فلسفۀ علم برای تولید علوم انسانی اسلامی و ارتقاء نظام معرفتی حوزه
فلسفۀ علم برای تولید علوم انسانی اسلامی و ارتقاء نظام معرفتی حوزه | |
---|---|
پدیدآوران | رجایی، حمید (نویسنده) |
ناشر | انتشارات میراث ماندگار |
مکان نشر | ایران، قم |
سال نشر | 1397 |
چاپ | اول |
موضوع | فلسفه علم |
زبان | فارسی |
فلسفۀ علم برای تولید علوم انسانی اسلامی و ارتقاء نظام معرفتی حوزه از جمله آثار حمید رجایی است که با موضوع فلسفۀ علم، به تبیین و ارائۀ نظریه معرفت شناختی خود پرداخته است و ضمن توضیح رفتار علم و تعاملات علم ساختی میان معرفت دینی و غیر آن به تبیین انواع تحولات فهم پرداخته است. نگارنده در بخش آخر کتاب مفصلا نظامهای معرفتی، آموزشی و معیشتی حوزه را به تفکیک بررسی نموده و بر پایه نظریه خود به ارائه راهکارهایی برای ارتقا و بهبود حوزه پرداخته ست. این کتاب در ۵۲۰ صفحه، در قطع وزیری، جلد شومیز و با شمارگان ۵۰۰ نسخه، توسط انتشارات میراث ماندگار، چاپ و منتشر شده است.
گزارش محتوا
این کتاب که دارای ۱۵ فصل میباشد، برای تبیین علوم انسانی اسلامی و تولید آن، کوششی انجام داده است و در پی آن، راهکارهایی برای روزآمد شدن نظامهای معرفتی، آموزشی و معیشتی حوزههای علمیه، ارائه کرده است.نگارنده در کتاب «فلسفه علم، برای تبیین علوم انسانی اسلامی و روزآمدسازی حوزههای علمیه» چند کار کرده است:
۱. مفردات معرفتی مسئله تولید علم را مبتکرانه شرح داده است.
۲. یک نظریه مشخص را در تبیین رفتار علم، معرفت دین، و معرفت دینی ارائه کرده است (نظریه ذرهای کهکشانی) که مبین ادوار سهگانه متأخر و آتی علم و یکپارچه بودن همه علوم و نحوه رفتار و تعاملات علم ساختی علوم و برشمردن و تشریح انواع تحولات آن است) این نظریه اگر چه در اجزاء، مسبوق به سابقه است؛ اما در کل، تازه و بدیع است. طبیعتاً باید گسترش یابد و در تقریرها و تحریرهای بعدی، بهینه شود.
۳. این نظریه ذیل جهانبینی اسلامی و در چهارچوب محکمات معارفی آن پیش رفته است. در واقع، در سرزمین فلسفۀ علم اسلامی زاده شده است.
۴. نگارنده برای تبیین نظریۀ خود، به ناچار یا اصطلاحاتی را از بنیان تعریف نموده یا اصطلاحات موجود را بازتعریف کرده است. به همینرو، خواننده با پارهای مفاهیم مهم و کلیدی مواجه میشود که ضمن بحث از آن، در جایجای اثر ناچار است آن را مرور کند. این کار لازم بوده است؛ زیرا مخاطب کتاب باید ضمن آشنایی با اصطلاحات، به کاربست و کارکرد آنها در شبکه و دستگاه معرفتی نظریه، پی ببرد.
۵. متن و شیوه بیان کتاب، «شیوهای کارگاهی» دارد. یعنی یک کتاب خشک و فشرده نیست. البته تلاش شده ورز دادن مفاهیم، و یادآوریها، حتیالمقدر، ملالآور نباشد (ممکن است در برخی قسمتها کمی تا قسمتی اینطور شده باشد) گاهی مطلب را به طور موزائیکی بیان کرده، تا مخاطب ناچار شود، خودش مطالب را جورچینی کند و گاهی هم نه، یک سیر الگوریتمی را دنبال نموده است. این دو شیوه، با تونالیتهای آهسته تغییر کرده و موجب جهش در تقریر و ادبیات نشده است.
۶. نظریه نگارنده یک نسخه آزمایشی است، که در قالب یک کتاب نگاشته شده است. در واقع جزوهای است که به احترام ناقدان، به جامه یک کتاب، زیور یافته است. این نگاشته باید توسط یک گروه علمی نگاشته میشد؛ اما نگارنده بدلیل عدم دسترسی به امکانات، خود بهتنهایی آن را نگاشته است. مسلماً مانند همه آثار نوآورانه، مشتمل بر کمبودها و خطاهای متعدد است. اما با همین تواضع و اقرار، آن را بر پیشخوان ذهن جمعی مخاطبان نهاده است. مخاطب این کتاب، فرهیختگانی هستند که متوجه این محظورات هستند. گو اینکه اگر از خطا کردن بترسیم، هرگز خلق معنا نمیکنیم.
۷. امروزه عالمان دین، از بُن دندان ضرورت تحول حوزه و ارتقاء آن را حس کردهاند. تشنگی برای دریافت پیشنهادهای مبتنی بر نظریه با رعایت سنتهای حوزه و حفظ میراث گران آن، مشهود است. لذا پیشبینی میشود که این کتاب مورد توجه و استقبال مخاطبان خود قرار گیرد و اگر چه توسط نقدهای علمی بسیار، تیرباران شود؛ باکی نیست، این هم افتخاری برای مفاد کتاب است. همینکه ذهن مخاطبان به سمت نقض و ابرام نظریه رود، آبستن نظریههای نو میشود.
نگارنده در معرفی کتابش اینطور بیان داشته که:
امروزه همۀ عالمان جهان، در یک سپهر معرفت جهانی زندگی میکنند و اگر یک حوزۀ معرفتی، به هر علّت، از این سپهر و از گفتگو با نخبگان جهان، منزوی شود، نه فقط از شرکت و مشارکت در جشن میلاد معرفتها باز میماند، بلکه بسرعت میفسرد و میمیرد. در کشور ما هم اگر دانشگاهها نتوانند پابه پای تحولّات معرفتی و مناسبات نوین اجتماعی، دانش خود را نو کنند و اگر حوزههای علمیّه نتوانند بر اساس محکمات اسلام و از راه گفتگوی جهانی، نظام معرفتی خود را پیوسته روزآمد کنند، هرگز نمیتوانند راهی به سوی برپایی تمدن اسلامی بگشایند... و سرانجام در حدّ نقش بر دیوار و کتاب بر طاقچه میمانند. رشد علم، در گرو گفتگوی نخبگانی و دنیای بهتر، وامدار گفتگوی تمدّنی است. پیمودن این راه، حتماً نیازمند نظرّیه است. نظریّهای معرفت شناختی که بتواند تعاملات علم ساختیِ معرفت دینی و همه علوم بشری را تبیین کند؛ گو اینکه راه رهایی از تحجّر و روشنفکرمآبی هم همین است. دریغ که ما در ساختن تمدّن اسلامی، دچار فقر، بلکه افلاس نظریّهایم... این کتاب کوششی متواضعانه برای ارایۀ نظریّۀ معرفت شناختی نگارنده، به پیشخوان نخبگانی کشور است و بر همین سیاق، همۀ مطالب آن، صرفاً نسخهای آزمایشی و گوش به زنگ نقدهای شما خواننده گرامی است. فهرست کتاب را در اینجا ببینید.
وابستهها
- رویای باغ بلور (کتاب)
- آفرینندگی، تفکر جانبی و باور دینی: (درآمدی به تولید علوم انسانی اسلامی) (کتاب)
- شهر مهدوی
- عناصر بیانی تلویزیون و دنیاگروی (مقالهی تشویق شده در همایش رسهگانه و سکولاریسم)
- زیبایی و زیبایی شناسی (ماهنامه هنر دینی بنیاد هنر دینی الرضا علیهالسلام، شمارهیک)