شرح کلمات الصوفیه الرد علی ابن تیمیه من کلام شیخ الأکبر محیالدین ابن العربي
شرح کلمات الصوفیه الرد علی ابن تیمیه من کلام شیخ الأکبر محیالدین ابن العربي | |
---|---|
پدیدآوران | غراب، محمود محمود (گردآورنده) |
عنوانهای دیگر | الرد علي إبن تيمية من کلام الشيخ الأکبر محي الدين إبن العربي؛ الجهل بالتصوف يدعو إلي الشطط في معاداة أهله: الرد علي الشيخ علي الطنطاوي؛ کبوات إبن قيم الجوزية؛ علماء أم سفهاء
الرد علي إبن تيمية من کلام الشيخ الأکبر محي الدين إبن العربي الجهل بالتصوف يدعو إلي الشطط في معاداة أهله: الرد علي الشيخ علي الطنطاوي کبوات إبن قيم الجوزية علماء أم سفهاء |
ناشر | [بي نا] = [بي نا] |
مکان نشر | [بي جا] - [بي جا] |
سال نشر | 1427ق. = 2006م. |
چاپ | چاپ سوم |
موضوع | ابن تيميه، احمد بن عبد الحليم، 661 - 728ق. - دفاعيهها و رديهها ابن عربي، محمد بن علي، 560 - 638ق. - نقد و تفسير |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف22 د4 / 201/65 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح کلمات الصوفیه الرد علی ابن تیمیه من کلام شیخ الأکبر محیالدین ابن العربي اثر محمود محمود غراب، کتابی است به زبان عربی در شرح برخی از کلمات و عبارات صوفیه بهمنظور رد اشکالاتی که ابن تیمیه (661 - 728ق) بر ابن عربی (560 - 638ق) و مذهب صوفیه، گرفته است.
ساختار
اصل کتاب «شرح کلمات الصوفیه من کلمات الشیخ الاکبر محیالدین ابن العربی» است و قبل از این مبحث، مصنف «الرد علی ابن تیمیه من کلام شیخ الأکبر محیالدین ابنالعربي» را نوشته و بهعنوان بخش اول با فهرستی جداگانه قرار میدهد.
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش کلی، تنظیم شده است.
منابع مورد استفاده
منابعی که نویسنده در نگارش کتاب، از آنها استفاده نموده است را میتوان به دو دسته اصلی، تقسیم نمود:
- کتابهای ابن عربی، مانند:
- الفتوحات المکیة؛
- إیجاز البیان في الترجمة عن القرآن؛
- روح القدس في محاسبة النفس؛
- التدبیرات الإلهیة في إصلاح المملکة الإنسانیة و...
- سایر کتب، مانند:
- مدارج السالکین، ابن قیم جوزی؛
- حلیة الأولیاء، ابونعیم؛
- نوادر الأصول، حکیم ترمذی[۱].
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه، به این نکته اشاره دارد که هدف از نگارش این کتاب، رفع اختلاف میان صوفیه و مخالفان آن نیست، بلکه هدف اصلی، توضیح و تشریح برخی از کلمات و سخنان عرفا و بزرگان صوفیه میباشد که خطاب به هممشربان و هممسلکان خود ایراد نمودهاند؛ سخنانی که برای کسانی که مخاطب آن بوده و در آن مقام قرار ندارند، ایجاد اشتباه و بدفهمی نموده است[۲].
نویسنده در بخش او ابتدا کلمات ابن تیمیه را میآورد و سپس بهطور مفصل به نقد آنها میپردازد. کلمات مختلف ابن عربی را میآورد و اشتباهات و تناقضات ابن تیمیه در مورد صوفیه را برملا میسازد. وی معنی صحیح اتحاد و اصطلاحات صوفیه را مشخص میکند و سبب دشمنی برخی را با اولیاءالله را بیان میکند[۳].
بخشی از مطالب انتخابی از کلمات ابن عربی بدین قرار است: توصیف جنید بن محمد در کتاب «روح القدس»، «فتوحات المکیة»[۴]، توصیف سهل بن عبدالله تستری در آثاری مانند «الإسفار عن نتائج الأسفار»[۵]، عبارات و کلمات ابن عربی درباره انبیا الهی(ع) و اشاره به حرمت، مقام و علوم ایشان، مخصوصاً حضرت ابراهیم(ع) و یوسف(ع) در کلام وی[۶]، کلمات وی درباره کشف و تجلیات[۷].
از جمله اشکالاتی که ابن تیمیه بر ابن عربی گرفته، این است که وی اشخاصی مانند حلاج که نزد مسلمین، مذموم هستند را مورد مدح و ستایش قرار داده و نویسنده در پاسخ به این اشکال گفته است که اولاً مذموم بودن حلاج نزد تمامی مسلمین، مسلم نیست و ثانیاً، ابن عربی درباره او، از عبارات و اصطلاحاتی مانند «إنه سکران» و «إن الحلاج لیس من أهل الاحتجاج» استفاده کرده که این عبارات نزد صوفیه و فقها، دلالتی بر مدح ندارد[۸].
از دیگر مطالب و موضوعات این بخش، میتوان به فتوای ابن تیمیه درباره حدیث «الهم زدني فیک تحیرا» و تفاوت میان فهم ابن تیمیه و ابن عربی در فهم واژه «الحیرة»[۹]، تفاوت میان علم و حال نزد ابن عربی[۱۰]، تحقیقات ابن تیمیه درباره خاتم اولیا و برتری او نسبت به خاتم انبیا در علم به خداوند[۱۱]، تلخیص فتوای ابن تیمیه پیرامون ختم اولیاء[۱۲]، کلام حکیم ترمذی صاحب کتاب «ختم الأولیاء»[۱۳]، سخنان ابن عربی پیرامون ختم اولیاء[۱۴] و توضیح و تشریح سخنانی از حکیم ترمذی که ابن تیمیه آن را اشتباه فهمیده است[۱۵] و کلمات ابن عربی درباره ابوبکر، عمر و سایر صحابه[۱۶]، اشاره نمود.
در قسمتی از این بخش، نویسنده به نقل از کتاب «الفتوحات المکیة»، به توصیف دیدگاه ابن عربی پیرامون صحابه پیامبر(ص) پرداخته و ایشان را دارای مقامی خاص در میان سایر امت دانسته است؛ مقامی که مخصوص ایشان بوده و سایر افراد بدان دسترسی ندارند[۱۷]،
نویسنده همچنین در این بخش، معنی صحیح اتحاد و برخی دیگر از اصطلاحات صوفیه را مشخص کرده[۱۸] و سبب دشمنی برخی را با اولیاءالله را بیان نموده است[۱۹].
در بخش دوم ابتدا در حدود سیصد صفحه جایگاه روش صوفی گری را در بین بزرگان و علمای اهل سنت از خلیفه اول، ابوبکر تا غزالی و اسفراینی بررسی میکند[۲۰]. خلیفه اول ابوبکر (متوفی 14ق)[۲۱]، رابعه عدویه(متوفی 135ق)[۲۲]، ابراهیم بن ادهم (متوفی 160ق)[۲۳]، ابن سماک(متوفی 183ق)[۲۴]، مسکینه طفاویه[۲۵]، ابوالعتاهیه(متوفی 213ق)[۲۶]، ابوسلیمان دارانی(متوفی 215ق)[۲۷]، ذوالنون مصری(متوفی 245ق)[۲۸]، ابویزید بسطامی(متوفی 261ق)[۲۹]، ابوسعید خراز(متوفی 277ق)[۳۰]، سهل بن عبدالله تستری(متوفی 283ق)[۳۱]، ابوالقاسم جنید بن محمد(متوفی 297ق)[۳۲]، عمر بن عثمان مکی[۳۳]، رویم(متوفی 303ق)[۳۴]، حسین بن منصور حلاج(متوفی 309ق)[۳۵]، ابوبکر جحدر بن شبلی بغدادی(متوفی 334ق)[۳۶] و... بررسی شده است.
سپس به احوال وهابیت پرداخته شده که با صوفیه مخالفت میکنند. نویسنده این مخالفت را ناشی از جهل آنها دانسته است[۳۷].
وی به نامههایی که به بن باز[۳۸] و سایر علمای سعودی مانند شیخ محمد طنطاوی در سالهای گذشته نوشته شده است اشاره کرده است[۳۹].
در پایان، سخنان شاگرد ابن تیمیه یعنی ابن قیم جوزیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده در این قسمت، سعی دارد با اثبات خطاهای ابنقیم، خطا بودن منهج و روش سلفیه را ثابت کند[۴۰].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر بخش، در انتهای همان بخش آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۴۱]، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است[۴۲].
پانویس
- ↑ متن کتاب، ص126
- ↑ مقدمه، ص5
- ↑ ر.ک: بینام
- ↑ همان، ص14- 16
- ↑ همان، ص16
- ↑ همان، ص22- 36
- ↑ همان، ص36
- ↑ همان، ص41
- ↑ همان، ص51
- ↑ همان، ص60
- ↑ همان، ص61
- ↑ همان، ص63
- ↑ همان، ص64
- ↑ همان، ص65
- ↑ همان، ص69
- ↑ همان، ص87- 90
- ↑ همان، ص90
- ↑ همان، ص102
- ↑ همان، ص120
- ↑ ر.ک: بینام
- ↑ متن کتاب، ص131
- ↑ همان، ص143
- ↑ همان، ص146
- ↑ همان، ص147
- ↑ همان، ص148
- ↑ همان، ص149
- ↑ همان، ص151
- ↑ همان، ص153
- ↑ همان، ص158
- ↑ همان، ص206
- ↑ همان، ص208
- ↑ همان، ص222
- ↑ همان، ص236
- ↑ همان، ص237
- ↑ همان، ص238
- ↑ همان، ص248
- ↑ همان، ص493
- ↑ همان، ص513
- ↑ همان، ص516
- ↑ همان، ص517
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص412
- ↑ ر.ک: همان، ص483
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- بینام، «معرفی کتاب شرح کلمات الصوفیه الرد علی ابن تیمیه»، برگرفته از پایگاه تخصصی وهابیت و جریانهای سلفی «الوهابیت».