بلاغت (معانی، بیان و بدیع)

    از ویکی‌نور
    بلاغت (معانی، بیان و بدیع)
    بلاغت (معانی، بیان و بدیع)
    پدیدآورانمحمدي، محمد حسین (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرمعاني، بيان و بديع
    ناشرزوار
    مکان نشرایران - تهران
    چاپ1
    شابک978-964-401-342-3
    موضوعبديع معاني و بيان
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏PIR‎‏ ‎‏3356‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏28‎‏ ‎‏ب‎‏8*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    بلاغت (معانی، بیان و بدیع)، اثر محمدحسین محمدی، به زبان فارسی، درباره علم بلاغت است که در عصر حاضر نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب حاضر، شامل چهار بخش است: بخش اول در مورد معانی، دوم در مورد علم بیان و بخش سوم در مورد علم بدیع است و در بخش چهارم به ذکر تمریناتی برای دانش‌پژوهان پرداخته است.

    گزارش محتوا

    در بخش اول که در مورد علم معانی است، به مباحثی در مورد اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند، احوال متعلقات فعل، قصر و حصر، انشا، وصل و فصل، ایجاز، اطناب و مساوات پرداخته شده است. نویسنده در ابتدای این فصل به تعریف علم معانی پرداخته و اشاره می‌کند که معانی دانشی است که به یاری آن چگونگی مطابقت کلام با مقتضای حال و مقام شنونده و خواننده بررسی می‌شود[۱].

    موضوع علم معانی از نظر نویسنده، بررسی جمله‌ها از نظر معانی ثانویه است.[۲].

    وی در مورد وجه تسمیه این علم به معانی اشاره می‌کند که چون در این علم، سخن از معانی ثانویه و مجازی جمله‌هاست، آن را معانی نامیده‌اند. همچنین از سابقه تاریخی این علم در غرب اشاره می‌کند که به افلاطون و بحث‎های او در باب خطابه می‌رسد[۳].

    در ادامه بعضی از کتاب‌های معانی را ذکر کرده؛ همچنین از زمان تألیف و مؤلفین آنها نیز نام برده است. وی کتب عربی و فارسی را دسته‌بندی کرده است.[۴].

    وی برای هر بحث، مثال‎هایی از کتب ادبیات فارسی و شاعرانی معروف، چون حافظ و سعدی و خاقانی ذکر نموده است.

    در بخش بعدی به علم بیان پرداخته و در ابتدا به تعریف آن اشاره نموده و چنین می‌گوید: بیان در لغت کشف و توضیح است و در اصطلاح ادبی عبارت است از ادای معنای واحد به طرق مختلف؛ به این شرط که همگی مبتنی بر تخییل باشند. پس در بیان، بحث بر سر این است که یک معنی را به چند صورت و از چند راه مطرح کنیم[۵].

    در ادامه به سابقه تاریخی علم بیان اشاره می‌کند و شروع آن را به زمان نوشته‌های ارسطو می‌رساند که در بخش سوم از کتاب خطابه‌ی خود، از حقیقت، مجاز، استعاره و تشبیه سخن گفته و به این ترتیب باب بحث‎های بیانی در غرب و بلکه در جهان را برای نخستین بار گشوده است. پس از وی در قرن‌های دوم و سوم و تحث تأثیر او از طرفی و بحث‎های تفسیر و درک قرآن از طرف دیگر، علمای اسلامی به نوشتن کتاب‌هایی پرداختند که در کنار مسائل علم معانی، به بحث‎های بیانی هم توجهی صورت می‌گرفت[۶].

    به دنبال این بحث، از کتب عربی و فارسی‌ای که در زمینه‌ی علم بیان نوشته شده، نام می‌برد. سایر مباحث این بخش، همانند سایر کتبی است که در مورد علم بیان نوشته شده است.

    در بخش سوم، به تعریف علم بدیع پرداخته و اشاره می‌کند که این علم یکی از شاخه‌های سه‌گانه علم بلاغت است و بدیع در لغت، به دو صورت فاعلی (نوآورنده) و مفعولی (نوآورده‌شده) معنا شده است و موضوع آن طرح مباحث و هنرهایی است که سبب آرایش و زینت کلام می‌شود[۷].

    سپس از سابقه تاریخی این علم سخن گفته و اشاره می‌کند که این علم، علمی مستقل نبوده و در زبان فارسی و عربی ابتدا کتابی جداگانه در این باب به رشته تحریر کشیده نشده است. در ادامه همانند بخش‌های قبلی کتاب، کتب فارسی و عربی‌ای را که درباره علم بدیع نوشته شده است، ذکر می‌کند[۸].

    به دنبال آن، این بخش را به دو بحث صنایع لفظی و معنوی تقسیم نموده و همانند سایر کتب بدیع، به مباحث مطرح در این علم می‌پردازد.

    در پایان کتاب نیز تمریناتی را برای این سه علم ذکر کرده است. به دنبال آن، پاسخ‎های تمرینات داده شده است.

    وضعیت کتاب

    پاورقی‌های کتاب، مربوط به ذکر اسانید می‌باشد.

    فهرست مطالب کتاب، در ابتدای آن ذکر شده است.

    در انتهای کتاب، برخی از منابع کتاب ذکر گردیده است.

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص15
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان، ص16
    4. ر.ک: همان، ص17-18
    5. ر.ک: همان، ص71
    6. ر.ک: همان، ص73
    7. ر.ک: همان، ص121
    8. ر.ک: همان، ص122-124

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها