جمال غزل سعدی
جمال غزل سعدی | |
---|---|
پدیدآوران | عقدایی، تورج (نویسنده) |
ناشر | فرهنگان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 8ـ555868ـ964ـ978 |
موضوع | سعدی، مصلح بن عبدالله، -۶۹۱؟ق. غزلیات.- نقد و تفسیر,شعر فارسی - قرن ۷ق. - تاریخ و نقد,غزل - قرن ۷ ق.- تاریخ و نقد |
کد کنگره | PIR ۵۲۱۰/ع۷ج۸ ۱۳۹۹ |
جمال غزل سعدی تألیف تورج عقدایی، این کتاب تفصیلی است بر اجمالهای غزلیات سعدی. در این کتاب مباحثی مطرح شده که پیش از این دستکم با این شکل و سان دیده نشده است. «بو»، «تقابلهای دوگانه»، «زبان و اندیشۀ سعدی» و «جمالشناسی سعدی» در غزلیات او از این قبیل است. در تمام این موارد، نویسنده پیش از هر چیز بر یادداشتهایی که مستقیم از غزلیات به دست آمده، تکیه کرده است.
ساختار
کتاب در یازده فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
مخاطب شعر عاشقانۀ سعدی، احساس فعال و بروننگر و در شعر حافظ، احساس منفعل و دروننگر است. بهراستی سعدی از این جهت مخاطب را با یک حقیقت یا دستکم واقعیت محسوس نامحسوس درگیر میکند، در ادبیات ما نظیری ندارد. گویی او میخواهد آن معشوقی را که شعر عرفانی میکوشد از دسترس حواس و فهم و خیال مخاطب دور نگه دارد، در هیئتی زیبا تجسم بخشد و تا حدی دریافتنی کند. اما به هر حال سعدی هم بر آن است که با نگهداشتن مخاطب در حالت تعلیق و ابهام ناشی از در هاله بودن چیستی معشوق، حقیقت و واقعیت این چهرۀ زیبا را درهم آمیزد و زمینۀ لذت بردن خواننده را از آنیمایی که در خانۀ وجودش جای گرفته و هرگز از آن بیرون نمیرود، فراهم آورد.
به شهادت تاریخ از همان لحظهای که شعر سعدی از دروازههای شیراز بیرون رفت و در بوتۀ نقد قرار گرفت تا روزگار کنونی، همواره در مرکز توجه بوده است. اگرچه در بیان تفاوت آن با زبان دیگر سخنوران هرگز آسان نبوده و هیچکسی مدعی کشف تام و تمام رازهای زیبایی این زبان نشده است و این خاصیت هنر اصیل است که همواره یکتا و بیهمتا و وصفناپذیر باقی بماند.
زبان سعدی بهویژه در غزلهایش به لحاظ زیبایی و رسایی، وصفناپذیر است و چهبسا بتوان برخی از ویژگیهای آن را در صنعت «تفویف»، اگرچه در توصیف قصیده به کار رفته، باز یافت. اگر بر آن باشیم که «زبان، جهان و انسان سهگانهای هستند که هر یک خود و آن دو دیگر را دربر میگیرد و وجود هر یک شرط وجود آن دوی دیگر است»، سعدی و جهان او را جز از رهگذر زبانش نمیتوان شناخت؛ چراکه جهان و انسان فقط در زبان شکل میگیرند و جز از طریق آن معرفی نمیشوند. زیرا ذات زبان پدیدارگری است. زبان جهان را در تمام کلیت و جزئیتاش برای ما گزارش میکند.
یکی از مسائلی که در بدو امر در سخن سعدی، نظر را جلب میکند، گرهخوردگی و درهمتنیدگی زبان و موضوع سخن سعدی است. این آمیختگی عواطف و احساسات رقیق سعدی با شیوۀ بیان او، تا بدانجاست که نه میتوان از زبان، بیمحتوا و نه از محتوا بدون زبانی که آن را منعکس میکند، سخن گفت. همین درهمآمیزی و جداییناپذیری صورت و محتواست که کار را دشوارتر میکند. اما از آنجا که در نهایت همین زبان و عبارتها و اشارتهای آن است که محتوا را به مخاطب منتقل میکند، ناگزیر باید از یکی برای فهم دیگری کمک گرفت.
بلاغت که محصول ترکیبی صورت و معناست، فقط در بافت سخن او قابل تشخیص و وجه تمایز غزل سعدی از غزل دیگران است. به سخن دیگر دلسوخته و سوزی که درون این شاعر شیفته را شرحهشرحه میکند، وقتی با زبان زیبای او درمیآمیزد، سبب دلنوازی سخن او میگردد: «که سوز عشق سخنهای دلنواز آرد».
سلطۀ سعدی بر سخن و توان تأثیرگذاری بسیاری بر عواطف و احساسات مخاطب، گذشته از عاشقی با ویژگیهای دیگر او نظیر رندی، نظربازی و جمالشناسی که با عشقورزیاش ملازمه دارد، در پیوند است. سعدی آشکارا به داشتن این اوصاف که از اسباب آزادی از اسارت عقل است، به خود میبالد و میگوید:
من این رندان و مستان دوست دارم | خلاف پارسایان و خطیبان |
در جمالشناسی و ستایش زیبایی هم، سعدی اگرچه از نظر جمالشناسانی نظیر احمد غزالی و روزبهان بقلی تأثیر پذیرفته، خود راه تازهای برای مشاهدۀ جمال میگشاید؛ مشاهدۀ جمیل به شیوه و از همان منظری که سعدی بدان مینگرد؛ والا ادراک جمال، چنانکه هست مقدور نخواهد بود.
این کتاب تفصیلی است بر اجمالهای غزلیات سعدی. در این کتاب مباحثی مطرح شده که پیش از این دستکم با این شکل و سان دیده نشده است. «بو»، «تقابلهای دوگانه»، «زبان و اندیشۀ سعدی» و «جمالشناسی سعدی» در غزلیات او از این قبیل است. در تمام این موارد، نویسنده پیش از هر چیز بر یادداشتهایی که مستقیم از غزلیات به دست آمده، تکیه کرده است. بعد از مقدمهای دربارۀ سعدی و غزلیات او، مباحثی چون موسیقی، جمالشناسی، فصاحت و بلاغت، تصاویر و تضادها و تقابلهای دوگانه، تصویرگری و... در غزلیات سعدی به تفصیل بررسی شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات