الدرة الفاخرة في الأمثال السائرة
الدرة الفاخرة في الأمثال السائرة | |
---|---|
پدیدآوران | حمزه اصفهانی، حمزه بن حسن (نویسنده) قطامش، عبدالمجید (محقق) |
ناشر | دار المعارف |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 2007م. |
چاپ | چاپ سوم |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | /ح8د4 / 6519 PN |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الدرة الفاخرة في الأمثال السائرة، اثر حمزة بن حسن اصفهانی(متوفی 351ق) با موضوع امثال عربی نوشته شده است. تحقیق اثر و نگارش مقدمه برای آن و وضع حواشی و فهارس از عبدالمجید قطامش است.
ساختار
کتاب دو جلد دارد؛ جلد اول حاوی مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در 20 بخش است و جلد دوم از بخش 20 تا 30 را در خود جای داده و بخش سیام آن حاوی 3 فصل است. پس از بخش سیام دو بخش دیگر به مطالب ضمیمه شده و سپس فهارس کتاب آمده است.
حمزه، در کتابش به مصادر اصلی کتابهای امثال و لغت و ادب و تاریخ و انساب اعتماد کرده و به نامهای برخی از این کتابها تصریح نموده است و درعینحال از ذکر برخی دیگر، غفلت کرده و صرفاً نام نویسندگان آنها را ذکر کرده است. وی همچنین مطالبی از برخی از علمای معاصرش که ارتباطات شخصی با آنها داشته، اعم از ساکنان و علمای اصفهان یا بغداد، نیز ذکر کرده است که نامشان در بخش اساتید نویسنده آمده است. اما او در معظم امثال «افعل«از کتاب الحیوان جاحظ نقل کرده؛ حمزه در موارد متعددی از وی نقل میکند؛ هرچند تصریحی به نام جاحظ در هیچهایی از این موارد نمینماید. وی این موارد را گاه بدون هیچگونه تصرفی و گاه با تصرفی کم، انجام میدهد.[۱] منابعی که حمزه در نگارش این اثر از آنها بهره برده در دو بخش کتابهای امثال، و کتابهای لغت و نحو و ادبیات و غیره در صفحات 38 تا 40 از مقدمه محقق بر جلد اول کتاب، ذکر شده است.
گزارش محتوا
مشتمل بر 1200 ضربالمثل بر وزن «افعل من«در 25 باب به ترتیب حروف الفبا، باب 29 آن به ضربالمثلهای مولّد (نوخاسته) اختصاص یافته که شمار آنها از 500 مثل در میگذرد، همراه با ذکر خرافات، اساطیر، ایام العرب و استشهاد به شواهد شعری و بیان نکات لغوی و نحوی با ذکر سلسله سند روایتها. این کتاب پس از امثال ابن سلام مهمترین مرجع امثال نویسی است که در تدوین آثار متأخرتر بهویژه مجمع الامثال میدانی (518 هجری) تأثیر بسزایی داشته است [۲].
نام کتاب
نویسنده، چون بسیاری از مؤلفان قدیم، در مقدمه کتابش به ذکر نامی برای کتاب تصریح نکرده است و صرفاً بیان کرده که این کتاب را درباره امثال رایج در زبان عربی مینگارد. ازاینرو درباره نام کتاب، اختلافاتی شده و ابن ندیم آن را «کتاب الامثال علی أفعال «و ابن منظور در اللسان آن را «کتاب أفعال من کذا «و عبدالقادر بغدادی گاه در خزانهاش آن را «الدرة الفاخرة «و گاه «الامثال التی علی وزن أفعل «و گاه نیز به نام «امثال حمزة «نامیده است. ابوهلال عسکری در مقدمه جمهرة الامثال و ابوالفضل میدانی در مقدمه «مجمع الامثال» نیز بااینکه از امثال این کتاب استفاده کردهاند، نامی برای این کتاب ذکر نکردهاند. محدثانی که ترجمهای از حمزه ارائه دادهاند، گاه نام این کتاب را «الدرة الفاخرة«نامیدهاند.
محقق کتاب با نظر در نسخههایی که در تحقیق اثر از آنها بهره برده به نامهای مختلف دیگری نیز رسیده است؛ او نهایتاً عنوان «الدرة الفاخرة فی الامثال السائرة«را به این عنوان که جامع اسمهایی است که از قدیم و جدید بر کتاب اطلاق شده، برای آن انتخاب کرده است.[۳]
شیوه نویسنده در تألیف
با مطالعه این کتاب به تعدادی از ملاحظات در این کتاب میرسیم که برخی متعلق به شکل است و برخی متعلق به محتوا. ملاحظات شکلی در 3 امر خلاصه میشود.
ملاحظات شکلی
استحکام تألیف: کتاب در ترتیب اقسام و ترابط و تسلسل آنها از ارتباط محکمی برخوردار است به گونهای که حمزة با مقدمهای کافی از أمثال افعال آغاز میکند و پس از آن این مطالب را به اقسامی مترابط تقسیم میکند. وی در بخش اول این تقسیمات امثال عربیه را جاری میکند که موضوع این کتاب است. در بخش دوم، امثال مولده را، در بخش سوم کلماتی را که در کلام هست و جاری مجرای امثال است؛ این کلمات همان کلمات مکنی و مبنی و مثنی هستند. او در بخش چهارم، به خرافات(اساطیر) عرب و مهرهها و سنگها در نظر آنان میپردازد و این مورد، با معانی، مثال و موضوعات آن، ارتباط محکمی دارد.[۴]
ترتیب الفبایی: حمزه امثالش در این کتاب را به ترتیب الفبایی چیده است و خودش در مقدمه علت این چینش را سهولت دستیابی خواننده به مطالب کتاب بیان کرده است. پس از حمزه، عسکری در جمرة الامثال و میدانی در مجمع الامثال و زمخشری در مستقصی الامثال نیز ازاینروش پیروی کردند. نکته قابل ملاحظه این است که وی، در ارائه ترتیب کلمات بر اساس الفبا فقط به حرف اول کلمه نظر داشته است و به ترتیب در حرفهای دوم و سوم کلمه در ارائه چینش کتاب، اعتنایی نکرده است. به این دلیل است که در این کتاب، مثال «ابصر من فرس «قبل از «أبأی من حنیف الحناتم «ذکر شده یا مثلاً مثال «ابر من فلحس «پیش از «أبخل من مادر«آمده است.[۵]
استقصا و شمول: به نظر میرسد نویسنده، تمام تلاشش را در راستای کثرت و شمول مطالب کتاب به کار برده است. خودش نیز در باب 28 کتاب مینویسد: «تمت الابواب الثمانیة و العشرون المنسقة علی ولاء حروف المعجم، بما أمکن من الاستقصاء فی استیفاء امثال کل باب، الا ما طرحته خلالها من ذکر الامثال التی تجی بالصلات، فلم أجی بها لکثرتها...«وی همچنین امثالی را از محمد بن حبیب و قاسم بن سلام و دیگران ذکر کرده که معنایی در تفسیر آنها یافت نمیشود ولی به دلیل اینکه سعی وی در جمع تمام مطالب بوده، این موارد را هم آورده است.[۶]
ملاحظات محتوایی
ملاحظات محتوایی کتاب را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
اعتماد بر روایت و نقل: روشن است که غالب این کتاب، اعتماد بر روایت و نقل است. حمزه کتابش را بر اساس اقوال ائمه علما بنا نهاده و در آن از امهات کتابهای امثال و لغت و ادب و تاریخ و اخبار و انساب، بهره برده است. قفطی این کتاب را به کثرت روایات، توصیف کرده است. گاه حمزه بن حسن، در تفسیر یک مثل، از دو روایت یا بیشتر بهره میبرد و این تکرار، گاه تا پنج روایت نیز پیش میرود. بهعنوانمثال، امثال ابصر من عقاب، ابرد من عبقر، اجبن من المنزوف ضرطا، احمق من جهیزة، أخیب من حنین، أخلف من نار الحباحب، أخلی من جوف العیر، اسرع من العیر و... را میتوان نام برد.[۷]
تفسیر و شرح کامل از امثال: وی اخباری را که درباره امثال و تفصیلات آنهاست ذکر میکند. سپس با استفاده از علمای لغت و معانی، شرحی وافی از کلمات غریبه آنها میدهد. سپس مثالهای دیگری را ذکر میکند که به لحاظ معنایی با مثال مورد شرحش، مرتبط است. وی همچنین از احادیث نبوی شریفه و اشعار مشهور برای مثلهایی که ذکر میکند، استشهاد میآورد. برای نمونه میتوان به مثالهای اجود من حاتم، احمق من هبنقة، احمق من جحا، احمق من دغة مراجعه کرد تا کیفیت استیفای بیان و تفسیر با ذکر نوادر مختلف از بخشش حاتم و بیعقلی احمقهای مذکور در مثلها، توسط حمزه بن حسن را دید.[۸]
استطراد لطیف و خوشایند با ذکر متون ادبی و بحثهای لغوی: مثلاً در مثال «أجود من الجواد المبر «حمزه استطراد کرده و تعدادی از متون ادبی رفیع را از نثر و شعر در وصف اسب خوب(الفرس الجید) آورده است. یا در مثالهای «اخبث من ذیب الخمر، و أخبث من ذیب الغضا«با ذکر کلمات بلیغی در وصف انواع حیوانات و درختان، استطراد کرده است....[۹]
اظهارنظر در مورد برخی ضربالمثلها با ذکر آنچه در قلوب و زبانهای شخصیتهای محلی یا زمانی وجود دارد و نسل به نسل و سینهبهسینه منتقل شده: این امر با بیان قبایل و شهرها یا زمانی که این سخنها در آنجا یا توسط آن شخص بیان شده، صورت میپذیرد. حمزه در توصیف برخی امثال، متذکر این میشود که اینها از امثال عربی قدیمی هستند، یا در برخی دیگر میگوید که اینها مثالهای اسلامی هستند و... همچنین متذکر میشود که مثلاً فلان مثال، تنها در اهالی فلان شهر جریان داشته و یا فقط فلان قبیله از چنین مَثَلی استفاده میکردهاند.[۱۰]
استفاده از زبان فارسی(که وی آن را بلد بود): این امر در مقدمه کتابش در تفسیر مثلهای: ابصر من نسر، أذل من بذج، اسمح من لافظة، اعمر من حیة، دهدرین سعد القین، الخازباز أخصب، و کلمه «ابن البوح«مشخص میگردد.[۱۱]
جایگاه کتاب
به دلیل عدم گنجایش حجم مقاله برای اطلاع از جایگاه کتاب به صفحات 40 تا 44 مقدمه محقق بر کتاب، در جلد اول این اثر، مراجعه نمایید.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای جلدهای اول و دوم کتاب آمده است و فهرست جلد اول در جلد دوم تکرار شده است. صفحات کتاب به صورت پشت سرهم آمده ست؛ یعنی جلد اول تا صفحه 341 را در خود جای داده است و جلد دوم از صفحه 347 آغاز میشود. فهارس فنی کتاب در انتهای جلد دوم به این صورت آمده است: فهرست آیات، احادیث، امثال، قوافی، لغت، حیوان، اعلام، شهرها و جاها، اجناس و امتها و قبایل و امثال آن، تاریخ عرب و جنگهای آن، کتابهایی که مؤلف آورده، مصادر مقدمه محقق، منابع و مراجع، و فهرست ابواب و محتوای مطالب.[۱۲]
برای اطلاع از شیوه محقق در تحقیق این اثر به صفحات 45 تا 48 از مقدمه محقق در جلد اول کتاب و برای اطلاع از نسخ خطی(4 نسخه) به صفحات 48 تا 52 مراجعه کنید.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- ملاابراهیمی، عزت، «کتابشناسی فهرست مثل نامههای عربی»، تحقیقات کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاهی بهار 1379 - شماره 34 ISC (16 صفحه - از 139 تا 154).