سیری در تفکر کلامی معاصر
سیری در تفکر کلامی معاصر، اثر محمدصفر جبرئیلی (متولد ۱۳۴۶ش)، محقق، پژوهشی است توصیفی- تحلیلی و انتقادی در بررسی سیر تفکر کلامی و اندیشههای معاصر.
| سیری در تفکر کلامی معاصر | |
|---|---|
| پدیدآوران | جبرئیلی، محمد صفر (نويسنده) |
| ناشر | پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی. سازمان انتشارات |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1391ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-600-108-160-6 |
| موضوع | کلام -- قرن 14 - کلام شیعه امامیه - قرن 14 - الهیات غیر دینی - متکلمان-- کشورهای اسلامی - متکلمان -- ایران |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 9س22ج 203 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب شامل یک پیشگفتار، مقدمه و چکیده، یک پیشدرآمد و سه بخش اصلی است که به ترتیب به بررسی مصر (شامل سه فصل)، شبهقاره هند (شامل دو فصل)، و ایران (شامل سه فصل) در حوزه کلام معاصر تلاشهای انجام شده برای احیاء دین میپردازد.
گزارش محتوا
پیشدرآمد به توضیح کلیاتی در موردپژوهش میپردازد؛ از جمله به تعریف علم کلام، تعیین گستره مباحث آن از نظر نقش شیعه و تشیع در تفکر کلامی معاصر، روشها، مسائل و مباحث و جریانهای فکری و تقسیمبندی و مشترکات آنها، پرداخته و شخصیتهای مؤثر در ایجاد جنبشهای فکری احیاگرایانه را معرفی مینماید. همچنین، جریانات عمده سکولاریسم، اصلاح دینی، یا احیاگرایی دستهبندی میشوند[۱].
بخش اول: مصر: این بخش که بر اندیشههای کلامی معاصر در منطقه مصر تمرکز دارد، شامل سه فصل اصلی درباره شخصیتهای برجستهای همچون سید جمالالدین اسدآبادی (1254-1314ق)، محمد عبده (1256-1323ق) و محمد رشیدرضا است. در فصل نخست، مباحثی چون ملیت سیدجمالالدین و ابهامات پیرامون شخصیت او، زندگی و اقدامات سیاسی و فرهنگیاش بررسی میشود. سپس، آراء و اندیشههای او در زمینههایی نظیر انسانشناسی (اختیار، قضا و قدر)، دین و نبوت (فطریبودن دین، کارکردگرایی دین)، عقل و دین، علم و فلسفه و ضرورت بعثت پیامبران مطرح میگردد. همچنین، دیدگاههای سیدجمالالدین درباره برتری اسلام بر مسیحیت، محتوا و مطالب قرآن، مسئله ولایت و مهدویت، دولت و حکومت (نظام جمهوری) و نظام اجتماعی و خانواده (شامل حقوق زن و ازدواج) و مسئله معاد، به تفصیل شرح داده شده است[۲].
فصل دوم به بررسی آرا و اندیشههای محمد عبده (1266-1323ق) میپردازد و اساتید و تاثیرگذاران بر او، تبعید به بیروت، دورهها و مراحل و فکری، ویژگیها و اصول فکری (مانند اعتدال، عقلانیت، اجتهاد)، امتیازات و کاستیها و اقدامات و فعالیتهای او را پوشش میدهد. در بخش آراء و اندیشههای محمد عبده، مباحثی نظیر علم کلام و عقاید (تعریف، پیدایش و گسترش، وظایف و رسالتها، امتیازات، عقلگرایی، استدلال و برهان اجتهادی و...)، منطق، تفسیر، شرح نهجالبلاغه و مسائل و مباحث اعتقادی (مانند احیای تفکر دینی، ضرورت آموزش دینی، علم و دین، رابطه اجتهاد روزآمد، کمال اسلام، عقلانیت اسلام، عقل و نقل، جبر و اختیار، امامت و خلافت، توسل به انبیا و اولیا، زیارت قبور اولیا، تقدم اخلاق بر مدیریت، مسلمانان امروز، فتواها، جمع بین صلاتین، خوردن از ذبائح اهلکتاب، پوشش غیر سنتی، بانکداری) مورد تحلیل قرار گرفته است[۳].
فصل سوم به محمد رشید رضا (1282-1354ق) اختصاص دارد و مراحل حیات علمی، قرائن سلفیگری (تجلیل از متفکران و موسسات و عملکرد دینی و علمی وهابیت، دلبستگی به مبانی فکری وهابیت) سیر تاثیرپذیری او از وهابیت آثار آراو اندیشهها (رد احادیث مهدویت، وحی و ماهیت آن، بغض و کینه نسبت به تشیع، تشکیل حکومت اسلامیريال، سوءظن به محتوای نهجالبلاغه) و ارزیابی منتقدان و موافقان او و جریانهای فکری آن دوره (روشنفکران سکولار و عقلانیت و اعتزال جدید)، را در بر میگیرد[۴].
بخش دوم: شبهقاره هند: این بخش به مطالعه اندیشه کلامی در شبهقاره هند اختصاص دارد و مشتمل بر دو فصل است: فصل اول به معرفی شخصیتها و فصل دوم به بررسی جنبشها، مکاتب و مدارس میپردازد: در فصل اول، شخصیتها، آرا و ویژگیهای فکری سه تن از متفکران مهم این منطقه شامل شاه ولیالله دهلوی (1114-1176ق) (شخصیت علمی، روش فکری، آثار و اندیشهها)؛ وی در صدد بود تا تفکر اسلامی را مانند هر نظام فکری-فلسفی دیگر بهصورت منسجم و منطقی عرضه کند. سعی فلسفی او تبیین و حل قانعکننده تناقضها و دوگانگیهای ظاهری بین ارزشهای ابدی و اوضاعواحوال متغیر میان وحدت الهی و کثرت در کائنات را شامل میشود. ازآنجاییکه اهل بدعت نسبت به بیشتر مسائل مذهبی مانند عذاب قبر، حساب، پلصراط و میزان، تشکیک کرده و ترغیبات و ترهیبات وارد در شریعت را مورد تمسخر و استهزا گرفتهاند و همه را برخلاف عقل و جزو خرافات میشمارند باید برای پاسخ به آنها ثابت کرد که آنچه در شریعت وارد شده همه موافق با عقل و بر اساس مصالح بشری است؛ بنابراین تلاش کرد تا روشن کند که اسلام دین به معنای معمول کلمه نیست؛ بلکه قانون کامل زندگی است که هدف آن نهتنها درستکرداری فردی بلکه فراهمآوردن چارچوبی برای کلیه فعالیتهای فردی و اجتماعی است. البته در مبارزه و ضدیت با شیعه با تفکر وهابیت مشترک است[۵].
2- سید احمد خان (1232-1316ق) (روش فکری و تربیتی، آثار و اندیشهها)؛ جنبش نوگرایی در هند با وی آغاز شد. میتوان گفت نگرش وی شباهت تام و تمامی به فیلسوفان یا روشنفکران دیندار عقل یا روشنفکران قرن هجدهم اروپا داشت که اغلب قائل به وجود خدا با ایمانی تابع عقل و نه وحی و دین بودند. چنانکه در مواردی افکارش را از عقلگرایی افراطی معتزله وامگرفته بود و در مواردی نیز با مسیحیان و مبلغان پروتستان پیوندهایی نزدیک داشته است. به همین جهت نقصهایی در افکار و عملکرد وی وجود داشت و موارد متعددی میان او و علمای شریعت اختلاف وجود دارد. عدم تفاوت کیفی بین عقل و وحی، انکار معجزات و توجیههای مادی، توجیه مادی فرشته و شیطان، انکار ظهور حضرت مهدی(عج) از جمله نقدهایی است که بر وی وارد دانستهاند[۶].
3- علامه محمد اقبال لاهوری (1294-1357ق) (شخصیت، روش فکری، آثار و اندیشهها، از جمله فلسفه خودی و نقد تصوف)
او در تمام مراحل زندگی پایبند به اصول اعتقادی و فکری و عملی اسلام بوده است. حتی هنگامیکه بهعنوان دانشجوی دکترای به اروپا عزیمت کرد. وی با فرهنگ و ادب اروپا و فلسفه غرب کاملا آشنا بود. از ادب فارسی و عربی، فرهنگ اسلامی و تا حدودی افکار فلاسفه آن آگاهی داشت، اما در تفسیر، حدیث، فقه و یا غلوم دینی نمیشد او را عالم نامید. او خود نیز به این کمبود واقف و معترف بود که در زمینه شرع متخصص نیست و از اینکه بیشتر عمرش را در خواندن فلسفه اروپا گذرانده افسوس میخورد. رهایی از فرهنگ غربی و بازگشت به فرهنگ خودی اسلامی در اندیشه آثار و شعر او نمایان بود. وی معتقد بود که در اسلام حقیقت واحدی وجود دارد که چون از یک دیدگاه به آن نظر شود دستگاه دینی است و چون از دیدگاه دیگری دیده شود، دستگاه حکومت است. یکی از اقدامات و شئون پیامبر اکرم(ص) تشکیل حکومت است که بر اساس اصول و تعالیم دینی به امور دنیوی و کشورداری میپرداخته است. بعد معنویتگرایی و برخورداری از بعد روحی، عرفانی و اشراقی در وجود اقبال موجب شده بود تا به مسائل عبادی و معنوی توجه ویژهای داشته باشد. از طرف دیگر، بعد اجتماعی و کارکردی و عملگرایی او موجب شده است تا با نگاهی اجتماعی به این مسائل بپردازد[۷] مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل دوم، جنبشها، مکاتب و مدارس فعال در شبهقاره را شرح میدهد که شامل جنبش فرائضی، اهل حدیث، اهل قرآن (قرآنیون)، دیوبندیه، ندوة العلماء، مکتب بریلوی، و نهضت مجاهدان «مکتب محمدیه» و قادیانیه (احمدیه) پرداخته شده است. همچنین، در خاتمه این بخش، ادعاها، آثار، رابطه تعالیم و آموزههای قادیانیه با اسلام، و نقد انشعاب لاهوریه بیان شده است[۸].
بخش سوم: ایران؛ این بخش به بررسی تفکر کلامی معاصر در ایران اختصاص دارد و سه جریان فکری اصلی را پوشش میدهد: روشنفکری لیبرال و غربزده، روشنفکران معارض با سنن و عقاید شیعی، و روشنفکری دینی (حوزوی).
فصل اول به روشنفکری لیبرال، غربزده میپردازد و مبانی و اصول فکری این جریان، آفات و نقایص آن، و شخصیتهای مرتبط مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده (1295-1228ق)، میرزا ملکم خان ناظمالدوله (1249-1326)، میرزا آقاخان کرمانی (1270-1314ق)، سیدحسن تقیزاده (1257-1348ش) و محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) (1254-1321ش) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است[۹].
فصل دوم به تحلیل دیدگاهها و آرا روشنفکران معارض با سنن و عقاید شیعی میپردازد. این فصل ویژگیهای کلی، عوامل و انگیزهها، و آثار مثبت و منفی این جریان را تشریح میکند. شخصیتهای موردمطالعه در این فصل عبارتاند از: شریعت سنگلجی (1271-1322ش)، سیداحمد کسروی (1269-1324ش)، علیاکبر حکمیزاده (1366ش) و سیدابوالفضل برقعی (1287-1370ش)[۱۰].
فصل سوم به روشنفکری دینی (حوزوی) پرداخته و تعریف، ویژگیها، شخصیتها، نشریات، انجمنها و راهحلهای ارائه شده توسط این جریان را معرفی میکند. این فصل به طور ویژه به آرا سید محمدحسین طباطبایی (1281-1360ش) (از جمله در مورد فلسفه و کلام) و مرتضی مطهری (1298-1358ش) پرداخته و دیدگاههای کلامی، روشها و خدمات و تأثیرات آنان را بررسی میکند. در نهایت، این بخش با بررسی مبارزه با جریانهای انحرافی و تأثیر آثار و مقالات روشنفکران هدفمند و تأثیرگذار پایان مییابد[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.