تراژدی حلاج در متون کهن: موافقان و مخالفان مشرب عرفانی حلاج
تراژدی حلاج در متون کهن | |
---|---|
پدیدآوران | میرآخوری، قاسم (مترجم) |
ناشر | بازتاب |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
چاپ | سوم |
شابک | 4ـ42ـ7522ـ600ـ978 |
موضوع | حلاج، حسين بن منصور، 234 - 309ق. - نقد و تفسير
عارفان - سرگذشت نامه عرفان - متون قديمي تا قرن 14 |
کد کنگره | BP ۲۷۸/۴/ح۸م۸۵ |
تراژدی حلاج در متون کهن: موافقان و مخالفان مشرب عرفانی حلاج پژوهش و ترجمه قاسم میرآخوری؛ دربارۀ حقانیت مشرب حلاج در میان فقها و متکلمان و فلاسفه سه نظر وجود دارد؛
الف) تکفیر: عدهای او را محکوم کرده و گفتهاند مذهب عرفانی حلاج زندقه است و خوارق عادات او چشمبندی و شعبدههای شیطانی است.
ب) تقدس: گروهی دیگر معتقد هستند حالات عارفانۀ حلاج با شریعت توافق دارد و خوارق عادات او حقیقت داشته است.
ج) بینظر: این گروه باور دارند حالت حلاج موردی محرمانه، مرموز و توضیحناپذیر است که آنان نمیتوانند دربارۀ آن قضاوت کنند.
ساختار
کتاب در سه بخش تدوین شده است.
گزارش کتاب
دربارۀ حقانیت مشرب حلاج در میان فقها و متکلمان و فلاسفه سه نظر وجود دارد؛
الف) تکفیر: عدهای او را محکوم کرده و گفتهاند مذهب عرفانی حلاج زندقه است و خوارق عادات او چشمبندی و شعبدههای شیطانی است.
ب) تقدس: گروهی دیگر معتقد هستند حالات عارفانۀ حلاج با شریعت توافق دارد و خوارق عادات او حقیقت داشته است.
ج) بینظر: این گروه باور دارند حالت حلاج موردی محرمانه، مرموز و توضیحناپذیر است که آنان نمیتوانند دربارۀ آن قضاوت کنند.
شیعیان دربارۀ حلاج اظهارنظرهای مختلفی کردهاند. زیدیه حلاج را محکوم میکنند. ابویوسف قزوینی شاگرد ابن کج نمونۀ این گروه است. امامیه: بر طبق توقیع صادره علیه حلاج، عموم مجتهدان از اخباریون بیاستثناء او را تکفیر کردهاند؛ از جمله کرکی، مقدادی، حر عاملی، شیخ مفید، شیخ طبرسی و شیخ طوسی. در میان فقهای اخباری تنها قاضی نورالله شوشتری ستایشگر حلاج بود؛ اما فقهای اصولی شیعه مانند شیخ بهایی، میرداماد و فیض کاشانی حلاج را ستایش و تکریم میکنند.
متکمان چون حلاج از اصطلاحات فلسفی یونانی استفاده کرده بود، بنابراین از طرف نخستین متکلمان معتزلی مانند الجبایی، ابویوسف قزوینی و اشعریان مانند باقلانی و جوینی تکفیر شد. اما طرفداران منطق یونانی از او دفاع کردهاند. نواشعریانی چون غزالی و فخرالدین رازی و حکمایی مانند ابن طفیل و خواجه نصیرالدین طوسی و اشراقیونی چون سهروردی و صدرالدین شیرازی با آراء و نظریات حلاج موافق بودهاند.
صوفیان نیز دربارۀ حلاج به سه گروه موافق، مخالف و بینظر تقسیم شدهاند. صوفیان معاصر حلاج او را مرتد میدانستند؛ چون او خرقه را از تن درآورده و در ملأ عام به تبلیغ و سخن پرداخته بود. صوفیان بینظر از اظهارنظر صریح دربارۀ او خودداری کردهاند نظیر حصری جنبلی، قشیری و استادش دقاق که از اظهارنظر روی برتافتند. اما از صوفیان مدافع، شبلی با اینکه طریقت «عین الجمع» او را محکوم کرده و روز قتل و شکنجه حلاج به او دشنام داده بود، اعتراف میکند: «من و حلاج مشرب یگانهای داشتیم؛ ولی او آن را آشکار کرد و من آن را پنهان داشتم، جنون و دیوانگی مرا رهانید و روشنبینی حلاج را به نابودی کشانید».
این کتاب دارای سه بخش است. بخش اول با عنوان «در حدیث دیگران» شامل گزارش دوستان، پیروان و مخالفان حلاج در عصر خود اوست. چهارده گزارش که مهمترین آن گزارش ابن زنجی تقریرنویس دادگاه حلاج است.
بخش دوم با عنوان «بعد از حلاج» شامل 44 گزارش است. تمامی کسانی که در دفاع یا رد حلاج سخن گفته یا رساله و کتابی تألیف کردهاند، در این بخش گردآوری و تدوین شده است. بخش سوم «منظومههای عرفانی» است که شامل 31 منظومه از 31 شاعر فارسی زبان است که در اشعارشان از حلاج ستایش و تکریم کردهاند. شاعرانی چون باباطاهر عریان، ابوسعید ابوالخیر، سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، فخرالدین عراقی، مولانا، سیف فرغانی، شیخ محمود شبستری، خواجوی کرمانی، حافظ شیرازی، شفیعی کدکنی و ... .[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات