النور المبين في قصص الأنبياء و المرسلين
النور المبين في قصص الأنبياء و المرسلين، از تأليفات سيد نعمتالله جزائرى و دربردارنده زندگىنامه بيشتر پيامبران الهى(ع) مىباشد كه نام آنها در روايات شيعى آمده است. اين كتاب، به زبان عربى بوده و در يك جلد به چاپ رسيده است.
النور المبين في قصص الأنبياء و المرسلين | |
---|---|
پدیدآوران | جزایری، سید نعمتالله بن عبدالله (نویسنده) عرفانیان یزدی، غلامرضا (محقق) |
ناشر | کتابخانه عمومی آیتاللهمرعشی نجفی(ره) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1404 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | پیامبران - احادیث
پیامبران - سرگذشتنامه پیامبران در قرآن قرآن - قصهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 88 /ج4ن9 1363 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب، مشتمل است بر خطبه، مقدمه، 23 باب(كه غالب آنها داراى چندين فصل است) و خاتمه.
گزارش محتوا
نویسنده، در مقدمه، علت و سبب نوشتن اين كتاب را بيان مىدارد؛ مبنى بر اينكه كتابخانه تشيع، نيازمند كتابى مختصر و مستند به روايات وارده از ائمه اطهار در موضوع تاريخ پيامبران(ع) مىباشد.
سپس، ايشان، به نقد كتابهاى تاريخى نوشته شده در اين باب، پرداخته و مىنويسد: امكان اعتماد به تواريخ عامه و روايات آنها، همچون كتاب وهب بن منبه وجود ندارد، بلكه از اين كتاب و مانند آن، بهعنوان شاهد بر مدعا مىتوان استفاده نمود.
اما نسبت به كتاب تاريخى قطبالدين راوندى، گر چه ايشان به رواياتى كه در منابع شيعى آمده است، استناد نموده، اما نبايد از اين نكته غفلت كرد كه ايشان، بيشتر گزارشهاى تاريخى را بهصورت ناقص ذكر نموده كه نيازمند تكميل است.
نقد ديگر ايشان نسبت به جلد پنجم «بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام» است كه در آن، تواريخ انبيا(ع) ذكر شده است؛ سيد نعمتالله جزائرى، در اين باره اينگونه توضيح مىدهد كه علامه مجلسى، در اين كتاب، بهطور مفصلى گزارشهاى تاريخى انبيا(ع) را با توجه به آيات قرآنى و منابع حديثى دو مذهب تشيع و اهل سنت، ذكر نموده است كه براى خواننده مىتواند ملالآور باشد، ازاينرو، ايشان، با توجه به نقايصى كه در كتابهاى فوق بيان شد، كتاب «النور المبين في قصص الانبياء و المرسلين» را به رشته تحرير درآورده است.
نویسنده، در مقدمه كتاب و با توجه به روايات معصومين(ع)، به بيان امورى همچون تعداد انبياى الهى(ع) و تعيين پيامبران اولو العزم، بيان فرق موجود بين نبى و امام(ع)، عصمت انبيا و... مىپردازد.
ايشان، با ذكر روايتى صحيح السند از على بن ابراهیم قمى در ذيل آيه شريفهوَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَة ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذلِكُمْ إِصْرى قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدين، بيان مىدارد كه خداوند متعال از همه پيامبران (و امتهایشان)، پيمان يارى و نصرت حضرت رسول اكرم(ص) را گرفت و اينكه در زمان رجعت، همه پيامبران و پيروان راستين آنها ديگربار زنده شده و به يارى حضرت صاحب الامر(ع) همراه با حضرت ختمى مرتبت(ص) و اميرمؤمنان(ع)، خواهند شتافت و به خونخواهى حضرت سيد الشهدا(ع) مىپردازند.
ايشان، انبياى الهى، امامان و ملائكه(ع) را معصوم از هر گونه پليدى و گناه معرفى مى-نمايد و آياتى را كه در نگاه اول، اين وجودات مقدس را گناهكار معرفى مىكند، با ذكر حديثى از امام رضا(ع) در بيان عصمت انبيا(ع)، پاسخ مىدهد و ساحت آنها را از ارتكاب هر گونه خطا و لغزش مبرا معرفى مىنمايد.
نویسنده، فصل اول كتاب را با ذكر خلقت حضرت آدم ابوالبشر(ع) و همسر ايشان آغاز مىنمايد و داستانى را كه در طى آن، اتفاقات مختلفى، همچون سؤال نمودن ملائكه از خداوند متعال از علت خلق آدم(ع)، امر نمودن ملائكه به سجده در برابر حضرت آدم(ع) و امتناع ابليس از آن، منتقل شدن به زمين، توبه حضرت آدم(ع) و قبول آن از جانب خداوند متعال و... رخ داده است، با استناد به آيات قرآن مجيد نقل مىكند.
نویسنده، در بيان سجده ملائكه براى حضرت آدم(ع) و جواز آن، به حديثى از امام صادق(ع) كه در پاسخ مسائل زنديق بيان فرمودند، استناد مىنمايد؛ در اين حديث، از امام صادق(ع) سؤال شد كه آيا سجده نمودن براى غير خداوند متعال جايز است؟ فرمودند: خير. سائل پرسيد: پس چگونه است كه خداوند متعال ملائكه را امر به سجود براى حضرت آدم(ع) نمود؟ ايشان، فرمودند: اگر كسى به امر خداوند براى شخص ديگرى سجده نمايد، سجود او همان اطاعت از فرمان خداوند متعال است.
در حديثى از امام هادى(ع) آمده است: سجده نمودن ملائكه براى حضرت آدم(ع) هم بهعنوان اطاعت آنها از دستور خداوند متعال بود و هم به علت محبت آنها به حضرت آدم(ع).
ايشان، در ادامه با توجه به كتابهاى تفسيرى مختلف، نظريات مفسرين را در اين زمينه بازگو نموده و تعدادى از آنها را به نقد مىكشد.
ايشان، زندگىنامه و تاريخ حضرت نوح(ع)، هود(ع)، صالح(ع)، موسى و هارون(ع) و ساير انبياى بنى اسرائيل، حضرت ابراهیم(ع)، يعقوب و يوسف(ع)، حضرت عيسى(ع) و حضرت محمد مصطفى(ص) را با پيروى روش قرآنى - حديثى، دنبال مىنمايد و در پايان كتاب، داستانهایى شگفت از قوم بنى اسرائيل را ذكر مىكند.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.