تيسير مصطلح الحديث

    از ویکی‌نور
    تيسير مصطلح الحديث
    تيسير مصطلح الحديث
    پدیدآورانطحان، محمود (نویسنده)
    چاپ2
    موضوعحديث - اصطلاح‌ها و تعبيرها
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏106‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏3‎‏ت‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تيسير مصطلح الحديث، اثر محمود طحان، کتابی است مختصر پیرامون اصطلاحات خاص حدیث که به زبان عربی و در دوران معاصر نوشته شده است.

    نویسنده طی سالیان متمادی، به‌منظور تدریس علم مصطلح الحدیث، دو کتاب «علوم الحديث» ابن الصلاح و «التقريب» نووی را تدریس نموده و از آنجا که فهم این دو کتاب، با تمام ارزش و اعتباری که دارند، به دلیل تطویل یا اختصار در برخی مطالب، مشکل بوده، اقدام به تدوین اثر حاضر، نموده است.[۱].

    ساختار

    کتاب با دو مقدمه از نویسنده آغاز و مطالب در چهار باب، سامان یافته است.

    نویسنده در تدوین مباحث و مطالب اثر حاضر، از کتاب «علوم الحديث» ابن الصلاح، «التقريب» نووی و شرح آن «التدريب» سیوطی بهره برده و تبویب و ترتیب مباحث را بر اساس، تبویب و ترتیب «نخبة الفكر» و شرح آن از حافظ ابن حجر، تنظیم نموده است.[۲].

    گزارش محتوا

    در مقدمه نخست، نویسنده به این نکته اشاره نموده است که مطالب مطرح‌شده در این کتاب، حد واسط بین تطویل و اختصار بوده و به‌عنوان مفتاح و مقدمه‌ای برای فهم کتب علمای پیشین می‌باشد[۳].

    وی در بیان تمایزات کتاب خود با آثار پیشینان، به نکات زیر اشاره نموده است:

    1. تقسیم هر بحث به چند فقره شماره‌گذاری‌شده، که فهم مطلب را بر دانشجو آسان نماید.
    2. تکامل در هر بحث از جهت شکل کلی آن، از قبیل ذکر تعریف و مثال و...
    3. دربرداشتن تمام مباحث مربوط به مصطلح الحدیث و پرداختن به آن‌ها به‌صورت مختصر[۴].

    در مقدمه دوم، ابتدا تاریخچه ظهور علم مصطلح الحدیث و اطوار تاریخی آن بررسی و سپس، معروف‎ترین تصنیفاتی که در زمینه این علم، به نگارش درآمده، معرفی شده است. برخی از این تصنیفات، عبارتند از: «المحدث الفاصل بين الراوي و الواعي» رامهرمزی (متوفی 360ق)، «معرفة علوم الحديث» حاکم نیشابوری (متوفی 405ق)، «المستخرج علی معرفة علوم الحديث» احمد بن عبدالله اصفهانی (متوفی 430ق)، «الكفاية في علم الرواية» خطیب بغدادی (متوفی 463ق)[۵].

    در این مقدمه، همچنین به تعریف اصطلاحات اولیه در علم مصطلح الحدیث، از جمله حدیث، خبر، اسناد، سند، متن، محدث و... پرداخته شده است.[۶].

    باب اول، در سه فصل زیر، به مباحث مربوط به خبر، اختصاص یافته است:

    در فصل اول، در دو مبحث، به تقسیمات خبر به اعتبار وصول آن، پرداخته شده است. به این اعتبار، خبر به متواتر و واحد، تقسیم شده است. در مبحث اول، ابتدا خبر متواتر تعریف شده و سپس به شروط، حکم، اقسام، وجود و معروف‎ترین تصنیفاتی که درباره خبر متواتر تألیف شده، اشاره شده است.[۷].

    مبحث دوم، به خبر واحد اختصاص یافته است. در این مبحث، ابتدا خبر واحد تعریف و حکم آن بیان شده و سپس، به تقسیمات آن، به اعتبار طرق وصول خبر (به مشهور، عزیز و غریب) و به اعتبار قوت و ضعف آن پرداخته شده است.[۸].

    در فصل دوم، تقسیمات خبر مقبول بررسی شده است. خبر مقبول، به دو قسمت کلی صحیح و حسن و هریک از این دو نیز به لذاته و لغیره، تقسیم می‌شود[۹].

    فصل سوم، در مورد خبر مردود می‌باشد. در این فصل ابتدا خبر ضعیف تعریف و سپس، به تقسیمات آن، پرداخته شده است. اسباب رد و پذیرفته نشدن روایات، بسیار است، اما در این فصل، فقط به دو سبب پرداخته شده و تقسیمات آن، مختصرا توضیح داده شده است. این دو سبب عبارتند از:

    1. مردود به‌واسطه سقط از اسناد آن: سقط خود بر دو گونه است: سقط ظاهر (با این نگاه، روایت به: معلق، مرسل، معضل و منقطع تقسیم شده است)؛ سقط خفی (در این نوع، روایت به: مدلس و مرسل خفی تقسیم شده است).
      از آنجا که در روایت معنعن و مؤنن، اختلاف است که آیا این دو از اقسام منقطعند یا از اقسام متصل، نویسنده، آن دو را ملحق به انواع مردود به سبب سقط از اسناد نموده است.[۱۰].
    2. مردود به علت طعن در راوی: از این لحاظ، روایات به: موضوع، متروک، منکر، معروف، معلل، مدرج، مقلوب، مزید در متصل الاسانید، مضطرب، مصحف، شاذ و محفوظ و... تقسیم شده است.[۱۱].
      در فصل چهارم، به اقسام دیگری از خبر که بین مقبول و مرود مشترک می‌باشد، پرداخته شده است. برخی از این تقسیمات عبارتند از: مرفوع، موقوف، مقطوع، مسند، متصل، زیادات الثقات و..[۱۲].
      باب دوم، به مباحث مربوط به جرح و تعدیل اختصاص داشته و در آن، ضمن سه مبحث، به: راوی و شروط قبول وی، نظری کلی درباره کتب جرح و تعدیل و مراتب جرح و تعدیل پرداخته شده است.[۱۳].
      در باب سوم، ابتدا کیفیت ضبط روایت و طرق تحمل آن توضیح داده شده و سپس، به بیان آداب محدث و کسی که حدیث را فرامی‌گیرد، پرداخته شده است.[۱۴].
      آخرین باب، در دو فصل، به مباحث مربوط به اسناد در روایات، اختصاص یافته است. در فصل اول، ابتدا اسناد عالی و نازل تعریف و بررسی شده و در ادامه به مسائلی همچون روایت اکابر از اصاغر، روایت پدران از فرزندان و روایت فرزندان از پدران، پرداخته شده است.[۱۵].
      در فصل دوم، به مباحث مربوط به راوی پرداخته شده است. شناخت صحابه، تابعین، متفق و مفترق، مؤتلف و مختلف، متشابه، مهمل، مبهمات و... از جمله مباحث مطرح‌شده در این فصل می‌باشد.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب و فهرست منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است.

    در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع، به توضیح برخی کلمات و عبارات متن، پرداخته شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه نخست، ص4
    2. ر.ک: همان، ص6
    3. ر.ک: همان، ص5
    4. ر.ک: همان، ص5-6
    5. ر.ک: مقدمه دوم، ص8-13
    6. ر.ک: همان، ص14-16
    7. ر.ک: متن کتاب، ص18-20
    8. ر.ک: همان، ص21-31
    9. ر.ک: همان، ص32
    10. ر.ک: همان، ص66-85
    11. ر.ک: همان، ص87-124
    12. ر.ک: همان، ص125-140
    13. ر.ک: همان، ص143-151
    14. ر.ک: همان، ص154-177
    15. ر.ک: همان، ص179-194

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها