پرش به محتوا

جواهر الكلام في معرفة الإمامة و الإمام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آیت‌الله میلانی' به 'آیت‌الله میلانی '
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلی' به 'علامه حلی ')
جز (جایگزینی متن - 'آیت‌الله میلانی' به 'آیت‌الله میلانی ')
خط ۷۴: خط ۷۴:
نویسنده معتقد است که با توجه به آيات قرآن مجيد و روايات مورد اتفاق فريقين، به روشنى اثبات می‌شود كه امامت از اصول دين است،امّا اهل سنّت بدون توجه به كتاب خدا و سنّت منقول در منابع معتبر خود،امامت را از فروع دين مى‌شمارند.
نویسنده معتقد است که با توجه به آيات قرآن مجيد و روايات مورد اتفاق فريقين، به روشنى اثبات می‌شود كه امامت از اصول دين است،امّا اهل سنّت بدون توجه به كتاب خدا و سنّت منقول در منابع معتبر خود،امامت را از فروع دين مى‌شمارند.
اما برخى از عالمان سنّى مانند قاضی بیضاوی ضمن اشاره به اعتقاد شیعه –مبنی بر اصل بودن امامت- آن را پذیرفته‌اند تا به زعم خود از این طریق اعتقاد به امامت بلافصل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]  را مخدوش سازند. منظور بيضاوى آنست كه چون امامت از اصول دين است و انكار آن موجب بدعت و كفر مى‌گردد؛ لذا چنان‌چه نصى در اين زمينه وجود داشت، مى‌بايست افراد زيادى آن را نقل مى‌كردند.امّا از آن جا كه اين نص به تواتر به ما نرسيده است، پس چنين نصى وجود نداشته است.  
اما برخى از عالمان سنّى مانند قاضی بیضاوی ضمن اشاره به اعتقاد شیعه –مبنی بر اصل بودن امامت- آن را پذیرفته‌اند تا به زعم خود از این طریق اعتقاد به امامت بلافصل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]  را مخدوش سازند. منظور بيضاوى آنست كه چون امامت از اصول دين است و انكار آن موجب بدعت و كفر مى‌گردد؛ لذا چنان‌چه نصى در اين زمينه وجود داشت، مى‌بايست افراد زيادى آن را نقل مى‌كردند.امّا از آن جا كه اين نص به تواتر به ما نرسيده است، پس چنين نصى وجود نداشته است.  
آیت‌الله میلانی، این شبهه را این‌گونه پاسخ می‌دهد: در مورد [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]  نه یک نص، بلکه نصوص متواتری وجود دارد. حديث غدير، حديث منزلت و حديث ثقلين از جمله نصوصی هستند که به روشنی بر امامت اميرالمؤمنين علی(ع) دلالت دارند و اهل سنّت در منابع خود آن‌ها را نقل كرده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص 323-319</ref>
[[حسینی میلانی، علی|آیت‌الله میلانی]] ، این شبهه را این‌گونه پاسخ می‌دهد: در مورد [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]  نه یک نص، بلکه نصوص متواتری وجود دارد. حديث غدير، حديث منزلت و حديث ثقلين از جمله نصوصی هستند که به روشنی بر امامت اميرالمؤمنين علی(ع) دلالت دارند و اهل سنّت در منابع خود آن‌ها را نقل كرده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص 323-319</ref>


در جلد دوم کتاب، شرایط امام، عصمت و راه‌های تعیین امام ذکر شده است. بحث عصمت يكى از مباحث مهم در حوزه اعتقادات است كه هر يك از فرقه‏هاى اسلامى از نگاه خود به آن پرداخته است. ارتباط بحث «عصمت» با حجيّت قول و فعل فرستادگان و برگزيدگان پروردگار، اين بحث را از حساسيت و اهميت فوق‌العاده‏اى برخوردار نموده است. از آن‌جا كه اهل تسنّن به عصمت حاكمان و زمامداران مسلمين اعتقاد ندارند؛ از اين‌رو بحث عصمت را صرفاً ذيل مباحث نبوت مطرح مى‏كنند. اما شيعه كه تمام حجت‏هاى خداى تعالى- اعم از نبى، رسول و امام- را معصوم مى‏داند، هم ذيل مباحث نبوت و هم در ضمن ويژگى‏هاى امام به اين بحث مى‏پردازد. با اين وجود مى‏توان موضوع «عصمت» را از موضوعات مشترك بين مسلمانان به‌شمار آورد، هر چند كه در مصاديق و جزئيات اين بحث اختلافات ريشه‏اى و فراوانى وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ج2، ص 39-38</ref>
در جلد دوم کتاب، شرایط امام، عصمت و راه‌های تعیین امام ذکر شده است. بحث عصمت يكى از مباحث مهم در حوزه اعتقادات است كه هر يك از فرقه‏هاى اسلامى از نگاه خود به آن پرداخته است. ارتباط بحث «عصمت» با حجيّت قول و فعل فرستادگان و برگزيدگان پروردگار، اين بحث را از حساسيت و اهميت فوق‌العاده‏اى برخوردار نموده است. از آن‌جا كه اهل تسنّن به عصمت حاكمان و زمامداران مسلمين اعتقاد ندارند؛ از اين‌رو بحث عصمت را صرفاً ذيل مباحث نبوت مطرح مى‏كنند. اما شيعه كه تمام حجت‏هاى خداى تعالى- اعم از نبى، رسول و امام- را معصوم مى‏داند، هم ذيل مباحث نبوت و هم در ضمن ويژگى‏هاى امام به اين بحث مى‏پردازد. با اين وجود مى‏توان موضوع «عصمت» را از موضوعات مشترك بين مسلمانان به‌شمار آورد، هر چند كه در مصاديق و جزئيات اين بحث اختلافات ريشه‏اى و فراوانى وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ج2، ص 39-38</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش