علوم قرآن 2 (اعجاز قرآن در علوم طبیعی و انسانی)
علوم قرآن 2 (اعجاز قرآن در علوم طبیعی و انسانی) | |
---|---|
پدیدآوران | رضایی اصفهانی، محمدعلی (نویسنده) |
ناشر | مرکز بين المللي ترجمه و نشر المصطفي(ص) |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1392ش , 1435ق , |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-195-679-2 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 91/5 /8م6ر |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
علوم قرآن 2 (اعجاز قرآن در علوم طبیعی و انسانی) تألیف محمدعلی رضایی اصفهانی، پژوهشی است در موضوع یکى از موضوعات علوم قرآن یعنى مبحث اعجاز. البته اعجاز قرآن خود داراى شاخهها و ابعاد متعدد است که در این نوشتار بیشتر به تاریخچه اعجاز قرآن و بعد اعجاز علمى آن (در حوزه علوم طبیعى و انسانى) پرداخته شده است[۱].
نویسنده در این کتاب به دو نکته جدید دست یافته است:
- در پژوهش تاریخى در مورد ابعاد اعجاز قرآن، به 85 بعد اعجاز اشاره شده است.
- در پژوهش اعجاز علمى، مبحث اعجاز علمى در حوزه علوم انسانى را مورد بررسى قرار داده است[۲].
ساختار
کتاب با دو مقدمه از ناشر و نویسنده به نام درآمد آغاز و مطالب در پنج فصل، تنظیم شده است.
این کتاب بهصورت نظاممند و در چهارچوب فصول ساماندهی شده و هر فصل با اهداف، پژوهش و منابع، تنظیم شده است[۳].
گزارش محتوا
در مقدمه نخست، به رسالت تألیف متون درسی مناسب اشاره گردیده[۴] و در مقدمه نویسنده، شیوه استفاده از کتاب، توضیح داده شده است[۵].
در فصل اول، بهمنظور دست یافتن به اهدافی همچون مفهومشناسى معجزه و اعجاز قرآن؛ بررسی آیات هماوردطلبى قرآن (تحدى)؛ بحث پیرامون سیر تطور اعجاز قرآن و نگاهی به ابعاد اعجاز قرآن، به مباحث مقدماتى «اعجاز قرآن» پرداخته شده است، لذا نویسنده نخست مفهوم اعجاز را بررسى نموده و سپس تاریخچه آن را قرنبهقرن مورد کاوش و تحلیل قرار داده و براى نخستین بار فهرست بیش از هفتاد وجه از ابعاد اعجاز قرآن را ارائه نموده است[۶].
اعجاز قرآن پیشینهاى به درازاى تاریخ اسلام دارد و اعجاز قرآن اولین بار در آیات تحدى مطرح شد. پسازآن در کلمات پیامبر(ص) و معصومان(ع) بدان اشاره شد و آنگاه -در قرون بعدى- در کتابهاى تفسیر و علوم قرآن مطرح گشت و کتابهایى مستقل در زمینه اعجاز قرآن نگاشته شدند و در هر عصرى که اعجاز قرآن مطرح شده، برخى از ابعاد و وجوه اعجاز آن مورد توجه قرار گرفته است. به باور نویسنده بررسى سیر تاریخى اعجاز قرآن و پیدایش ابعاد آن و تحلیل آنها مىتواند دید جامعى درباره اعجاز قرآن به دست دهد و تأثیر روشها، گرایشها و رویکردهاى مختلف تفسیرى را در اعجاز روشن سازد لذا در فصل دوم، سیر تطور اعجاز و دورههاى آن، از قرن اول تا پانزدهم، بررسى شده است[۷].
در فصل قبل مطالب مفصلى در مورد مفهومشناسى اعجاز، آیات تحدى و سیر تطور اعجاز علمى قرآن بیان شدند که در ضمن آنها به ریشههاى اعجاز علمى قرآن در صدر اسلام نیز اشاراتى شد. سپس شروع آن با غزالى (م 505 ق) و اوجگیرى آن در قرنهاى چهاردهم و پانزدهم یادآورى گردید. اما بُعد اعجاز علمى قرآن در عصر ما مورد توجه قرار گرفته و هر روز در حال گسترش است؛ ازاینرو نویسنده در فصل سوم، ابتدا به مفهومشناسى آن در علوم طبیعى و انسانى و بیان اقسام آن پرداخته و در ادامه، مبانى و روششناسى اعجاز علمى قرآن را مورد بررسى قرار داده و آسیبهاى این مبحث را روشن ساخته است[۸].
انتظار میرود خواننده پس از مطالعه این فصل، مباحث زیر را بشناسد: چیستى اعجاز علمى؛ تاریخچه و اقسام اعجاز علمى و مبانى و روششناسى اعجاز علمى[۹].
پیرامون توضیح مبانی و معیارهای اعجاز علمی قرآن، به این نکته اشاره شده است که تفسیر آیات علمى قرآن گاهى به اثبات اعجاز علمى آن منتهى مىشود؛ بنابراین اعجاز علمى زیرمجموعه تفسیر علمى قرآن است و مبانى و ضوابط چنین تفسیرى بر آن حاکم است. به اعتقاد نویسنده، با توجه به اینکه اعجاز علمى قرآن زیرمجموعه مبحث اعجاز آن است، باید ضوابط و معیارهاى اعجاز را نیز دارا باشد. این مبانی عبارتند از: الف) مبانى تفسیر علمى، شامل مبانى عام تفسیر: مثل امکان و جواز تفسیر و عدم تحریف قرآن. مبانى خاص تفسیر علمى مواردى از این قبیل است:
- قرآن کتاب هدایت است و درصدد بیان همه جزئیات علوم بشرى نیست و نباید انتظار داشته باشیم که همه جزئیات علوم از ظواهر قرآن استخراج شود.
- قرآن و علم رابطهاى سازگارانه دارند؛ بلکه بسیارى از یافتههاى اطمینانآور علمى با آیات قرآن مطابقت دارند.
- در قرآن آیات علمىاى وجود دارند که دربردارنده اشارات اعجازآمیز علمى و خبرهاى غیبى در مورد علوم است.
- تحدى و مبارزهطلبى قرآن شامل جنبه اعجاز علمى نیز مىشود.
ب) معیارهاى تفسیر علمى، شامل معیارهاى عام تفسیر قرآن: از روشها و قراین معتبر تفسیر بهرهگیرى شود، تفسیر به رأى صورت نگیرد، مفسر داراى شرایط آن را انجام دهد و... و ضوابط خاص تفسیر علمى نیز رعایت شوند؛ مثل اینکه مفسرى وارد حوزههاى تفسیر علمى و اعجاز علمى قرآن گردد که با دو حوزه تفسیر و علم مربوط آشنا باشد. او باید از مطالب قطعى یا اطمینانآور علمى استفاده کند و از تحمیل نظریههاى علمى بر قرآن و استخراج تمام جزئیات علوم از ظواهر بپرهیزد و به دنبال استخدام علوم در فهم و تفسیر قرآن باشد. ج) ضوابط اعجاز قرآن که شامل ضوابط عام و خاص اعجاز علمى مىشود. از جمله ضوابط عام اعجاز آن است که مطلبى خارقالعاده (مثل خبر از غیب) باشد که دیگران نتوانند مانند آن را بیاورند و مدعى نبوت آن را آورده باشد؛ همانطور که پیامبر(ص) قرآن را براى اثبات نبوت خویش ارائه کرد. ضوابط خاص اعجاز علمى نیز مواردى از این قبیل است:
- مطلب علمى با ظاهر یا نص آیه سازگار باشد تا تحمیل بر قرآن و تفسیر به رأى نشود.
- مطلب علمى قابل اطمینان یا قطعى باشد؛ نه نظریهها و تئورىهاى اثباتنشده علمى. در غیر اینصورت احتمالى تفسیرى است و نمىتوان بهصورت قطعى آن را به قرآن نسبت داد و اعجاز علمى نخواهد بود.
- قبل از قرآن کسى آن مطلب علمى را نگفته باشد وگرنه شگفتى علمى قرآن محسوب مىشود؛ نه اعجاز علمى.
- در صدر اسلام مردم نتوانسته باشند بهصورت عادى و با استفاده از ابزارهاى علمى آن عصر آن مطلب را کشف کنند.
- بعد از قرآن صحت و درستى آن مطلب علمى اثبات شود[۱۰].
نویسنده در فصل چهارم بر این نکته تأکید دارد که قرآن کریم کتاب علوم طبیعى نیست تا انتظار داشته باشیم که جزئیات این علوم را بیان کند، اما صدها آیه در قرآن به علوم طبیعى اشاره کردهاند؛ در زمینههایى مانند: کیهان، زمین، جانوران، مراحل آفرینش انسان -از جنین تا مرگ- مقولههاى پزشکى و فیزیکى. مشابه این مباحث با تفصیل بیشتر در احادیث اسلامى نیز آمدهاند، بهطوریکه هر دسته از این آیات به تفسیر موضوعى خاصى نیاز دارند؛ مثلاً تفسیر آیات نجومى و طبى. حتى ممکن است همه آیات مربوط به علوم طبیعى در قالب یک تفسیر ترتیبى قابل ارائه باشند. وی در این فصل، درصدد طرح اصل بحث بوده و در هر مورد به شمارگان آیات، تاریخچه بحث و مهمترین محورهاى آیات در زمینه هر علم اشاره کرده و برخى از مصادیق مهم را نیز توضیح داده و به این نکته تذکر داده است هر کدام از این محورها، نیازمند پژوهش مستقلى است[۱۱].
قرآن کریم در آیات متعددى دشمنان را به هماوردى و معارضه با قرآن دعوت کرد تا اگر نتوانستند مثل قرآن را بیاورند، حقانیت این کتاب الهى و نبوت پیامبر(ص) اثبات شود مانند: «وَ إِنْ کنْتُمْ فِی رَیبٍ مِمّٰا نَزَّلْنٰا عَلىٰ عَبْدِنٰا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدٰاءَکمْ مِنْ دُونِ اللّٰهِ إِنْ کنْتُمْ صٰادِقِينَ * فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النّٰارَ الَّتِي وَقُودُهَا النّٰاسُ وَ الْحِجٰارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكٰافِرِينَ» (بقره: 23-24)؛ و اگر ازآنچه بر بنده خود (پیامبر) فرو فرستادیم، در تردید هستید، پس اگر راست مىگویید سورهاى همانندش بیاورید و گواهانتان را، که جز خدایند، فرا خوانید؛ و اگر (چنین) نکردید -و (هرگز) نخواهید کرد- پس [خود را] از آتشى نگه دارید که هیزم آن مردم و سنگها هستند؛ درحالیکه براى کافران آماده شده است». قرآن همچنین اعلام مىکند که اگر همه مردم و جنیان جمع شوند نخواهند توانست مثل یک سوره از قرآن را بیاورند: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلىٰ أَنْ يأْتُوا بِمِثْلِ هٰذَا الْقُرْآنِ لاٰ يأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کٰانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً» (اسراء: 88)؛ «بگو: اگر انسان [ها] و جن [ها] جمع شوند، بر اینکه همانند این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد؛ اگرچه برخى از آنان پشتیبان برخى [دیگر] باشند». اما در طول تاریخ کسانى بودهاند که تلاشهاى ناکامى در برابر قرآن داشتهاند و شکست آنها عبرت روزگار شد تا دیگر کسى به هماوردى قرآن تن ندهد. نویسنده در فصل پنجم، با گزارشى از این تلاشهاى نافرجام، اشکالات آنها را مرور کرده و به معارضات جدید قرآن در صحنه اینترنت و شکلهاى جدید معارضه نیز اشاره کرده است[۱۲].
در انتهای کتاب، منبعشناسی و شخصیتشناسی تحت عنوان ملحقات آمده است و نویسنده در آن به این مطلب اشاره نموده است که: در لابهلاى مطالب گذشته برخى از کتب و مقالات اعجاز علمى به مناسبت هر بعد اعجاز علمى معرفى شده است لذا در ملحقات مقالهها، کتابها، پایاننامهها و سایتهاى فعال در این زمینه معرفى شدهاند تا مخاطبان کتاب بتوانند از آنها استفاده کنند[۱۳].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده نویسنده در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۱۴]، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است[۱۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.