السعي الحثيث إلی شرح اختصار علوم الحديث

    از ویکی‌نور
    السعي الحثيث إلی شرح اختصار علوم الحديث
    السعي الحثيث إلی شرح اختصار علوم الحديث
    پدیدآوراندخان، عبدالعزیز بن صغير (نویسنده) ابن کثیر، اسماعیل بن عمر (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرالسعي الحثيث إلي شرح إختصار علوم الحديث للإمام الحافظ إبن کثير اختصار علوم الحديث. شرح
    ناشرمکتبة الجيل الجديد
    مکان نشريمن - صنعا
    سال نشر1421ق. = 2001م.
    چاپچاپ دوم
    موضوعابن کثير، اسماعيل بن عمر، ??? - 7??ق. اختصار علوم الحديث - نقد و تفسير حديث
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ ‎‏الف‎‏3024 / 107/7 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    السعي الحثيث إلی شرح اختصار علوم الحديث، شرح عبدالعزیز بن صغیر دخان سامعی بر «اختصار علوم الحديث» ابن کثیر (متوفی 774ق) است که خود تلخیص مقدمه ابن صلاح (متوفی 643ق) است.

    ابن صلاح در اوایل قرن هفتم هجری کتاب ارزشمند خود «علوم الحديث» یا «مقدمة ابن الصلاح» را تألیف کرد و سخنان علمای پیشین چون خطیب بغدادی و دیگران را در آن گرد آورد. این کتاب از کامل‌ترین کتاب‌ها در علوم حدیث است؛ چراکه ابن صلاح مطالب پراکنده در دیگر آثار را در آن گرد آورده و مرجع و محوری برای بیشتر تألیفات پس از خود گردیده و انگیزه‌ای برای محدثین شد که بر روش او کتب خود را تألیف کنند[۱]‏.

    ابن کثیر کتابش را با ذکر اهمیت حدیث نبوی و اینکه علمای پیشین در توجه و خدمت به آن، کوتاهی نکرده‌اند، آغاز کرده است. از جمله این علما حاکم نیشابوری در کتابش «معرفة علوم الحديث» و خطیب بغدادی در بیشتر کتاب‌هایش از جمله «الكفاية في علم الرواية» و «الجامع لآداب الراوي و السامع» است.

    سپس اهمیت علم حدیث را توضیح داده و انگیزه خود را برای تألیف این کتاب مختصر، گردآوری مقاصد فوائدی که کتاب «علوم الحديث» ابن صلاح حاوی آنهاست و تبیین مسائل دشوار مطرح‌شده در آن دانسته است. سپس کتاب ابن صلاح را - که نزد علما مشهور و معروف به مقدمه ابن صلاح است - ستوده و مختصر و منظم کرده است. همچنین فوائد و فرائد کتاب ابوبکر بیهقی موسوم به «المدخل إلی كتاب السنن» را مختصر کرده و به مطالب کتاب ابن صلاح افزوده است. بنابراین کتاب او دو کتاب در یک کتاب با تحریر و تنویر مسائل آنهاست.

    سپس انواع حدیثی که ابن صلاح در کتابش آورده و پیش از او حاکم ذکر کرده و بالغ بر 65 نوع می‌شود را ذکر کرده است و خاطرنشان کرده که بعضی از این انواع را می‌توان داخل در بعضی نمود و در بعضی از این انواع نیز ترتیب رعایت نشده، ولذا شایسته است که هر نوع در جای مناسبش ذکر شود؛ بنابراین نویسنده به این مهم اقدام کرده و به جهت رعایت اختصار و مناسبت، هر نوع را در جای مناسبش ذکر و بعضی انواع را نیز در برخی ادغام کرده است. برخی مطالب ابن صلاح را نیز نقد کرده است؛ مطالبی که قبول نداشته یا نیازمند شرح و تفصیل بوده است[۲]‏.

    ابن کثیر از همان ابتدای کتاب، بر تقسیم ابن صلاح در تقسیم حدیث به اقسام سه‌گانه صحیح، حسن و ضعیف اعتراض کرده و توضیح داده که حدیث در حقیقت به دو قسم صحیح و ضعیف تقسیم می‌شود. اما شارح بر این نقد اشکال کرده و می‌نویسد: ابن صلاح خواسته که اقسام سه‌گانه بزرگی که اقسام دیگری تحت آن هستند را تبیین کند، اما تقسیم دوگانه ابن کثیر متعلق به مسئله قبول و رد است؛ چراکه حدیث یا مقبول یا مردود است، پس در حقیقت دو قسم است[۳]‏.

    در آخرین مطلب کتاب، از شناخت وطن و شهر راوی سخن رفته است. با شناخت شهر راوی می‌توان از مشتبه شدن یک راوی با دیگری جلوگیری کرد. انتساب عرب پیش از اسلام به قبیله بود، نه شهر. با آمدن اسلام و اختلاط مسلمین شهرهای مختلف، در بین اعراب نیز همانند ایرانیان انتساب به وطن و شهر رواج یافت و ازآنجاکه یک راوی از شهری به شهری دیگر و یا از ناحیه‌ای به ناحیه دیگر منتقل می‌شد، انتساب او به شهر اول و سپس دوم یا انتسابش به یکی از دو شهر نیز پذیرفته بود[۴]‏.

    شیوه ارائه مطالب بدین ترتیب است که در بالای صفحه، نص و مطالب ابن کثیر، در ذیل صفحه، شرح عبدالعزیز بن صغیر دخان و در پاورقی مستند مطالب ارائه شده است. چند مقدمه و شرح حال و آثار ابن کثیر در ابتدای کتاب و فهرست مطالب در انتهای آن ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها