تلخيص كتاب المقولات

    از ویکی‌نور
    تلخيص كتاب المقولات‏
    تلخيص كتاب المقولات
    پدیدآورانابن رشد، محمد بن احمد (نويسنده)

    قاسم، محمود محمد (محقق)

    باترورث، چارلز ادوين (مصحح)

    هريدي، احمد عبدالمجيد (مصحح)

    ارسطو (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرالمقولات. برگزيده
    ناشرالهيئة المصرية العامة للکتاب
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشرمجلد1: 1980م,
    موضوعارسطو، 384 - 322ق. م. المقولات - نقد و تفسير مقولات (فلسفه) - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BBR‎‏ ‎‏651‎‏ ‎‏1359‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تلخيص كتاب المقولات، اثر ابو ولید محمد بن احمد بن رشد اندلسی (متوفی 595ق) معروف به ابن رشد، تلخیص کتاب مقولات ارسطو در موضوع علم منطق است. تحقیقات، تعلیقات و مقدمه بر این اثر به قلم محمود محمد قاسم (متوفی 1973ق)، چالز ادوین باترورث و احمد عبدالمجید هریدی است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه محقق اثر و سه جزء است که هر جزء حاوی فصول و اقسامی است؛ جزء اول دارای پنج فصل و جزء دوم حاوی شش قسم و جزء سوم دربردارنده پنج قسم است.

    گزارش محتوا

    نخستین گردآوری از آثار منطقی ارسطو شامل شش کتاب بوده است: مقولات، عبارت، تحلیل اول، تحلیل ثانی، جدل و مغالطه. کتاب مقولات به‌عنوان آغازگر ارغنون جایگاه ویژه‌ای دارد. شاید مهم‌ترین ویژگی مقولات این باشد که نقش حلقه واسط بین متافیزیک و منطق ارسطو را ایفاء می‌کند‌. مروری کوتاه بر مفاد مقولات نه‌تنها این نقش میانجی بودن را نشان می‌دهد، بلکه معلوم می‌کند که ارسطو با آگاهی کامل به طرح جوهر نخستین و اعراض آن (سایر مقولات) پرداخته تا زمینه فلسفی مناسبی برای قیاس‌، حد و برهان فراهم کند[۱].

    نگاه ارسطو به مقولات، صرفاً نگاهی زبان‌شناختی نیست، تقسیم چهارگانه وی از موجودات و ذکر ویژگی‌های وجود داشتن در موضوع و گفته شدن به موضوع در کنار هم حاکی از نگاه هستی‌شناسه‌گانه وی به مقولات می‌باشد‌. مقولات نزد ارسطو دریچه‌های ارتباطی عین و ذهن هستند. وی در همبستگی اندیشه با واقعیت، مسئله مقولات را مطرح می‌کند؛ بنابراین قواعد منطق ارسطو علاوه بر اینکه تحلیل شکل‌های اندیشیدن است، هدف آن شناخت واقعیت است؛ آن‌گونه که در ذهن انسان بازتاب دارد. طرح مقولات در آثار منطقی ارسطو دریچه‌ای برای ورود ذات‌گرایی در منطق و تسلط متافیزیک ارسطویی بر منطق وی می‌باشد؛ امری که منطق ارسطو را در ارائه و تحلیل بسیاری از قضایا و قیاسات ناتوان و جنبه معنایی این منطق را در مقایسه با جنبه صوری آن پررنگ‌تر می‌نماید[۲].

    ارسطو در رسائل گوناگونی از جمله متافیزیک‌، جدل، تحلیل دوم و به‌ویژه مقولات، به بحث از مقولات می‌پردازد. وی هم در رسائل منطقی همچون مقولات، تحلیل اول و دوم‌، درباره عبارت، جدل و سوفسطیا و هم در رسائل فلسفی همچون کتاب پنجم یعنی دلتا از مقولات بحث کرده است؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که جایگاه مقولات از نظر ارسطو هم در فلسفه است و هم در منطق‌، چراکه روش عملی او در آثارش این را به ما نشان می‌دهد. با طرح نظریه کلیات خمس به‌عنوان مقدمه مقولات‌، مقدمه بجای ذی‌المقدمه، آغازگر کتب منطقی گشت‌. رکن اساسی ایساغوجی سلسله‌مراتب انواع و اجناس است که از جنس الأجناس تا نوع الأنواع ترتب می‌یابد[۳].

    این کتاب اگرچه اولین تلخیص ابن رشد بر کتب ارسطو در منطق است، ولی چون ابن رشد تلخیص بر ایساغوجی را مقدم بر آن نوشته، لذا دومین کتاب اوست. این اثر مانند مدخلی بر منطق ارسطوست؛ بنابراین محققین کتاب آن را جزء اول بر مجموعه آثار ارسطو در منطق (کتب عبارت، قیاس، برهان، جدل، سفسطه، خطابه و شعر) قرار داده‌اند[۴].

    در بخشی از مقدمه، رساله‌ای با عنوان شروح ابن رشد و اهمیت آن‌ها ارائه شده است. در این رساله بر این مطلب تأکید شده که آثار فارابی و همچنین ابن‌ سینا در ایضاح و روشن نمودن افکار ارسطو کافی نیستند؛ اگرچه این موضوع نباید سبب تقلیل اهمیت آثار آن‌ها شود[۵].

    شروح ابن رشد بر نوشته‌های ارسطو را می‌توان به‌طور عام به «جوامع» یعنی شروح مختصر، «تلاخیص» یعنی شروح متوسط و «شروح» یا «تقسیرات» یعنی شروح مفصل تقسیم کرد؛ البته محققین گذشته در به کار بردن این تقسیمات اختلاف داشتند و معتقد بودند در بین شروح ابن رشد برای هر سه نوع مثالی یافت نمی‌شود تا این‌که توسط برخی محققین معاصر استفاده شد[۶].

    ابن رشد در این اثر نظرات خود را از دیدگاه‌های ارسطو به‌دقت مشخص نموده است؛ چنان‌که می‌بینیم در موارد بسیاری پیش از عبارت ارسطو به‌طور واضح کلمه «قال» ذکر کرده است و یا در برخی موارد عبارت ارسطو را با تغییر اندکی در زبان ترجمه عربی بر ارغنون ارسطو مقدم کرده است. او برخلاف دیدگاه برخی از محققین با فکر و تدبر تغییرات و اضافاتی داشته و از ارسطو کورکورانه پیروی نکرده است[۷].

    به اعتقاد محقق، کتاب ابن رشد با دیدگاه فارابی در اهمیت کتاب ایساغوجی مخالف است و خود توضیح داده که تلخیص کتاب ایساغوجی به جهت اشتیاق برخی از دوستان در شرح آن بوده است. نظراتش در ابتدای کتاب نیز حکایت از آن دارد که کتاب ایساغوجی را مقدمه مناسبی برای مباحث منطق نمی‌داند؛ او در ابتدای تلخیصش خاطرنشان می‌کند که این تلخیص را نوشته زیرا شیوه جاری در کتب منطقی آن است که با کتاب ایساغوجی آغاز می‌کنند و جداً بعید است که کتاب ایساغوجی مدخل مناسبی برای علم منطق باشد[۸].

    ابن رشد کتاب را با این عبارات آغاز کرده است: هدف در این نوشته تلخیص معانی و مفاهیمی است که کتب ارسطو در صناعت منطق دربر دارد و تحصیل آن به‌اندازه توانم است. این کتاب را نیز به شیوه رایجم در دیگر کتبش تلخیص کرده‌ام. کتاب را با اولین کتابش در علم منطق یعنی کتاب مقولات آغاز کردم. این کتاب به سه جزء تقسیم می‌شود: جزء اول به‌منزله سر و جاری مجرای اصول موضوعه و تعاریف است. در جزء دوم مقولات ده‌گانه «مقوله مقوله» ذکر شده است. هر مقوله به شیوه مختص به آن ترسیم و به انواع مشهور تقسیم و ویژگی‌های مشهورش ذکر شده است. در جزء سوم نیز لواحق عام و اعراض مشترک که جمیع مقولات یا اکثرش معرفی می‌شود[۹].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است. فهرست اعلام کتاب به دو بخش تقسیم شده است: مواردی که تصریح به نام ارسطو شده، مواردی که اشاره به نام او شده است. پس‌ازآن نیز سایر اعلام، کتب ذکر شده در نص و مقابله فقرات تلخیص ابن رشد با مقولات ارسطو ارائه شده است. در پاورقی‌های کتاب اختلاف نسخه‌ها و برخی توضیحات محققین ذکر شده است.

    در شیوه تحقیق ابتدای کتاب به اطلاعات نسخ خطی کتاب به‌تفصیل ذکر شده است[۱۰]. رموز به‌کار رفته در کتاب نیز در ابتدای آن به‌تفصیل ارائه شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. مهرخانی، پریسا، رسولی شربیانی، رضا، «تطور نظریه مقولات از ارسطو تا ابن‌ سینا»، پایگاه مجلات تخصصی نور: تاریخ فلسفه، زمستان 1392، شماره 15، صفحه 127 تا 150.
    3. ذکیانی، غلامرضا، «درآمدی بر فلسفه منطق ارسطو»، پایگاه مجلات تخصصی نور: حکمت و فلسفه، پاییز 1387، سال چهارم، شماره 3، صفحه 45 تا 62.

    وابسته‌ها