اشعار نجم‌الدین رازی

    از ویکی‌نور
    اشعار نجم‌الدین رازی
    اشعار نجم‌الدین رازی
    عنوان‌های دیگرنجم‌الدین رازی (شاعر) کاظم محمّدی (مصحح و محقق)
    ناشرانتشارات نجم کبری
    مکان نشرایران ـ کرج
    سال نشر1394 ش
    چاپ1
    شابک2-52-2905-978
    موضوعشعر فارسی. شعر عرفانی.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    16آ/5316‏ PIR
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    اشعار نجم‌الدین رازی سروده‌های عارف کامل شیخ نجم‌الدین رازی است که توسّط استاد کاظم محمّدی جمع و تدوین شده است. مقدّمه‌ای مبسوط در خصوص شیخ و آثار او توسّط مصحح و محقق نوشته شده که جهت آشنایی با این عارف بزرگ زمینه‌ای مطلوب است.

    شیخ نجم‌الدین رازی که از خلفای مکتب کبرویه است به مانند شیخ نجم کبری، شیخ سعدالدین حموی، شیخ سیف‌الدین باخرزی، شیخ مجدالدین بغدادی، شیخ رضی‌الدین علی لالا و دیگران طبع شعری داشته و در آثار خود از آنها استفاده می‌کرده است. لذا دیوان و کتاب مستقلّی برای شیخ به احتمال زیاد وجود نداشته بلکه اشعار او پراکنده در متن آثار متعدّد او بوده و یا دیگران در نوشته‌های خود به برخی از آنها اشاره کرده‌اند.

    نامبردگان هر یک در بخش شعر و شاعری بسیار توانمند بوده و اشعار عرفانی ـ فلسفی نغزی از خود به یادگار گذاشته‌اند. نجم‌الدین رازی هم برخی از اشعارش بسیار شهرت دارد که در برخی دیوانها حتّی سرایت کرده و به نامهای دیگران نیز ثبت و درج شده است. به هر جهت مصحح و محقق این اثر پیش از این نیز کتاب رساله عشق و عقل شیخ را تصحیح و شرح کرده بود و در خصوص احوالات او نیز در کتاب نجم کبری مطالب قابل توجّه تحت عنوان شاگردان و مریدان نجم‌الدین کبری وجود دارد.

    ساختار

    کتاب اشعار نجم‌الدین رازی اثری است ادبی ـ شعری در 138 صفحه که حاوی اشعار شیخ در زمینه‌های گوناگون است به مانند: مثنوی، قصیده، غزل و رباعی. برخی از اشعار عربی شیخ نیز در این مجموعه قرار دارد. محقّق اثر در ذیل هر شعر منابع و مآخذی که این شعر در آن وجود داشته را معرّفی کرده است و در واقع اثری است به واقع تحقیقی و زمانبر و دشوار.

    اشعار با سه ستاره از یکدیگر جدا شده‌اند و برای دین منبع آن باید به ذیل صفحات در پاورقی‌ها ناظر بود، زیرا در آنجا مشخّص کرده که این ابیات در کدام سند وجود دارد. برخی از این اشعار در دل آثار خود نجم‌الدین رازی درج شده و برخی هم در دیگر منابع آمده است. آثار شیخ که به طور پراکنده حاوی اشعار اوست بدین ترتیب است: مرصاد العباد، مرموزات اسدی، منارات السائرین و رساله عشق و عقل.


    گزارش محتوا

    کتاب اشعار نجم‌الدین رازی مجموعه اشعاری از عارف بزرگ کبروی است که در خلال آثار خود او و یا در نوشته‌های دیگران به طور پراکنده موجود بوده که در اینجا تألیف و همنشینی یافته است. جمع و تدوین اشعار پراکنده عملی دشوار بوده، ولی به هر حال این تجمیع و تألیف صورت پذیرفته، محقّق که خود در ادب و شعر، غیر از عرفان و فلسفه نیز دستی دارد در این کار بیش از دیگران می‌توانسته توفیق داشته باشد، زیرا در همخرقه بودن با نجم‌الدین رازی و دیگر مشایخ بزرگ این مکتب و طریقت این امکان را یافته که به شرح زندگانی و تحقیق در آثار ایشان بپردازد و در این کار هم یکه تار و کامل بوده است.

    استاد کاظم محمّدی در مقدّمه در خصوص اشعار شیخ می‌گوید: شیخ دایه به مانند دیگر مشایخ کبرویّه طبع شعر خوبی هم داشته و اشعار نغز و پر مغزی هم می‌گفته است. امّا متاسّفانه این اشعار مجموع و یکجا جمع نیست و دیوانی هم وجود ندارد، برخی از اشعار وی چنانکه او خود در خلال آثارش آورده معلوم است و برخی را هم دیگران از قول او بیان کرده و در کتابهایشان ثبت نموده‌اند. به گمانم این سخن که استاد بزرگ شعر و ادب، جناب ملک‌الشعرای بهار در خصوص شعر وی گفته است بسیار قابل توجّه است که: نجم دایه شعر به سبک سنایی می‌گوید و اگرچه شعرش به استحکام متقدّمان نیست امّا در دقایق شعر پارسی استاد است و به رموز قوافی که متأخّران از آن بی خبر بوده‌اند به درستی واقف و افعال قدیم و قافیه‌های مخصوص متقدّمان را در شعر صحیح و بی غلط به کار می‌برد[۱]. آنگاه یکی از قصاید باشکوه و عالی او را نقل می‌کند[۲].

    در یک رباعی به «دایه» بودن خود اشاره می‌کند که قابل توجّه است:

    از ما تو هرآنچه دیده‌ای سایه‌ی ماستبیرون ز دو کون ای پسر پایه‌ی ماست
    بی مایی ما ز کار ما مایه‌ی ماستما دایه‌ی دیگران و او دایه‌ی ماست[۳]

    استاد کاظم محمّدی در بخشی دیگر از مقدّمه در خصوص اشعار شیخ می‌نویسد: اشعار شیخ نجم‌الدین رازی هرگز به این عنوان جمع نشد و دیوانی هم به نام وی ثبت نگشت و در هیچ منبعی از اینکه وی اشعارش را مجموع کرده و یا در یکجا تدوین کرده باشد نیز وجود ندارد. و لذا اشعار شیخ از همه نوع پراکنده است و در خلال نوشته‌های وی موجود است. بسیاری از ابیات را به صورت بدیهه و درجا به مناسبت بحث و یا مطلبی که می‌نوشته گفته و درج کرده است. برخی از ابیات و یا اشعار وی در دیگر آثار ادیبان و عارفان نیز وجود دارد که اکثراً از لحاظ زمانی با شیخ رازی در یک دوره می‌زیسته‌اند، به مانند: حکیم سنایی، شیخ عطار نیشابوری، شیخ اوحدالدّین کرمانی، شیخ سیف‌الدین باخرزی، شیخ فخرالدّین عراقی، مولانا، و کمی‌هم با اختلاف زمانی به مانند بابا افضل‌الدین کاشانی و با زمان دورتر به مانند: خواجه عبدالله انصاری و شیخ ابوسعید ابوالخیر و حکیم خیّام نیشابوری. بر این اساس برخی از رباعیها که در رساله‌های وی وجود دارد در دیوان کبیر مولانا نیز موجود است، برخی هم در دیوان رباعیات شیخ اوحدالدین کرمانی وجود دارد. و واقعاً تشخیص اینکه کدام اصل و کدام اقتباس است چندان معلوم نیست، خاصّه که همه عارف بوده و به فن شعر نیز تسلّط داشته‌اند[۴].

    استاد کاظم محمّدی در صفحه‌ی 25 توضیح می‌دهد که روش کار او در این کتاب چگونه بوده اینکه اسناد شعر را در پاورقی معلوم داشته است و در آخر مقدّمه هم به چند مورد اشاره می‌کند که شیخ نام خود را در شعر درج کرده و از این طریق تا اندازه‌ی بسیار زیادی می‌توان آنها را به طور مستقیم از خود شیخ دانست، بدیهی است که این درج نام در تمام اشعار وی دیده نمی‌شود. به هر حال در برخی اشعار که نام وی گنجانده شده است می‌توان به این موارد اشاره کرد: «نجم»، «نجما»، «نجم رازی» و «دایه» که به ترتیب در صفحات 29، 64، 73 و 36 می‌توان آنها را ملاحظه نمود.

    از اشعار مهم و مشهور او یکی هم این رباعی است:

    ای نسخه‌ی نامه‌ی الهی که توییوی آینه‌ی جمال شاهی که تویی
    بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هستدر خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی[۵]

    همچنین در صفحه‌ی 112 متن نیز آمده است.

    اغلب اشعاری که در این مجموعه وجود دارد تک بیت است. زیرا شیخ به مناسبت بحثی که در کتابهای خود داشته به ضرورت آن را درجا ساخته و در ذیل مطالب درج نموده است. چنانچه به آثار شیخ نظری افکنده شود این مطلب به خوبی معلوم م شود. و لذا آنچه که هست این که شیخ مستقیماً و به استقلال شعر نگفته است، بلکه به ضرورت و به نیاز هر جا که لازم بوده شعری یا بیت و ابیاتی را در آثار خود و یا برای دیگران ثبت نموده است.

    نمونه‌ی دیگر از رباعیات مشهور شیخ چنین است:

    عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوستتا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست
    اجزای وجود من همه دوست گرفتنامی‌ست ز من بر من و باقی همه اوست[۶]

    استاد کاظم محمّدی در ذیل همین صفحه در پاورقی می‌گوید این رباعی در رساله عشق و عقل، ص65 درج شده است ولی با این حال طبق سخن او این رباعی در دیگر منابع نیز آمده به مانند: منازل السّائرین خواجه عبدالله انصاری، دیوان رباعیات اوحدالدّین کرمانی، ص207، کتاب انسان کامل شیخ عزیزالدین نسفی، ص161. شرح فصوص الحکم کمال‌الدین خوارزمی، ص338. ینبوع الاسرار، ج1، ص35. و نیز: رباعی 361 در دیوان کبیر مولانا. همچنین در کتاب دیگر شیخ دایه، یعنی در مرصاد العباد، ص190 نیز آمده است. در عین حال منسوب به ابوسعید ابوالخیر هم هست که البتّه نسبتی خطاست[۷].

    گذشته از آثار مستقیم شیخ، برخی از اشعار او را می‌توانیم در آثار دیگر مشایخ بزرگ کبرویه ببینیم، مثلاً شیخ علاءالدوله که خود شاعری چیره دست نیز بوده در خلال نوشته‌های خود به اشعار نجم‌الدین رازی هم بسیار استناد و اشاره می‌کرده است، و این بدین معناست که آثار علاءالدوله سمنانی مرجع خوبی برای یافتن برخی از اشعار شیخ است، همینطور است کتاب کاشف الاسرار عبدالرحمن اسفراینی که استاد و مرشد علاءالدوله سمنانی بوده و خود نیز از خلفای کبرویه محسوب می‌شده است. برخی از این موارد را بدین گونه از پاورقی‌های استاد کاظم محمّدی در همین کتاب می‌توان دید:

    گفتی که به وقت مجلس افروختنیآیا که چه نکته‌هاست بر دوختنی
    ای بی خبر از سوخته و سوختنیعشق آمدنی بود نه آموختنی[۸]

    در پاورقی می‌یابیم که علاءالدوله سمنانی آن را در مصنّفات خود در رساله مالابد آورده است. اسفراینی هم آن را در کاشف الاسرار آورده. در عین حال کسانی دیگری هم آن را در آثار خود آورده‌اند، مثلاً مولانا در رباعیات خود و هم در فیه ما فیه آن را آورده است. در دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی هم نقل شده است ولی در عین حال در آثار نجم‌الدین رازی نیز وجود دارد به مانند: مرموزات اسدی، مرصاد العباد و منارات السائرین [۹].

    یا این بت که در رساله عشق و عقل هم آمده است:

    تا قیامت شرح عشقش دادمیگر کسی بودی که باور داشتی[۱۰]

    این نیز در مصنّفات علاءالوله سمنانی و در سرّ سماع او آمده است.

    مصحح در انتهای مقدّمه در خصوص اشعار شیخ می‌گوید: شیخ گذشته از اشعار فارسی با تسلّطی که به زبان عربی داشت به طور پراکنده شعر عربی هم دارد که ما در این مجموعه بدان اشاره کرده‌ایم. غیر از این، از نکات مهمّ و قابل توجّه در اشعار او پندهایی است که وی به امیران می‌دهد که به راستی ارزشمند و قابل تأمّل است[۱۱].

    برخی از منابعی که مصحح و محقّق این کتاب برای یافتن و تدوین ابیات و اشعار شیخ به آنها رجوع کرده و به یکایک آنها سند داده چنین است: مرصاد العباد، مرموزات اسدی، منارات السائرین و رساله عشق و عقلف دیوان کبیر، منازل السائرین، تفسیر محیط الاعظم، الحقایق فی محاسن الاخلاق، شرح شطحیات، مصنفات فارسی سمنانی، ینبوع الاسرار، اشعة اللمعات، لمعات عراقی، شرح فصوص الحکم خوارزمی، عرفات العاشقین، نفحات الانس، آتشکده آذر، ریاض الشعراء، ریحانة الادب، رباعیات بابا افضل‌الدین کاشانی، دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی، مفتاح الهدایه، سبک شناسی، مجالس النفایس، ریاض العارفین و برخی منابع دیگر.


    ویژگیها

    در نگاهی کلّی به کتاب اشعار نجم‌الدین رازی می‌توان به نکته‌هایی خاص برخورد کرد که برخی از آنها بدین شرح است:

    1. مقدّمه‌ی مفیدی در شناخت شیخ و آثار او وجود دارد.
    2. تجمیع اشعاری در یکجا امری ارزشمند است.
    3. مشخّص کردن اسناد ابیات و اشعار در پارقی کاری مهم و پژوهشی است.
    4. استفاده از منابع متعدّد برای یافتن نمونه‌های اشعار از خواص این اثر است.

    وضعیت کتاب

    اشعار نجم‌الدین رازی، تألیف شیخ نجم‌الدین رازی با مقدّمه، تصحیح و توضیحات استاد کاظم محمّدی است که در یک جلد منتشر شده است. کتاب دارای مقدّمه‌ای تفصیلی است، متن آن فارسی و دارای 138 صفحه، با کاغذ مرغوب، جلد نرم و طرحی متناسب می‌باشد.

    پانویس

    1. مقدّمه، ص 22
    2. مقدّمه، صص 24-22
    3. مقدمه، ص 24
    4. مقدّمه، صص 25-24
    5. مقدّمه، ص 24
    6. متن، ص 33
    7. متن، ص 33
    8. متن، ص 112
    9. متن، ص 112
    10. متن، رباعی شماره 47
    11. مقدّمه، ص 26

    منابع مقاله

    مقدّمه و متن کتاب

    وابسته‌ها