۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آیتالله میلانی' به 'آیتالله میلانی ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه، در ضمن چهار عنوان، اهمیت بحث امامت، طرح مباحث امامت و بحث تقریب بین مذاهب و شیوه طرح مباحث امامت را مطرح کرده است. وی در ذکر شیوه طرح مباحث امامت در این اثر چنین مینویسد: بحث امامت از دو منظر قابل پىگيرى است: امامت از ديدگاه شيعه و امامت از ديدگاه ساير مذاهب. در منظر نخست، بايد به روايات اهل بيت(ع) در كتب معتبر شيعه مراجعه كرد. بحث امامت در مكتب شيعه بسيار غنى، پر محتوا و دامنهدار است. اما در اين كتاب بررسى امامت از ديدگاه اهل سنّت مورد نظر است بدينمنظور آراى اهل سنّت از كتب و اقوال عالمانى كه در نظر ايشان معتبر هستند، نقل و بررسى خواهد شد؛ زيرا قانون مناظره و آداب بحث ايجاب مىكند كه انسان به مطالبى استناد كند كه نزد طرف ديگر حجت است. علامه حلّى كتاب خود را در بحث با اهل سنّت با اين روش نگاشته و تماماً به كتابهاى آنان استدلال كرده است؛ تا آنجا كه ابن روزبهان در ردّى كه بر كتاب علامه نوشته، مىگويد: عجيب است كه اين مرد حديثى نقل نمىكند مگر از اهل سنّت چرا كه شيعيان نه كتاب دارند، نه راوى و نه عالمان مجتهدى براى استخراج اخبار؛ بنابراين او براى اثبات ادعاهاى خود هميشه به كتابهاى اهل سنّت نيازمند است. حال آنكه علامه كتاب خود را در نقد عقيدۀ اهل سنّت نوشته و لذا بايستى براساس مبانى و كتابهاى خودشان بوده باشد تا بتواند بر آنها به آنچه خودشان روايت كردهاند احتجاج كند. بنابراين ابن روزبهان يا اين نكته را نفهميده و يا تغافل كرده است. در كتاب پيشرو نيز با رعايت تمام موازين مباحثه و قواعد مناظره، به دور از تعصبات و به عنوان محققى بىطرف و منصف به بررسى آراء خواهيم پرداخت<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ج1، ص 29-28</ref> | نویسنده در مقدمه، در ضمن چهار عنوان، اهمیت بحث امامت، طرح مباحث امامت و بحث تقریب بین مذاهب و شیوه طرح مباحث امامت را مطرح کرده است. وی در ذکر شیوه طرح مباحث امامت در این اثر چنین مینویسد: بحث امامت از دو منظر قابل پىگيرى است: امامت از ديدگاه شيعه و امامت از ديدگاه ساير مذاهب. در منظر نخست، بايد به روايات اهل بيت(ع) در كتب معتبر شيعه مراجعه كرد. بحث امامت در مكتب شيعه بسيار غنى، پر محتوا و دامنهدار است. اما در اين كتاب بررسى امامت از ديدگاه اهل سنّت مورد نظر است بدينمنظور آراى اهل سنّت از كتب و اقوال عالمانى كه در نظر ايشان معتبر هستند، نقل و بررسى خواهد شد؛ زيرا قانون مناظره و آداب بحث ايجاب مىكند كه انسان به مطالبى استناد كند كه نزد طرف ديگر حجت است. علامه حلّى كتاب خود را در بحث با اهل سنّت با اين روش نگاشته و تماماً به كتابهاى آنان استدلال كرده است؛ تا آنجا كه ابن روزبهان در ردّى كه بر كتاب علامه نوشته، مىگويد: عجيب است كه اين مرد حديثى نقل نمىكند مگر از اهل سنّت چرا كه شيعيان نه كتاب دارند، نه راوى و نه عالمان مجتهدى براى استخراج اخبار؛ بنابراين او براى اثبات ادعاهاى خود هميشه به كتابهاى اهل سنّت نيازمند است. حال آنكه علامه كتاب خود را در نقد عقيدۀ اهل سنّت نوشته و لذا بايستى براساس مبانى و كتابهاى خودشان بوده باشد تا بتواند بر آنها به آنچه خودشان روايت كردهاند احتجاج كند. بنابراين ابن روزبهان يا اين نكته را نفهميده و يا تغافل كرده است. در كتاب پيشرو نيز با رعايت تمام موازين مباحثه و قواعد مناظره، به دور از تعصبات و به عنوان محققى بىطرف و منصف به بررسى آراء خواهيم پرداخت<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ج1، ص 29-28</ref> | ||
===جلد اول از سه بخش تشكيل شده است: === | ===جلد اول از سه بخش تشكيل شده است: === | ||
====مباحث مقدماتى: ==== | ====مباحث مقدماتى: ==== | ||
چون در اين كتاب جنبه مناظره و محاجه با اهل سنت مورد نظر مىباشد، لازم است پيش از ورود به بحث اصلى، مباحثى چون: اصول مناظره، بررسى كتب حديثى اهل سنّت، شناخت فقهاى اهل سنّت، شناخت ائمه جرح و تعديل، ضابطههاى جرح و تعديل و طبقات مفسرين مطرح گردد<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ج 1، ص 30</ref> | چون در اين كتاب جنبه مناظره و محاجه با اهل سنت مورد نظر مىباشد، لازم است پيش از ورود به بحث اصلى، مباحثى چون: اصول مناظره، بررسى كتب حديثى اهل سنّت، شناخت فقهاى اهل سنّت، شناخت ائمه جرح و تعديل، ضابطههاى جرح و تعديل و طبقات مفسرين مطرح گردد<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ج 1، ص 30</ref> | ||
در نتیجه بحث از اصول مناظره چنین میخوانیم: «در ساز و كار بحثى ما فراگيرى فنون و اصول مناظره و بهكارگيرى قواعد متناسب با مقام ضرورى مىنمايد. همچنين مناظره نيازمند لوازم و مقدماتى است كه از جمله مهمترين آنها آشنايى با منابعى است كه نزد مخالفان حجيت دارد. بدينروى لازم است از منابع حديثى معتبر نزد اهل سنّت شناخت داشته باشيم. تفاسير و مفسران مورد اعتماد آنان را بشناسيم. با فقهاى اهل سنّت آشنا شويم و به قدر ضرورت از آراء فقهى آنان مطلع باشيم. با كتب تاريخ و رجالى آنها آشنايى داشته باشيم و ضوابط جرح و تعديل آنان را بدانيم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص 40</ref> | در نتیجه بحث از اصول مناظره چنین میخوانیم: «در ساز و كار بحثى ما فراگيرى فنون و اصول مناظره و بهكارگيرى قواعد متناسب با مقام ضرورى مىنمايد. همچنين مناظره نيازمند لوازم و مقدماتى است كه از جمله مهمترين آنها آشنايى با منابعى است كه نزد مخالفان حجيت دارد. بدينروى لازم است از منابع حديثى معتبر نزد اهل سنّت شناخت داشته باشيم. تفاسير و مفسران مورد اعتماد آنان را بشناسيم. با فقهاى اهل سنّت آشنا شويم و به قدر ضرورت از آراء فقهى آنان مطلع باشيم. با كتب تاريخ و رجالى آنها آشنايى داشته باشيم و ضوابط جرح و تعديل آنان را بدانيم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص 40</ref> | ||
====تعریف امامت: ==== | ====تعریف امامت: ==== | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
در جلد دوم کتاب، شرایط امام، عصمت و راههای تعیین امام ذکر شده است. بحث عصمت يكى از مباحث مهم در حوزه اعتقادات است كه هر يك از فرقههاى اسلامى از نگاه خود به آن پرداخته است. ارتباط بحث «عصمت» با حجيّت قول و فعل فرستادگان و برگزيدگان پروردگار، اين بحث را از حساسيت و اهميت فوقالعادهاى برخوردار نموده است. از آنجا كه اهل تسنّن به عصمت حاكمان و زمامداران مسلمين اعتقاد ندارند؛ از اينرو بحث عصمت را صرفاً ذيل مباحث نبوت مطرح مىكنند. اما شيعه كه تمام حجتهاى خداى تعالى- اعم از نبى، رسول و امام- را معصوم مىداند، هم ذيل مباحث نبوت و هم در ضمن ويژگىهاى امام به اين بحث مىپردازد. با اين وجود مىتوان موضوع «عصمت» را از موضوعات مشترك بين مسلمانان بهشمار آورد، هر چند كه در مصاديق و جزئيات اين بحث اختلافات ريشهاى و فراوانى وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ج2، ص 39-38</ref> | در جلد دوم کتاب، شرایط امام، عصمت و راههای تعیین امام ذکر شده است. بحث عصمت يكى از مباحث مهم در حوزه اعتقادات است كه هر يك از فرقههاى اسلامى از نگاه خود به آن پرداخته است. ارتباط بحث «عصمت» با حجيّت قول و فعل فرستادگان و برگزيدگان پروردگار، اين بحث را از حساسيت و اهميت فوقالعادهاى برخوردار نموده است. از آنجا كه اهل تسنّن به عصمت حاكمان و زمامداران مسلمين اعتقاد ندارند؛ از اينرو بحث عصمت را صرفاً ذيل مباحث نبوت مطرح مىكنند. اما شيعه كه تمام حجتهاى خداى تعالى- اعم از نبى، رسول و امام- را معصوم مىداند، هم ذيل مباحث نبوت و هم در ضمن ويژگىهاى امام به اين بحث مىپردازد. با اين وجود مىتوان موضوع «عصمت» را از موضوعات مشترك بين مسلمانان بهشمار آورد، هر چند كه در مصاديق و جزئيات اين بحث اختلافات ريشهاى و فراوانى وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ج2، ص 39-38</ref> | ||
آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»<ref>احزاب: 33</ref> که به آیه تطهیر معروف است و آیه شریفه «فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم...» <ref>آلعمران: 61</ref> که به آیه مباهله نامگذاری شده، موضوع جلد سوم کتاب است. یکی از مهمترین دلائل قرآنی بر عصمت اهل بیت(ع) آیه مبارک تطهیر است. نویسنده میگوید: برای اثبات این مدعا، ابتدا با استناد به روایات اهل سنت ثابت خواهیم کرد که آیه تطهیر درباره اهل بیت(ع) رسول خدا(ص)؛ یعنی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، حضرت فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین(ع) نازل شده است و پس از اثبات این موضوع، پیرامون دلالت آیه و اینکه به چه دلیل آیه بر عصمت اهل بیت(ع) دلالت دارد سخن خواهیم گفت. در آخر نیز به بررسی اقوال دیگر و اشکالهای مطرح شده خواهیم پرداخت<ref>ر.ک: متن کتاب، ج3، ص 14-13</ref> | آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»<ref>احزاب: 33</ref>که به آیه تطهیر معروف است و آیه شریفه «فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم...» <ref>آلعمران: 61</ref>که به آیه مباهله نامگذاری شده، موضوع جلد سوم کتاب است. یکی از مهمترین دلائل قرآنی بر عصمت اهل بیت(ع) آیه مبارک تطهیر است. نویسنده میگوید: برای اثبات این مدعا، ابتدا با استناد به روایات اهل سنت ثابت خواهیم کرد که آیه تطهیر درباره اهل بیت(ع) رسول خدا(ص)؛ یعنی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، حضرت فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین(ع) نازل شده است و پس از اثبات این موضوع، پیرامون دلالت آیه و اینکه به چه دلیل آیه بر عصمت اهل بیت(ع) دلالت دارد سخن خواهیم گفت. در آخر نیز به بررسی اقوال دیگر و اشکالهای مطرح شده خواهیم پرداخت<ref>ر.ک: متن کتاب، ج3، ص 14-13</ref> | ||
نویسنده در جلدهای چهارم و پنجم کتاب آیات مودّت، غدیر، اکمال و سأل سائل و... مورد بررسی قرار داده و مناقشات علمای اهل سنت از جمله [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] را پاسخ گفته است. | نویسنده در جلدهای چهارم و پنجم کتاب آیات مودّت، غدیر، اکمال و سأل سائل و... مورد بررسی قرار داده و مناقشات علمای اهل سنت از جمله [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] را پاسخ گفته است. | ||
ویرایش