قيام الدولة الزيدية في اليمن «280-298ق/ 893-911م»
قیام الدولة الزیدیة في الیمن «280-298ق/ 893-911م» | |
---|---|
پدیدآوران | خضیری احمد، حسن (نویسنده) |
ناشر | مکتبة مدبولي |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1996 م |
چاپ | 1 |
موضوع | زیدیه - تاریخ یمن - تاریخ - قرن 3ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 247/87 /خ6ق9* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قيام الدولة الزيدية في اليمن اثر حسن خضيرى احمد، كتابى است در موضوع برپايى دولت زيدى در يمن در سالهاى 280- 298 ق/ 893- 911 م. اين دولت در اوايل دوران اسلامى نقش مهمى در يمن ايفا كرده و بيش از هزار سال پايدار بوده است. كتاب به زبان عربى و در سال 1996م نوشته شده است.
ساختار
كتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهار فصل و يك خاتمه تنظيم شده است.
نویسنده در ابتدا، وضعيت يمن پيش از حكومت زيديان را بررسى نموده و پس از بحث پيرامون چگونگى پيدايش حكومت بنىرسى در صعده، موضع خلافت عباسى و قدرتهاى محلى يمن در برابر حكومت زيديان را بحث و در آخر به موضعگيرى خلافت عباسى و قدرتهاى محلى يمن در برابر حكومت زيديان پرداخته است.
گزارش محتوا
در مقدمه نویسنده، به محتواى فصول اشاره شده است:
در فصل اول، به اوضاع سياسى در يمن پيش از برپايى دولت زيدى پرداخته شده است. نویسنده ابتدا گزارشى از واليان عباسى را عرضه كرده كه چگونه يكى پس از ديگرى به حكومت يمن دست يافتند و بر اثر بىلياقتى و سوء مديريت آنان، يمن دستخوش پراكندگى و تفرقه شد. سپس از پيدايى حكومتهاى محلى مستقل در يمن سخن گفته و به تشريح برپايى دولت بنىزياد در زبيد و دولت بنىيعفر در شبام و كوكبان پرداخته است و درباره اوضاع داخلى اين دولت كوچك و نيز عوامل سستى و جدايى كه در هريك از اين دو دولت رخنه كرد، توضيح داده و سرانجام، فصل را با شرح گسترش دعوت اسماعيليه در شهرهاى يمن به پايان برده است[۱]
فصل دوم به مطالعه درباره دولت بنىرسّى در صعده اختصاص يافته است. نویسنده در اين فصل، ابتدا اوضاع داخلى و خارجى يمن را كه زمينهساز ورود امام زيديههادى بن حسين به اين سرزمين شد، به بحث گذاشته و سپس از سياست هادى در محكم كردن قدرت در صعده، نشر دعوت، پيوستن بسيارى از قبايل صعده به وى و مقابله با شورش قبايل مخالف، سخن به ميان آورده است؛ همچنانكه به گسترش نفوذ هادى به صفا و پيروزى او بر اسعد بن ابى يعفر كه با طراحى نقشههاى ابوالقاهيه همدانى عملى شد، اهتمام ورزيده و سپس به گسترش نفوذ حاكميت هادى به سمت جنوب يمن پرداخته است[۲]
در فصل سوم، به موضعگيرى قدرتهاى محلى يمن در برابر برپايى دولت زيديه اختصاص يافته است. نویسنده در اين فصل، از موضع خلافت عباسى در برابر دولت زيدى و مشكلات دربار خلافت كه مانع از ارسال نيروهاى كمكى براى مردم يمن شد، سخن گفته و بيان كرده است كه چگونه قدرتهاى محلى در يمن نقش برجستهاى در مقابله با دولت زيدى ايفا كردند؛ مانند بنى يعفر و وابسته آنان يعنى آل طريف كه براى حفظ حكومت خود، به جنگهادى رفتند. همچنين جايگاه دعوت اسماعيليه در يمن و شرايطى كه به پيروزى آن كمك كرد مورد توجه نگارنده بوده است و سپس از درگيرى ميان اسماعيليان و زيديان براى تصاحب امامت و حكومت و مبارزههادى با آنان سخن رفته است[۳]
فصل چهارم، شامل مذهب زيدى در يمن و موضع مذاهب اسلامى در برابر آن است. در اين فصل، به مذهب زيدى كه زيد بن على آن را بنيان گذاشت و امام هادى بن حسين آن را در يمن تبليغ كرد، پرداخته شده و مبانى اصلى اين مذهب و پيوند آن با ديگر مكاتب فقهى و كلامى، تبيين شده و همچنين به ديدگاههاى ويژه امام هادى در موضوع امامت و نوآورىهاى او در مذهب زيدى عنايت شده است. در پايان، به اختصار از مذاهب اهل سنت رايج در يمن و موضع آنان در برابر مذهب زيدى سخن گفته شده است[۴]
نویسنده همچنين به دعوت اسماعيليه و موضع آن در قبال مذهب زيدى توجه داشته و توضيح داده است كه چگونه دعوت اسماعيليه پس از پيروزى على بن فضل، رئيس اسماعيليه، بر دولتهاى كوچك سنّى و رهبران منطقهاى به تهديدى جدّى و مستقيم براى دولت زيدى تبديل شد و جز دولت زيدى مخالف ديگرى جلودار اسماعيليان نبود؛ از اينرو نبردها ميان اين دو گروه درگرفت. امام هادى توانست مرزهاى حكومت خود را پاس دارد. پس از وفاتش، مذهب زيدى هادوى همچنان گسترش يافت و در دولت زيدى سيطره داشت[۵]
در پايان به اين نكته اشاره شده است كه دورى يمن از مركز خلافت عباسى و گرايش يمنيان به تشيع در توجه علويان انقلابى به يمن تأثير داشت. برخى از ايشان به يمن آمدند و دعوتشان مورد استقبال بعضى از قبايل واقع شد. سياست خليفگان عباسى از عهد خليفه مأمون (198- 218 ق/ 813- 833 م) در عزل و نصب واليان در يمن تأثير مستقيمى در بىثباتى امور داشت. همچنين ستمگرى و بىكفايتى واليان عباسى حسّ كينهتوزى و نفرت يمنيان را برانگيخت و بسيارى از آنان به جنبشهاى استقلالطلبانه و مخالف عباسيان پيوستند، جنبشهايى كه گمشده خود را در رهايى و نجات از دست واليان ظالم مىجستند. مأمون با دريافت خبر ناامنى و گسترش دعوت شيعى در يمن سرپرستى منطقه تهامه را به محمد بن زياد سپرد تا قيامهاى علويان را سركوب كند اما چندى بعد ابن زياد دولتى مستقل تأسيس كرد و زبيد را مركز حكومت خود قرار داد با اين همه پيوند خود را با خلافت عباسى حفظ كرد[۶]
نویسنده معتقد است برپايى دولت زيادى، رهبران قبايل را براى تأسيس دولتهاى محلى در مناطق كوهستانى يمن به طمع انداخت. وى از آن ميان به آل يعفر بن عبدالرحمن حوالى اشاره كرده كه خليفه منتصر، محمد بن يعفر را در سال 247ق/ 861م ولايت صنعا داد و از همينجا زمينه تشكيل دولت بنى يعفر در شبام و كوكبان فراهم آورد[۷]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، مصادر و مراجع مورد استفاده نویسنده و اعلام مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.
آدرس مطالب و توضيحات برخى الفاظ و اعلام در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است. منابع و مآخذ و فهرست اسامى و اماكن نيز در انتهاى كتاب ذكر آمده است.
پانويس
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- خضيرى احمد، حسن، دولت زيديه در يمن، ترجمه احمد بادگوبه هزاوه، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1380.