاى او بيشتر حوزهاى و محلى است. | |||
#ترجمه - تفسيرهايى كه در آنها، ضمن بهكارگيرى يك گونه زبانى ويژه، از زبان ادبى و گاه معيار هم بهرهجويى شده است. | |||
#:ترجمه تفسير طبرى و تفسير كشف الأسرار و [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] و تفسير نسفى و بصائر يمينى و تفسير درواجكى و غجدوانى [غژدوانى] و برخى ديگر از ترجمه - تفسيرهاى قرآنى را مىتوان از اين دست دانست. | |||
#شمار واژههاى حوزهاى در بخش ترجمه اين ترجمه - تفسيرها افزونتر از بخشهاى تفسيرى يا داستانى اين نوشتههاست. همچنان كه دستنوشتههاى متعدد اين ترجمه - تفسيرها نشان مىدهند كه زبان بخش قصههاى قرآنى به يك گونه زبانى معيار يا نيمه معيار نزديكتر است و ازاينرو، ناهمخوانى نسخهها با يكديگر كمتر است. | |||
ترجمه تفسير طبرى و تفسير كشف الأسرار و [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] و تفسير نسفى و بصائر يمينى و تفسير درواجكى و غجدوانى [غژدوانى] و برخى ديگر از ترجمه - تفسيرهاى قرآنى را مىتوان از اين دست دانست. | #ترجمه يا ترجمه - تفسيرهايى كه از كاربرد واژههاى حوزهاى پرهيز مىكنند و مترجم مىكوشد تا متن را به زبان رسمى يا معيار بنويسد تا خوانندگان بيشترى بتوانند از آن بهره ببرند. اين دسته از ترجمه - تفسيرها بيشتر از قرن هشتم به بعد نوشته شدهاند. | ||
شمار واژههاى حوزهاى در بخش ترجمه اين ترجمه - تفسيرها افزونتر از بخشهاى تفسيرى يا داستانى اين نوشتههاست. همچنان كه دستنوشتههاى متعدد اين ترجمه - تفسيرها نشان مىدهند كه زبان بخش قصههاى قرآنى به يك گونه زبانى معيار يا نيمه معيار نزديكتر است و ازاينرو، ناهمخوانى نسخهها با يكديگر كمتر است. | |||
جدا از مقوله زبان، اين ترجمه - تفسيرها و گاه ترجمهها، در شيوه ترجمه و تفسير ناهمگونىهايى دارند. اين ناهمگونى بيشتر از چگونگى نگرش و بينش و انديشه مفسران و مترجمان برمىخيزد. | جدا از مقوله زبان، اين ترجمه - تفسيرها و گاه ترجمهها، در شيوه ترجمه و تفسير ناهمگونىهايى دارند. اين ناهمگونى بيشتر از چگونگى نگرش و بينش و انديشه مفسران و مترجمان برمىخيزد. |
ویرایش