به عبارت آفتاب؛ جستجویی در زندگی، تجربهها و آموزههای مولانا
| به عبارت آفتاب؛ جستجویی در زندگی، تجربهها و آموزههای مولانا | |
|---|---|
| پدیدآوران | اعتمادی، محمدجواد (نویسنده) |
| ناشر | معین |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1398 |
| شابک | 4ـ243ـ165ـ964ـ978 |
| موضوع | مولوی، جلالالدین محمد بن محمد، ۶۰۴-۶۷۲ق. - سرگذشتنامه,شعر فارسی - قرن ۷ق. - تاریخ و نقد |
| کد کنگره | PIR ۵۳۰۵/الف۷م۹ ۱۳۹۸ |
به عبارت آفتاب؛ جستجویی در زندگی، تجربهها و آموزههای مولانا تألیف محمدجواد اعتمادی، این کتاب، نگاهی دیگر به زندگی و شعر مولانا نظر کرده است. کتابی که به عقیدۀ مؤلف زندگینامۀ مولانا نیست، بلکه درسهایی برای زندگی است که میتوان از زندگی مولانا آموخت و جستجویی در وقایع زندگی مولانا به قصد تأمل در تجربههای او، برای یافتن چراغها و نشانههایی برای متعالی زیستن است.
گزارش کتاب
در نگاه عموم مردم و حتی محققان ادبیات، بررسی شعر، زندگی، احوال و اقوال شاعران بزرگ فارسی، بیشتر جنبۀ تاریخ و ادبشناختی دارد. یعنی اگر زندگینامۀ شاعری نگاشته میشود، بیشتر به هدف شناخت جامعه و تاریخ زیست شاعر و تأثیری است که بر شعر او داشته است. یا اگر شعر شاعری بررسی و تحلیل میشود، بیشتر برای جنبههای زیباییشناختی و سبک و قالب صورت میگیرد. حال آنکه بسیار پیش آمده که وقتی شعری از شاعرانی چون حافظ، سعدی، عطار، مولانا، خیام و... را میخوانیم، با وجود فاصله چندصدسالی بین زمان سرایش شعر و زمان حاضر، احساس همذاتپنداری عجیبی با شاعر میکنیم و گاه مفهوم شعر چنان زنده و جاری است که انگار شاعر یکی از همعصرهای ما است و در جامعۀ امروز ما زندگی میکند. یکی از برجستهترین نمونهها در این زمینه، شعر مولانا است. یعنی بعضی اشعار مولانا به قدری هماهنگ با اوضاع و احوال انسان امروز است، که اگر مخاطب شاعر را نشناسد، گمان میکند شاعر آن در روزگار ما زیسته و جامعۀ امروز را درک کرده است.
این تشابه از یک طرف به دلیل تشابههای ذاتی نفس انسانها با یکدیگر است که در هر جا و هر زمان هم که باشند، یک سری اشتراکات ذاتی دارند. از طرفی این مسئله میتواند نشاندهندۀ این باشد که جامعۀ زمانۀ مولانا با جامعۀ امروز شباهتهایی داشته است و با مسائلی مشابه مسائل انسان امروز درگیر بوده است. حال که چنین است، میتوان به زندگی و شعر مولانا به منزله یک کلاس درس برای کسب تجربه و برونرفت از این مسائل نگاه کرد و از آن درس زندگی آموخت. نگاهی که تا به حال مغفول مانده، یا کمتر به آن توجه شده است. این کتاب، با همین نگاه به زندگی و شعر مولانا نظر کرده است. کتابی که به عقیدۀ مؤلف زندگینامۀ مولانا نیست، بلکه درسهایی برای زندگی است که میتوان از زندگی مولانا آموخت و جستجویی در وقایع زندگی مولانا به قصد تأمل در تجربههای او، برای یافتن چراغها و نشانههایی برای متعالی زیستن است.
نویسنده در بخشی از مقدمۀ این کتاب میگوید: «کسانی همچون مولانا در دو نقش آموزگاری و راهنمایی کردهاند: یکی با سخنان و آموزههایشان و دیگر با زیستنشان و طریقی که که فرصت حیاتشان را محقق و متجلیکردهاند. مولانا به همین معنی، خودش را حکایت میخواند و این حکایت را برای مرد کار که جوینده راستین است، وصف حال میداند».
میان زندگی و شعر مولانا، پیوندی استوار برقرار است و کلمات مولانا و تجربههای زیستهاش، تاروپود حقیقتی یکپارچهاند. به تعبیر نویسندۀ یکی از بهترین زندگینامههای مولانا، «حقیقت آن است که در مقابل تعالیم سرشار از اسرار بلند که مولانا در مثنوی و در غزلیات خویش آنها را به صورت شعر سرود، زندگی او هم در یک سلوک روحانی مستمر که از همان سالهای کودکی وی آغاز شد، شعری بود که مولانا آن را نسرود، آن را ورزید، تحقق داد و به پایان برد. میپندارم بدون درک این شعر ناسروده، بدون نفوذ در انگیزههایی که این زندگی را در توالی سالهای عمر به هدف روحانی یک سلوک معنوی نزدیک کرد، فهم شگرف و معجزهآسایی که در حیات مولانا بین او و شعرش وجود دارد، ممکن نیست».
کتاب «به عبارت آفتاب» نامیده شده، چراکه اگر بخواهیم مولانا را به پدیدهای در این عالم تشبیه کنیم، بیشک آفتاب سزاوارترین است و او آفتاب معنوی است که جهان کهنۀ اندیشهها را نویی میبخشد:
| جانفشان ای آفتاب معنوی | مر جهان کهنه را بنما نوی[۱] |
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات