المبسوط في القراءات العشر

    از ویکی‌نور
    المبسوط في القراءات العشر
    المبسوط في القراءات العشر
    پدیدآورانابن مهران، احمد بن حسین (نویسنده) حاکمي، سبيع حمزه (محقق)
    ناشرمجمع اللغة العربية
    مکان نشرسوريه - دمشق
    چاپ1
    موضوعقرآن - قرائت - متون قديمی تا قرن ??
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏75‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏م‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المبسوط في القراءات العشر نوشته احمد بن حسین بن مهران، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. این کتاب، شرحی است بر کتاب «الشامل» که ابن مهران آن را هم در علم قرائات نوشت اما به خاطر ایجاز و اختصارش دشواری‌هایی داشت که طالبان این علم را بر آن داشت که از وی درخواست کنند تا شرحی بر آن بنگارد. حاصل اجابت درخواست آنان، کتاب حاضر است.

    ساختار

    کتاب، دارای مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در دو قسمت اصلی (ذکر الاسانید و ذکر الحروف) است. برخی منابعی که نویسنده در نگارش این اثر از آن‌ها بهره برده، عبارتند از: الإتقان في علوم القرآن سیوطی، الإصابة ابن حجر، الأعلام خیرالدین زرکلی، الأنساب سمعانی، التاريخ الكبير بخاری، تذکرة الحفاظ ذهبی، تقريب النشر ابن جزری، تهذيب التهذيب ابن حجر، شرح شاطبية و القرائات الشاذة عبدالفتاح قاضی، الفهرست ابن ندیم، المعجم المفهرس لألفاظ‍ القرآن الكريم محمد فؤاد عبدالباقي، النجوم الزاهرة و...[۱]

    گزارش محتوا

    این اثر، شرح کتاب «الشامل» در قرائات عشر است که بعد از «الغایة» مشهورترین کتاب ابن مهران است. در واقع ابن مهران، کتابی بسیار مختصر و دقیق در علم قرائات نوشت و آن را «الشامل» نام نهاد. بااینکه این کتاب برای متخصصان این علم نوشته شده بود، کتابی بود که به خاطر اختصار و ایجازش دشوار و مغلق می‌نمود. ازاین‌رو آنان از ابن مهران درخواست کردند که به شرح و بسط آن بپردازد. ابن مهران این درخواست را با نگارش کتاب حاضر، یعنی «المبسوط فی القراءات العشر» اجابت کرد.[۲] نویسنده، در این کتاب به شکل مبسوط درباره مذاهب قرّاء و اختلافشان صحبت کرده است. شیوه بحث او در این اثر، بسیار شبیه شیوه ابن مجاهد (متوفی 324ق) است. البته او مباحثش را مفصل‌تر از ابن مجاهد مطرح کرده و هنگام ذکر قواعد در هر سوره آن‌ها را تکرار کرده و مشابهات آن‌ها در صفحات پیشینش را ذکر کرده است.[۳] از مشخصه‌های این کتاب می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: مؤلف، عنایت ویژه‌ای به روایت ابوبکر (مصاحب حفص) از عاصم داشته و آن را گرامی می‌دارد. او با تفصیل از طرق او و به‌ویژه طرق أعشی (برترین اصحاب ابوبکر) بحث می‌کند. او این روایت را از سه تن از بزرگان ائمه قرّاء یعنی؛ حسین بن داود معروف به نقار، حماد بن احمد بن حماد و محمد بن حسن نقاش، گرفته است. ابن مهران درباره این روایت می‌گوید: «این روایتی مشکل و بعید المأخذ است، روایتی است معشّرة، محتّقه، مرسله و مرتله و جز ماهر در آن و بینای به آن قادر بر آن نیست؛ و این روایت مانند سایر روایات نیست؛ یعنی مدعیان تا زمانی که ماهر در آن نباشند نمی‌توانند ادعای فهم آن را داشته باشند و از آن بحث کنند».[۴] نویسنده مانند بقیه افرادی که درباره قرائات کتاب نوشته‌اند، تنها به ذکر دو روایت از هر قاری از قاریان ده‌گانه، بسنده نکرده بلکه روایات زیادی را از هر قاری نقل می‌کند.[۵] ابن مهران، به اثبات بسیاری از مواردی که تنها، زید از عمویش یعقوب نقل کرده، می‌پردازد درحالی‌که برخی از علمای قرائات آن را شاذ می‌دانند. این امر دلالت بر این مطلب دارد که وی قرائت زید از یعقوب را غیرشاذ می‌داند.[۶] اسامی بسیاری از کسانی که ابن مهران در کتابش ذکر کرده، معمولاً در جاهای دیگر نیامده است. محقق کتاب، می‌نویسد: ابن جزری در «غایة النهایة» برخی از آنان را ذکر کرده و من نام برخی دیگر از آنان به‌ویژه برخی شیوخ ابن مهران را در جای دیگر غیر از این کتاب، ندیدم.[۷] این اثر، بیشترین تأثیر را بر نوشته‌های بعدی در این موضوع، به‌ویژه بر کتاب‌های دانی (متوفی 444ق)، مخصوصاًً کتاب التیسر او و ابن جزری (متوفی 832ق) و... گذاشته است.[۸] کتاب، دارای دو بخش اصلی است که نویسنده در بخش اول به معرفی اسانید نه نفر از قاریان، یعنی؛ نافع، عبدالله بن کثیر، ابوعمرو بن علاء، عبدالله بن عامر، عاصم، حمزة بن حبیب زیات، کسائی، یعقوب و خلف پرداخته است. مثلاً در بخش قرائت‌های نافع به بیان قرائات ورش مصری (عثمان به سعید)، اسماعیل بن جعفر بن ابی کثیر بن ابراهیم انصاری و قالون نحوی (ابوموسی، عیسی بن مینای مدنی) پرداخته است.[۹] عنوان بخش دوم کتاب، ذکر الحروف است. نویسنده در این بخش قرائات مختلف از سوره حمد تا اخلاص را بیان می‌کند. مثلاً در سوره حمد (فاتحة الکتاب) نوشته: ابوجعفر و نافع و ابن کثیر و ابوعمرو و ابن عامر و حمزه، کلمه مالک در آیه «مالِكِ يَوْمِ الدِّين» را بدون الف و به‌صورت «مَلِکِ...» خوانده‌اند و عاصم و کسائی و یعقوب و ابوحاتم و خلف با الف و به‌صورت «مَالِک...». در کسره کاف و لام، اختلافی نیست. بر بکار مقری قرائت کردم و او گفت: بر ابوعلی صوّاف مقری قرائت کردم و او گفت بر ابوعمر دوری قرائت کردم و گفت: کسائی گفت: بخوان (مَلِكِ يَومِ الدّين) و (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ‌)؛ یعنی بر هر دو وجه می‌خواند.... از میان قاریان، حمزه، کلمه «الصراط» را در همه قرآن و در تمامی روایات از او به‌جز روایت عبدالله بن صالح عجلی، به اشمام به زاء می‌خواند؛ و در روایت عبدالله بن صالح عجلی این کلمه را به صاد می‌خواند... حمزه، حرف «هاء» در کلمات (علیهم) و (إلیهم) و (لدیهم) را در تمام قرآن به ضم هاء می‌خواند و یعقوب نیز کلمات (عليهم) و (إليهم) و (لديهم) و (عليهما) و (إليهما) و (عليهن) و (فيهما) و (فيهم) و (فيهن) و در کل، در مواردی که‌هاءی وجود دارد که قبل آن یاء ساکنه هست را به ضم هاء قرائت کرده است. این قانون در مواردی که یاء ماقبل هاء در این کلمات، به دلیلی افتاده باشد (مانند فاستفتهم و أ لم یأتهم و...) هم جاری است.[۱۰]

    وضعیت کتاب

    تنها نسخه این کتاب، در کتابخانه ظاهریه (المکتبة الظاهریة) دمشق است که 219 صفحه دارد.[۱۱] اخیراً، این کتاب، جایگاهش را در میان مؤلفات در علم قرائات پیدا کرده است.[۱۲] فهارس فنی (شامل، فهرست‌های کلمات و آیات مختلف در قرائتشان، یاءات اضافه و اختلاف علما در آن بین فتح و ارسال، یاءات زائد در رسم و اختلاف علما در آن بین حذف و اثبات لفظی، برخی اصول قرائت، أعلام، محتویات و مطالب کتاب، اماکن و شهرها و منابع و مآخذ) در انتهای کتاب ذکر شده است.[۱۳] پاورقی‌ها حاوی مستند مطالب کتاب و برخی از توضیحات است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها