مخاطبین در وصیتنامه سیاسی - الهی حضرت امام خمینی(ره)
مخاطبین در وصیت نامه سیاسی - الهی حضرت امام خمینی(ره) | |
---|---|
پدیدآوران | دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی (گردآورنده) ملکی، عباس (مقدمهنويس) |
ناشر | وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، دفتر مطالعات سياسی و بين المللی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1371 ش |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | و6 1574 DSR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مخاطبين در وصيتنامه سياسى - الهى حضرت امام خمينى(ره)، مجموعه چند مقاله است به قلم سيد على قادرى، يك مقاله به قلم محمدجواد حجتى کرمانى و اشعارى از على موسوى گرمارودى.
ساختار
كتاب با دو مقدمه از عباس ملكى و پيشگفتار سيد على قادرى آغاز و پس از آن متن مقالات و در آخر اسناد و تصاوير كتاب ارائه شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه كتاب به فعالیتهای دفتر مطالعات سياسى و بينالمللى وزارت امور خارجه و از جمله استخراج و ترسيم خطوط اصلى سياست خارجى از رهنمودهاى امام خمينى(ره) تحت عنوان انديشههاى سياسى حضرت امام در سياست خارجى اشاره شده است. عباس ملكى در مقدمه خويش نوشته است: «در گردهمايىهاى مختلفى كه براى تبيين انديشههاى حضرت امام(ره) تشكيل شده، بيشترين سهم را در ارائه مقاله و سخنرانى، سيد على قادرى سرپرست دفتر مطالعات داشتهاند كه بعضى از آنها در مطبوعات و مجلات منتشر شده و حق انتشار برخى نيز با نهاد برگزاركننده گردهمايى است. مجموعه حاضر چند مقالهاى از ايشان است كه تاكنون منتشر نشده و يا انتشار عام نداشته است... خبر جانگداز رحلت حضرت امام(ره) جانها را تكان داد و هركس با قلم آشنايى داشت مطلبى مىنوشت، آقاى موسوى گرمارودى شعرى سرود و اينجانب و آقاى قادرى نيز كوتاهمطلبى را بهعجله و فقط به قصد تيمم تهيه كرد كه مجله، بى نام و ياد آن ابرمرد منتشر نگردد؛ لذا اين سه نيز بهاضافه مقالهاى از جناب آقاى محمدجواد حجتى کرمانى بر اين مجموعه افزوده شد»[۱]
مقاله اول كتاب با عنوان «مخاطبين» براى مجله سياست خارجى سال 68 تهيه و تنظيم شده است[۲]نویسنده در اين مقاله، روشهاى كشف مخاطب در هر وصيت و پيام را سه دسته دانسته است:
- مصنف خود بگويد كه مخاطبينش چه كسانند؛
- شخصيت قائل مخاطب را مشخص دارد؛
- مخاطب از فحواى كلام مشخص گردد.
امام(ره) خود در يك جمله مخاطبينش را مشخص داشته است: «... و آنچه لازم است تذكر دهم آن است كه وصيت سياسى - الهى اينجانب اختصاص به ملت عظيمالشأن ايران ندارد، بلكه توصيه به جميع ملل اسلامى و مظلومان جهان در هر ملت و مذهب مىباشد...»[۳]
در انتهاى اين مقاله، توصيههاى امام به مسئولين، ملت، تشكيلات علمى و سازمانها و مؤسسات، كشورهاى اسلامى و... دستهبندى و ارائه شده است[۴]
مقاله دوم با عنوان «حضرت روحالله بهغايت مفهوم محيالدين است»، در حقيقت با هدف انتشار در بولتن خردادماه دفتر مطالعات در اولين سالگرد رحلت حضرت امام(ره) نگارش شده كه البته بهدرازا كشيده شده است[۵]در ابتداى اين مقاله مىخوانيم: «پس در عالىترين سطح از فهم و ادراك ما از دين و در نازلترين سطح، روحالله(ره) احياى دين كرده است و بر اين قول بى تفكر يا با تأمل هيچكس را ترديد نيست كه: «حضرت روحالله بهغايت مفهوم محيالدين است»»[۶]
مقاله سوم «امام و روابط بينالملل (سياست نه شرقى نه غربى)» نام گرفته است. در انتهاى اين مقاله مىخوانيم: «بعضى، از مفهوم استقلال و شعار نه شرقى نه غربى اين معنا را دريافته بودند كه نبايد با كشورها رابطه داشته باشيم، مگر در حالت اضطرار؛ اما [با] تكرار واژه استقلال و باز شدن مفهوم نه شرقى و نه غربى در فرمايشات معظمله و تكرار بيش از 400 بار قريب به مضامين نه شرقى نه غربى و استقلال، اين ابهام رفع شد كه منظور از استقلال، عدم رابطه نيست و مقصود از نه شرقى نه غربى، قطع رابطه با كشورهایى كه بهنحوى در اين بلوكبندىها جاى گرفتهاند نيست، بلكه تنها و تنها نپذيرفتن سلطه آنان است»[۷]
نویسنده در مقاله چهارم با عنوان «لزوم وحدت جهان اسلام در پيامهاى حضرت امام و نقش معظمله در اين وحدت»، تأكيد مىكند كه آنچه امام(ره) در باب وحدت مىگويد، با تلقىاش از مذهب، عين مذهب است و نه يك مصلحت سياسى يا يك نظريه قابل تأمل علمى يا يك بحث فلسفى، بلكه امرى تكليفى است كه ريشه در مذهب دارد»[۸]
در مقاله پنجم كه براى سمينار «نظم نوين جهانى» دفتر مطالعات سياسى و بينالمللى تهيه شده است، بخشى از پيام امام(ره) به آقاى گورباچف مورد تحليل و بررسى قرار گرفته است. نویسنده، هدف از نگارش اين مقاله را طرح روشى به نام «شماسازى منطقى» دانسته است كه بهوسيله آن مىتوان تئورىهاى نامكشوف آن دسته از شخصيتهاى بزرگى كه غالب سخنانشان بيشتر رهنمود و توصيه و پيام است تا تئورىپردازى و تحليل و بحث و جدل، دست يافت[۹]
در بين مقالات، تنها مقاله ششم با عنوان «سخنى نمونهوار از ابعاد ناشناخته شخصيت امام خمينى(ره)»، نوشته محمدجواد حجتى کرمانى است. در سطرهاى آخر مقاله مىخوانيم: «لب كلام آنكه: ابعاد ناشناخته امام خمينى، ابعاد ناشناخته انسانى اوست و همين ابعاد ناشناخته امام خمينى، ابعاد ناشناخته انقلاب اسلامى و رهبر جديد انقلاب اسلامى و نيز شهداى گرانقدر انقلاب اسلامى و جانبازان و آزادگان و مدافعان خستگىناپذير انقلاب اسلامى نيز هست»[۱۰]
پايانبخش مطالب كتاب، اشعار على موسوى گرمارودى است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است.
در پيوست كتاب، اسناد پيامهاى تسليت و تصاوير شخصيتهاى سياسى، مذهبى و دوستداران امام(ره) ارائه شده است[۱۱]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.