منطق ابن سینا: مجموعه مقالات تفسیری و انتقادی
منطق ابن سينا | |
---|---|
پدیدآوران | صبره، عبد الحميد (نویسنده)
استروبينو، ريکادو (نویسنده) تام، پل (نویسنده) بک، آلن (نویسنده) استريت، توني (نویسنده) چاتي، سالوا (نویسنده) گوتاس، ديميتري (نویسنده) گروهي از مترجمان (مترجم) قديري، حامد (مترجم) محمد قربانيان، هومن (مترجم) جوادی، محسن (گردآورنده) |
ناشر | بنياد علمي و فرهنگي بوعلي سينا- ترجمان علوم انساني |
مکان نشر | ايران - همدان - تهران |
سال نشر | 1402ش. |
چاپ | يکم |
شابک | 3ـ33ـ5734ـ622ـ978 |
موضوع | ابن سينا، حسين بن عبد الله، 370 - 428ق. - نقد و تفسير منطق - متون قديمي تا قرن 14 |
کد کنگره | 1402 8م / 569 BBR |
منطق ابن سینا: مجموعه مقالات تفسیری و انتقادی تألیف گروهی از نویسندگان، ترجمه گروهی از مترجمان به کوشش محسن جوادی، به سرپرستی حامد قدیری و هومن محمدقربانیان؛ این کتاب دربرگیرندۀ مجموعهمقالاتی در حوزۀ منطق ابن سیناست که هم به کلیت منطق ابن سینا و هم به بخشهای خاص آن مانند موجهات و شرطیها میپردازند.
ساختار
کتاب از 13 فصل تشکیل شده است.
گزارش محتوا
منطق در جهان اسلام از همان آغازین سالهای ترجمۀ متون یونانی، مورد توجه قرار گرفت. در این میان نام ارسطو بیش از هر فیلسوف دیگری با منطق گره خورد و حتی بزرگانی مانند ابن سینا را به تمجید از ارسطو و منطق او واداشت. البته جالب است که کار خود ابن سینا بهویژه در کتاب «شفا» را نمیتوان فقط ترجمه و شرح «ارغنون» ارسطو دانست و بسیار بیش از تفصیل اشارههای او نکتۀ نوآورانه دارد؛ همچنین وی در آثار متأخر خود مانند کتاب «الاشارات والتنبیهات» نوآوریهایی در سبک و سیاق و نیز محتوای منطق دارد.
منطق ابن سینا در ایران شرح و تقریرهای فراوان یافت و کتابهای بسیاری بر اساس آن نگارش شد و در حوزههای علمیه و دانشگاهها تدریس شده و میشود؛ اما کمتر میتوان تکنگاریهای جدی دربارۀ منطق ابن سینا در کشور خود او یافت. این کتاب دربرگیرندۀ مجموعهمقالاتی در حوزۀ منطق ابن سیناست که هم به کلیت منطق ابن سینا و هم به بخشهای خاص آن مانند موجهات و شرطیها میپردازند.
بخش اعظم کتبا «الشفا» به منطق اختصاص یافته است؛ دانشنامهای فلسفی که او درست پیش از رسیدن به چهلسالگی آن را کامل کرد. بخش اعظم این کتاب به طور کلی به بخشهایی متناظر با بخشهای «ارگانون» ارسطو تقسیم شده است و در بخش نخست ابن سینا مستقیم به پرسش از موضوع منطق میپردازد. اولین نوشتار کتاب حاضر، شناسایی و ایضاح دیدگاههای منطقی ابن سیناست.
در نوشتار دوم به این موضوع پرداخته میشود که چگونه ابن سینا چند ایدۀ کلیدی ارسطویی در باب برهان و حد را در مکتوبات منطقیاش اخذ و بازشرح کرده است. مسئلهای که نویسنده برگزیده است، ربط وثیقی دارد با مسائلی که در کتاب دوم «تحلیل ثانی» ارسطو طرح شده است.
ابن سینا مانند فارابی، هر تلاشی برای بهدستآوردن استنتاج مقولات را رد میکند. او میگوید اولاً ارسطو خود هیچگاه چنین تلاشی نکرد و ثانیاً از نظر او هر چنین تلاشی ناموفق خواهد بود. مقولات عشر باید با هم متمایز و غیرقابل فروکاهش به یکدیگر باشند؛ بنابراین هیچکدام از آنها نمیتواند جنس داشته باشد. سومین نوشتار این کتاب به تقسیم مقولات از دیدگاه ابن سینا میپردازد.
اگرچه ابن سینا نظریۀ صریحی در باب دلالت ندارد، با این وجود وی دو آموزه دارد که چیزی معادل آن را ارائه میدهد: تمایز سهگانۀ ماهیت که متناظر با دلالت ساده، دلات بر ذوات و دلالت مادی است؛ دیگر تحلیلهای وی از شرایط صدق گزارههای حملی. نوشتار چهارم کتاب دربارۀ دیدگاه ابن سینا در باب دلالت است.
نیاز به اصول نخستین در گفتمان علمی یک عنصر بنیادی در معرفتشناسی ارسطویی است؛ امری که نیل به آن باید بر مبنای اجتناب از اسکولا و خاروبدیس تسلسل و دور باطل صورت پذیرد. در پنجمین نوشتار این کتاب توضیح داده میشود که اصول چگونه حاصل میشوند؟ دیگر اینکه چگونه میتوان از دردسترسنبودن به دردسترسبودن آنها را توضیح داد؟ در ادامه به این پرسش پرداخته میشود که این اصول چگونه به طبقهبندی حواس باطنی، مراتب تعقل در انسان، نقش انتزاع و افاضه در «البرهان» ابن سینا و آن بخش از کتاب «الشفاء» که در آن ابن سینا با متن و آموزۀ «تحلیل ثانی» ارسطو مواجه میشود، ارتباط پیدا میکند.
در ششمین جستار این کتاب به بررسی نظام قیاسات حملی در کتاب «النجاة» پرداخته شده است؛ رسالهای که ابن سینا با عنوان درآمدی بر فلسفه نوشت.
سالوا چاتی در هفتمین نوشتار این کتاب، تعریف و برداشت فارابی و ابن سینا دربارۀ گزارۀ شرطی متصل را بررسی میکند و نشان میدهد که با وجود نزدیکی این دو دیدگاه، تفاوت آشکاری میان آنها وجود دارد. فارابی شرط بالعرض و دو نوع شرطی «بالذات» را از یکدیگر تفکیک کرده است. ابن سینا در دیدگاه خود بهصراحت شرط تام فارابی را رد میکند و میان شرطی لزومی و آنچه او اتفاقی مینامد، تمایز قائل میشود.
در هشتمین جستار این کتاب تعریف ابن سینا از رابطۀ استنتاجی بررسی شده است و نویسنده به طور خاص به استدلالهای حملی و شرطی از دیدگاه او توجه میکند. در ابتدا تعریف او از استلزام تحلیل شده و نشان داده میشود که این رابطه در چارچوب منطق او یک رابطۀ استنتاجی نیست.
سالوا چاتی در نهمین جستار این کتاب به این پرسشها میپردازد: تعریف ابن سینا از جهات چیست؟ روابط تقابلی میان گزارههای موجهۀ مسور یا غیرمسور کداماند؟ پس از شرح تعاریف ابن سینا از امکان، ضرورت و امتناع، تقابلهای موجهه را آنطور که ابن سینا بیان کرده است، تحلیل میکند.
تونی استریت در دهمین نوشتار این کتاب، مروری اجمالی بر تفاسیر جدید از قیاسهای موجهۀ ابن سینا دارد؛ همچنین به لمّی در «الاشارات» اشاره میکند که پل تام هم به آن ارجاع دارد. در بخش بعدی بریخی از نکات اصلی در تفسیر پل تام دربارۀ دیدگاههای ابن سینا مرور شده است، در ادامه شرح طوسی بر لم موردبحث با برخی بندهای مشابه مقایسه و محتوای آنها بررسی شده است. درنهایت نکاتی دربارۀ خوانش منطقدانان قرون وسطا از شرایط صدق قضایای موجهه در منطق ابن سینا و سپس معنای موردنظر طوسی از عبارت «امر ممکن بالفعلی را فرض کنید» بیان شده است.
مقالۀ یازدهم این کتاب دو مسئله را بررسی میکند: اول: رابطۀ میان مفهوم ضرورت ذاتی و ضرورت وصفی و ارتباط آنها با نظریۀ ابن سینا در گفتمان علمی؛ دوم: این پرسش که آیا باربارا LXL در زمرۀ استدلال برهانی قرار میگیرد؛ به این معنا که آیا ترکیب آن از مقدمات موجه مبنای معرفتی به اندازۀ کافی برای حصول یقین در نتیجۀ قیاس فراهم میآورد.
در دوازدهمین جستار این کتاب، منطق علم کلام نزد ابن سینا بررسی شده است. آخرین نوشتار این کتاب اختصاص به بررسی «فاضل متأخر» در کتاب «القیاس» ابن سینا دارد.[۱]
پانويس