قصص الخاقانی: تاریخ صفویه از آغاز تا پایان عصر شاه عباس دوم
قصص الخاقانی | |
---|---|
پدیدآوران | شاملو، ولیقلی بن داودقلی (نویسنده) مير محمد صادق، سعيد (محقق) |
ناشر | صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران. انتشارات سروش با همراهی نگارستان انديشه |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1400ش. |
چاپ | يکم |
شابک | 978-964-12-2237-8 |
موضوع | ايران -- تاريخ -- صفويان، 907 - 1148ق.
عباس صفوي اول، شاه ايران، 978 - 1038ق. نثر فارسي - قرن 11ق. ادبيات فارسي - قرن 11ق. -- تاريخ و نقد |
کد کنگره | 1176 /ش2ق6 |
قصص الخاقانی: تاریخ صفویه از آغاز تا پایان عصر شاه عباس دوم تألیف ولیقلی بن داودقلی شاملو (1035-1085ق)، تحقیق و تصحیح دکتر سید سعید میرمحمدصادق؛ کتابی است در قالب تاریخ سلسلهای که به تاریخ صفویه از ابتدا تا پایان روزگار شاه عباس دوم صفوی میپردازد. مقدمۀ کتاب با ثناگویی خداوند و نعت پیامبر و تمجید امام علی(ع) شروع شده است. او در ادامه مقدمۀ کتابش اشاره دارد که این کتاب را برای بیان «وقایع و سوانح بلاد ایران» و رویدادهای زمان شاه عباس دوم نوشته است؛ اما به صورت کوتاه و مختصر، سرگذشت پدران و نیاکان شاه عباس دوم را نیز بیان میکند و پس از آن به روزگار شاه عباس دوم میپردازد.
گزارش کتاب
ولیقلیخان شاملو در سال 1034 قمری در هرات به دنیا آمد و در آن شهر رشد کرد و به گفتۀ خودش در سالهای جوانی از هرات به سیستان رفت و در آنجا نشو و نما یافت. شاملو در جوانی از هرات کوچ کرد و راهی سیستان شد؛ در آنجا مورد توجه ملک نصرتخان حاکم آن ناحیه قرار گرفت و مستوفی سیستان شد و چند سال نزد وی مشغول به کار بود تا اینکه در حدود سال 1050 به قندهار بازگشت؛ از زندگی او تا سال 1058 اطلاع چندانی در دست نیست و ظاهراً در این سال دوباره به سیستان بازگشته است؛ زیرا هنگام لشکرکشی شاه عباس دوم برای آزادسازی قندهار و نیز زمان محاصرۀ شهر، او جزء سپاهیان ملک نصرتخان حاکم سیستان بود. او با پایان جنگ در قندهار ماند؛ مدتی بیکار بود، اما پس از چندی با ورود به دارالحکومۀ قندهار مشغول کار دفترنویسی شد تا اینکه مورد توجه اوتارخان ملقب به ذوالفقارخان حاکم قندهار قرار گرفت و از سوی او ناظر بیوتات قندهار شد و حتی زمانی که داراشکوه میخواست به ایران پناه آورد، او مأمور شد تا از او استقبال کند. شاملو این شغل را حتی پس از مرگ او در سال 1073، در دورۀ حکومت برادرش گرجاسب بیگ ملقب به منصورخان نیز بر عهده داشت؛ اما با تزویر دو نفر از دیوانیان، شغلش را از دست داد و پس از آن به سیستان بازگشت.
آنچه از کتاب شاملو میتوان فهمید، او میان سالهای 1073 تا 1077 قمری مشغول به نوشتن کتاب «قصص الخاقانی» بوده و همزمان نیز با توجه به نکتهای که در مقدمه یادآور میشود: «از کثرت گرفتاری، گاهی در خدمت و گاهی در صحبت ملوک نصرت خطاب و بزرگان فتح انتساب ....»، نشان میدهد که او به محض رسیدن به سیستان پس از چندی دوباره نزد ملک نصرت خان مشغول به کار شده و بنا به توصیفی که از لاریجان میکند و نیز دیداری که با درویش منیری در تهران دارد، نشان میدهد که احتمالاً همراه ملک نصرتخان در سفر 1074 قمری شاه به مازندران حضور داشته است. مشیزی نیز اشاره به مستوفیگری او در سیستان دارد و تا سال 1083 وی همچنان مستوفی سیستان بود. از تاریخ مرگ شاملو آگاهی در دست نیست.
تنها اثری که از شاملو باقی مانده، کتاب «قصص الخاقانی» است؛ هرچند نصرآبادی بدون ذکری از این کتاب، اشاره به منظومهای میکند که شاملو رویدادهای روزهای محاصرۀ قندهای را با شرح کوتاهی از سرگذشت شاه عباس دوم در چهل هزار بیت به دستور ذوالفقارخان حاکم قندهار به نظم درآورده است.
شاملو زمانی که در سیستان بود، درصدد برآمد تا کتابی دربارۀ رویدادهای جنگ و محاصرۀ قندهار در روزگار شاه عباس دوم بنویسد، اما کارهای اداری زیادی که مسئولیت آنها با او بود، مانع انجام شد. او در حدود سال 1050 با سفر به قندهار با کتابی به نام «لطائف الاخبار» آشنا شد. با مطالعۀ این کتاب درصدد برآمد در نقد آن کتاب، آنچه از رشادت قزلباشها دیده، شنیده یا مدارکی دربارۀ آن گردآوری کرده و کتابی بنویسد؛ این امر تا سال 1073 قمری به تعویق افتاد و سرانجام در این سال در سیستان شروع به نگارش این کتاب کرد. «قصص الخاقانی» نامی است که برای کتاب گذاشت که از حسن اتفاق، بر اساس حساب ابجد و ماده تاریخی که سروده، نام کتاب با شروع کتاب یکی است. او در بخشهایی از کتاب، همچون زمانی که دربارۀ فرزندان شاه عباس اول مینویسد، به همین سال 1073 اشاره دارد.
نویسنده به جوانی خود هنگام نوشتن این اثر اشاره دارد و برای همین از خداوندان سخن میخواهد که اشتباهات او در این کتاب را اصلاح نمایند. هدف نخست نویسنده از نوشتن این کتاب، به نوعی پاسخ به «لطائف الاخبار» بوده است. آنچه نویسنده در انجامۀ کتاب ذکر میکند، نشان میدهد او با نوشتن این کتاب، به دنبال کسب جایگاه بهتری میان ارباب قلم بوده و آرزو داشته با اتمام این کتاب، از طریق یکی از ایستادگان دربار شاهی، کتاب را به نظر شاه عباس دوم برساند؛ اما از اقبال بد او، شاه عباس دوم فوت میکند و تمنای او به باد فنا میرود.
«قصص الخاقانی» کتابی است در قالب تاریخ سلسلهای که به تاریخ صفویه از ابتدا تا پایان روزگار شاه عباس دوم صفوی میپردازد. مقدمۀ کتاب با ثناگویی خداوند و نعت پیامبر و تمجید امام علی(ع) شروع شده است. او در ادامه مقدمۀ کتابش اشاره دارد که این کتاب را برای بیان «وقایع و سوانح بلاد ایران» و رویدادهای زمان شاه عباس دوم نوشته است؛ اما به صورت کوتاه و مختصر، سرگذشت پدران و نیاکان شاه عباس دوم را نیز بیان میکند و پس از آن به روزگار شاه عباس دوم میپردازد.
ولیقلیخان شاملو ساختار کتابش را در یک مقدمه، سه باب و خاتمه طرحریزی کرده است. او در مقدمۀ کتاب دربارۀ نسب سیادت شاهان صفوی قلم زده است؛ پس از آن در باب نخست به شرح احوال اجداد شاه عباس دوم از سلطان فیروزشاه تا شاه اسماعیل اول پرداخته است. در باب دوم دربارۀ روزگار شاه اسماعیل اول تا زمانۀ شاه صفوی تاریخ سلسلۀ صفوی را به صورت خلاصه نوشته است و در باب سوم به روزگار شاه عباس دوم از شروع سلطنت او تا مرگ وی در سال 1077 قمری پرداخته است. خاتمۀ کتاب در سه تذکره تعریف شده است که دربارۀ سرگذشت عالمان دینی، شعرای نامدار و عرفای مشهور از جمله صوفیان و دراویش روزگار شاه عباس دوم است.
شاملو شعر نیز سروده است؛ بیشتر اشعار او فارسی، اما ابیات ترکی هم در کتاب از وی دیده میشود. اشعار از لحاظ قالب یا صورت شامل رباعی، مثنوی، قطعه، قصیده و ترجیعبند است و از لحاظ محتوا و معنی اشعار او حماسی، تعلیمی، تهنیت، مدحی، وصفی و مرثیه سروده شده است. او برخی رویدادهای تاریخی را به تفصیل در قالب نظم بیان کرده است؛ همچون اشعاری که دربارۀ وقایع فتح قندهار و نیز روزگار محاصرۀ این شهر توسط هندیان و نیز مرگ مطروداس راجپوت در هنگام جنگ قندهار و خودسوزی زنش پس از شنیدن خبر مرگ مطروداس یا گلایههای تربیتخان سفیر پادشاه گورکانی را که نمیخواست همراه شاه عباس دوم به مازندران برود، به نظم درآورده است. افزون بر آن در سروده مادهتاریخ نیز تبحر خود را نشان داده است.
ولیقلیخان همچنین از عبارات و اشعار سخنورانی همچون امام علی(ع)، فردوسی، سعدی، نظامی گنجوی، سنایی غزنوی، جامی، شانی تکلو، ناظم هروی، وحید قزوینی و .... بهره برده است. او در برخی موارد ابیاتی را به نقل از برخی از شعرا نقل کرده که بررسیها نشان میدهد این نوع اشعار را بیشتز حافظه نقل کرده و در نسبتدادن اشتباه کرده است.
این کتاب دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با دیگر آثار نویسندگان همعصر نویسنده این کتاب را متمایز میکند؛ به همین دلیل نویسنده کتاب خود را بینظیر دانسته است. شاملو خود را جویای حکایات و روایات دانسته است و به همین دلیل کوشیده در این کتاب مطالب سودمندی را عرضه کند. ذکر کامل نام، کنیه و القاب افراد، ارائۀ آگاهیهای سودمند جغرافیایی، استفاده از اسناد و فرمانهای صادره از طرف شاه، برخی اطلاعات تاریخی زمان شاه عباس دوم، دربرگیرنده بودن تاریخ ادبیات و عرفان و دین این دوره و ... از برخی ویژگیهای این کتاب است.
شاملو باوجود اینکه سالها امور بیوتات قندهار را بر عهده داشته است و نیز پس از آن به عنوان مستوفی مشغول کارهای مالی بوده، اما در نظم و نثر نیز تبحر خود را نشان داده و بهخوبی توانسته از بیشتر آرایههای ادبی و حتی واژگان و اصطلاحات بیماری، دارویی، شطرنج و حتی مباحث و اصطلاحات مالی و حسابرسی در نگارش بهره ببرد. بیشتر نوشتههای نویسنده در این کتاب، مسجع و وزن و آهنگ کلمات ارتباط بینامتنی زیبایی دارند و حتی در برخی بندها، نویسنده عبارات و جملات را طوری ترتیب داده که بهنوعی همقافیه شدند و عبارات از یک نظم ادبی منسجم تشکیل شده است.
تصحیح این کتاب بر اساس سه نسخه انجام گرفته است؛ نسخۀ اساس مصحح به شمارۀ 2175 در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود. دو نسخۀ دیگر با شمارههای 2156 و 2155 نیز در این کتابخانه محفوظ است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات