حوارات علمية بين العلمين

    از ویکی‌نور
    حوارات علمية بين العلمين
    حوارات علمية بين العلمين
    پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر(ناظر و مقدمه‌نويس)

    مؤسسة الإمام الصادق عليه‌السلام. لجنة التحقيق (تحقيق و اعداد)

    امين، محسن (نویسنده)

    رضا، محمد رشید (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرحوارات علمية بين العلمين السيد محسن الأمين العاملي و السيد محمد رشيد رضا
    ناشرمؤسسة الإمام الصادق عليه‌السلام
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر1439ق. = 2017م. = 1396ش.
    چاپچاپ اول
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/ح9 / 212/5 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    حوارات علمية بين العلمين السيد محسن الأمين العاملي و السيد محمد رشید رضا، مجموعه پاسخ‌های مستدل سید محسن امین به شبهات صاحب «المنار» نسبت به شیعه است. این اثر توسط مؤسسه امام صادق(ع) تحت اشراف آیت‌الله جعفر سبحانی تحقیق و گردآوری شده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه آیت‌الله سبحانی، هشت گفتگو (مقال) و یک بخش الحاقی است. سید محسن امین در هر بحث با ذکر «قال» عباراتی از رشید رضا را نقل و سپس به تحلیل و نقد آن پرداخته است.

    گزارش محتوا

    در ابتدای اثر، زندگی‌نامه محمد رشید رضا (متوفی 1354ق) و سید محسن امین عاملی (متوفی 1371ق) ذکر شده است[۱]‏.

    پس از آن دو مقاله از صاحب «المنار» با نام‌های «انتشار التشيع في العراق» و «كلمات عن العراق وأهله (لعالم غيور علی الدولة ومذهب أهل السنة)» ارائه شده است[۲]‏.

    بدون شک صاحب «المنار» دارای ذوق خاص و تیزی زبان و فصاحت بیان و غیرت بر دین اسلام بود؛ همان گونه که برخی آثارش از این موضوع حکایت می‌کند. بااین‌وجود می‌بینیم که از آراء مادی‌گراها، که برای مابعدالطبیعه اهمیت و ارزشی قائل نیستند و تمامی معجزات و علل غیبی را انکار می‌کنند، متأثر است. به همین دلیل می‌بینیم که برخلاف بسیاری از مفسران، آیات قرآن کریم را به‌حسب سلیقه آنها تفسیر می‌کند‏؛ برای مثال می‌توان به این موارد اشاره نمود:

    1. تفسیر «البعث» به کثرت نسل؛
    2. تفسیر «الخسوء» به طرد؛
    3. تفسیر «الحياة» به برائت از قتل[۳]‏.

    مطلب دیگر اینکه صاحب «المنار» خود را از مصلحین مسلمان و پیرو سید جمال‌الدین اسدآبادی و استاد خویش محمد عبده دانسته تا جایی‌که در مقدمه کتابش «السنة والشيعة»، آیات ذم تفرق و پراکندگی را گرد آورده است، اما عملکردش در تفسیر المنار و اجزای مجله المنار، مخالف با این روش است؛ در تفسیر به گروهی از مسلمین که قبور انبیا و اولیا را زیارت و احترام می‌کنند، حمله می‌کند و ایشان را «قبوریین» لقب می‌دهد.

    در اجزای مجله «المنار» نیز سید محسن امین نصوصش را به‌تدریج ذکر و رد کرده است. گویی برای وی در دهه پنجم و ششم از قرن چهاردهم، هیچ معضلی جز شیعه وجود نداشته است[۴].

    شیوه تحقیق کتاب عبارت است از:

    1. مقالات از مجله العرفان چاپ بیروت، استخراج و تحقیق و تنظیم شده است.
    2. برای مطالب کتاب عناوین فرعی انتخاب و در پرانتز ذکر شده است.
    3. در ابتدای هر گفتگو فهرستی مختصر برای اطلاع خواننده از مطالب و محتوای آن ذکر شده است.
    4. آنچه در کروشه [] ذکر شده از سوی محققین و به جهت ضرورتی است که سیاق عبارت اقتضا می‌کرده است؛
    5. اعراب آیات و تخریج آنها؛
    6. تخریج احادیث و روایات و اقوال و ارجاع آنها به مصادر اصلی آنها؛

    و...[۵].

    سید محسن امین در مقال اول، روش رشید رضا را در مجله‌اش تبیین کرده است:

    1. اگرچه صاحب المنار به انصاف و عدم تعصب و عشق به اتحاد بین مسلمانان مشهور است، اما شیعیان را بدون اینکه پیش از آن توهینی به او کرده باشند، مورد زشت‌ترین اهانت‌‌ها قرار می‌هد.
    2. رشید رضا خود را مجتهدی مستقل در برداشت احکام از کتاب و سنت می‌داند که به مذهب معینی از مذاهب مشهور گرایش ندارد، لکن عملش مخالف گفتارش است و با ادعای اینکه این آموزه سلف است از گفته‌های وهابیت تقلید می‌کند.
    3. او خود را مقدس و کلامش را وحی منزل می‌پندارد که هیچ‌کس حق مخالفت و رد آن را ندارد و هرکس که آن را رد کند، جامد، مقلد، متعصب، افراطی و دعوت‌کننده به خرافات است که مستحق زشت‌ترین اهانت‌هاست.
    4. او همواره آتش اختلاف را بین اهل سنت و شیعه شعله‌ور می‌کند؛ بااینکه ادعای ایجاد هم‌بستگی بین مسلمانان و وحدت اسلامی دارد. او هر شیعه‌ای را که او یا وهابیت را رد کند، ردکننده اهل سنت می‌خواند تا بین شیعه و سنی اختلاف بیندازد[۶].

    سید محسن امین در فراز دیگری از کتاب، پس از نقل سخنان رشید رضا می‌نویسد: از دیدگاه شیخ رشید دفاع مستدل انسان از حقش تعصب است؛ بنابراین همه انسان‌ها متعصبند و هرکس با او در مسئله‌ای مخالفت کند، متعصب است و تنها اوست که منصف و متساهل است...

    اما در رابطه با نسبت دادن او شیعیان را به رفض، می‌گوییم: ما به ولایت اجدادمان و اهل بیت پیامبرمان و برتری ایشان بر دیگران و دریافت احکام دینمان از ایشان و داخل شدن در شهر علم نبوی از در آن، افتخار می‌کنیم؛ خواه رفض نامیده شود یا نه و در این‌باره گفتار امام شافعی را متذکر می‌شویم که:

    إن كان رفضاً حب آل محمد فليشهد الثقلان أنّي رافضي [۷]


    اما تقسیم مذهب شیعه به اقسام سه‌گانه (معتدل، غالی و باطنی)، شیوه متعصبین مخالف شیعه است که با هدف اهانت، شیعه را با طوائف غلات و ملحدان آمیخته‌اند. شیعه امامیه اثناعشری و زیدیه و برخی از اسماعیلیه، از هر فرد غالی که مخلوق را از درجه عبودیت خالص بالاتر برد و نیز از هر ملحد و مخالف شریعت اسلام، برائت می‌جویند[۸].

    نویسنده در بخش دیگری از مطالب، ادعای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن را شبهه‌ای قدیمی و مردود می‌داند: «اما این دیدگاه که شیعه معتقد به تحریف قرآن به نقصان است، نغمه‌ای دیرین است که صاحب «رسالة البحرين» ادعا کرده و رشید رضا آن را در مجله‌اش منتشر کرده است... ما این موضوع را در رساله «الشيعة والمنار» تبیین کرده‌ایم و اکنون نیز توضیح می‌دهیم که علمای شیعه و کسانی که بر گفته‌های ایشان اعتماد است، اجماع دارند بر اینکه قرآن کریم همان چیزی است که بدون کم و کاست بین دو جلد موجود آمده است»[۹].

    صاحب المنار با حصر اهل سنت در فرقه وهابیت، بر طبق قاعده آنان در تکفیر دیگر مسلمانان، رفتار کرده است که در کتاب «كشف الارتياب» فساد گفتار او مبرهن شده است[۱۰].

    نویسنده در بخش الحاقی کتاب به موضوع صفات خبریه پرداخته و پس از بررسی اقوال مختلف، قول متقن را بیان کرده است[۱۱].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.

    آیات و روایات استخراج و در پاورقی به مصادر اصلی ارجاع شده است. تعلیقات سید محسن امین با ذکر عبارت «منه قدس‌سره» در پاورقی قرار داده شده تا از باقی حواشی مشخص شود. آیت‌الله جعفر سبحانی برخی تعلیقات مهم و توضیحات ضروری را نوشته است که در پانوشت با افزودن کلمه «المشرف» ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمة المشرف، صفحات 10 و 13
    2. ر.ک: همان، صفحات 17 و 19
    3. ر.ک: همان، ص27-29
    4. ر.ک: همان، ص31-30
    5. ر.ک: همان، ص33
    6. ر.ک: همان، ص42-43
    7. ر.ک: همان، ص50-49
    8. ر.ک: همان، ص50
    9. ر.ک: همان، ص71
    10. ر.ک: همان، ص219
    11. ر.ک: همان، ص231-239

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها