تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی عمار
تشیع در طرابلس و شام با تکیه بر دولت بنی عمار | |
---|---|
پدیدآوران | طرابلسی، علی ابراهیم (نویسنده) ناعمی، زهره (مترجم) |
ناشر | نشر کتاب توت |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1390 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | شیعه - تاریخ طرابلس (لبنان) - تاریخ |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 80/55 /ش9 ت5041 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تشيع در طرابلس و شام با تكيه بر دولت بنى عمار، ترجمه كتاب «التشيع في طرابلس و بلاد الشام، أضواء على دولة بنى عمار» از آثار «شيخ على ابراهیم طرابلسى» است كه آن را سركار خانم دكتر زهره ناعمى (متولد 1358ش)، از زبان عربى به زبان فارسى ترجمه كرده و پاورقىهاى ارزندهاى هم بر آن افزوده است. درباره ترجمه حاضر چند نكته گفتنى است:
- مترجم در مقدمهاش - كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معين نكرده - تأكيد كرده است كه: «كتاب حاضر با تأكيد بر شهرهاى طرابلس و شام در قرنهاى چهارم و پنجم هجرى بيشتر فعالیتهای دولت فاطمى و بنى عمار را در اين مناطق مورد بررسى قرار مىدهد و درباره جايگاه و خدمات اين دو دولت شيعى سخن مىگويد... نویسنده در صدد است كه زواياى پنهان دولت بنى عمار را روشن سازد و نقش اين دولت شيعى را در تاريخ بر همگان آشكار نمايد».[۱]
- همه پاورقىهاى كتاب حاضر مربوط به نویسنده است، جز چند مورد كه مترجم آن را نوشته و با عبارت «مترجم:»، آن را از ساير پاورقىها مشخص كرده است.[۲]
- جالب و ستودنى است كه مترجم محترم در مواردى به دقت و انديشه در مضامين و مطالب نویسنده پرداخته و برخى از اشتباهات تاريخى، آمارى و ادبى و... او را در پاورقىها بيان كرده است؛ بهطور مثال، او بعد از اين جمله در متن: «بيشتر مورخان بر اين باورند كه استقلالطلبى قاضى، ابن عمار، در سال 462ق / 1070م، اتفاق افتاده است»، در پاورقى چنين نوشته است: «اين قسمت، در اصل كتاب چنين آورده شده بود: «و يرى أكثر المؤرخين أنّ استقلال القاضي ابن عمار كان سنة 426ق / 1070م؛ بدليل تدخّله بين أمير الجويش الفاطمية بدر الجمالي و أمير حمود بن مرداس أمير حلب سنة 459 / 1067م... و قد حكم بعد استقلاله سنتين ثمّ توفي سنة 464ق». بر اساس سال وفات ابن عمار و در نظر گرفتن دو سال حكومت وى، سال استقلال او بايد سال 462ق، باشد و نه 426ق، كه به نظر مىرسد نویسنده در ذكر اين سال به اشتباه افتاده است، لذا مترجم در ترجمه اين تاريخ را تصحيح نموده است.[۳]البته در اين مورد گفتنى است كه هرچند نظر مترجم محترم درست است، ولى ممكن است اين اشتباه نویسنده، خطاى لفظى و تايپى باشد؛ همانطوركه ظاهراً تاريخ ميلادى درست نوشته شده است.
- زبان و ادبيات مترجم محترم، رسا و شيواست و با فرهنگ دوران معاصر هماهنگى دارد و از اين نظر نيز قابل تقدير و خواندنى است.
- مترجم محترم گاه برخى توضيحات سودمند تاريخى و... نيز افزوده است؛ مثلاً او نوشته است: «سقوط شهر طليطله به دست آلفوس، پادشاه مسيحى يكى از مهمترين وقايع در تاريخ مسلمانان اسپانيا است. طليطله شهرى بود كه قريب به 370 سال پيش، مسلمانان بر آن حكومت داشتند و عظمت و شكوه آن شهر، نمادى از تمدن اسلامى در اروپا و قلب اسپانيا محسوب مىشد».[۴]همچنين بعد از اين عبارت نویسنده در متن: «وى و بعد از او بسيارى از افراد خاندانش از جمله الحاكمبأمرالله به علم ستارهشناسى مشغول بودند و به علوم اوائل علاقه نشان مىدادند...»، مترجم در پاورقى افزوده است: «منظور از علوم اوائل، دانشهايى است كه از طريق ترجمه كتابهاى يونانى به عربى به عالم اسلام راه يافته است و شامل رياضى، طبيعى، نجوم، موسيقى و فلسفه مىگردد».[۵]
- مترجم محترم گاه اشتباه نویسنده در ترجمه از فارسى به عربى را مشخص كرده و توضيح داده است؛ بهعنوان مثال او نوشته است: «نویسنده كتاب حاضر، در صفحه قبل از اين جمله ناصر خسرو با ذكر «مساجد جميلة» استفاده نموده است كه ترجمه صحيحى از متن فارسى به دست داده است، اما در اين صفحه، اين عبارت را به «مساجد خاصة»، ترجمه كرده است كه هم دوگانگى در ترجمه اين عبارت در دو جاى از كتاب ديده مىشود و هم اينكه با متن اصلى (فارسى) مطابقت ندارد؛ متن ناصر خسرو اين است: و شيعه به هر بلاد مساجد نيكو ساختهاند».[۶]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.