اخلاق اسلامی (جمعی از نویسندگان و پژوهشگران)
اخلاق اسلامی | |
---|---|
پدیدآوران | عليزاده، مهدي (نويسنده)
عالمزاده نوری، محمد (نويسنده) مظاهريسيف، محمدرضا (نويسنده) احمدپور، مهدي (نويسنده) مهدويفريد، علي (نويسنده) فلاح، محمدرضا (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | مبانیو مفاهيم |
ناشر | دفتر نشر معارف |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1389ش, |
شابک | 978-964-531-240-2 |
موضوع | اخلاق اسلامى |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 247/8 /ع876 الف3* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اخلاق اسلامی اثر جمعی از نویسندگان و پژوهشگران مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با نامهای محمد عالمزاده نوری، محمدرضا مظاهری سیف، مهدی احمدپور، علی مهدویفرید و محمدرضا فلاح، زیر نظر مهدی علیزاده میباشد که بهعنوان متن درسی و متناسب با سرفصلهای مصوب درس «اخلاق اسلامی و مبانی و مفاهیم» منتشر شده است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از معاونت پژوهشی دانشگاه معارف اسلامی و نویسنده آغاز شده و مطالب شامل کلیات و پانزده فصل است.
در فصل اول تا چهارم کتاب، به مباحث مقدماتی انسانشناختی، مقصد تربیت اخلاقی و موانع و امکانات رشد اختصاص دارد. در فصلهای پنجم و ششم، برخورداریها و بهرهمندیهای دنیوی انسان و جامعه اخلاقی، بهتفصیل بیان شده و از فصل هفتم تا پایان کتاب، فهرستی از فضایل و رذایل در سه حوزه اخلاق فردی، اخلاق بندگی و اخلاق اجتماعی آمده است. در هریک از این حوزهها، ابتدا در یکفصل، به آسیبشناسی (بیان رذایل) و سپس به بهبود (اخلاق حداقلی) و در فصلی دیگر، به رابطه مطلوب (اخلاق حداکثری)، پرداخته شده است[۱].
ازآنجاکه غرض اصلی نگارش کتاب، آن بوده که با حرکتی درونی و معنوی، تحولی روحانی را پدید آورد، از رویکرد ذوقی و موعظهای نیز در مواردی غفلت نشده است[۲].
در انتهای هر درس، علاوه بر پرسشهایی متناسب با مطالب مطرح شده در همان درس، مباحثی برای تأمل و پژوهش، عنوان گردیده است.
گزارش محتوا
در مقدمه نخست، به اهمیت ویژگیهای اخلاقی اشاره شده[۳] و در مقدمه نویسنده، محتوای فصول کتاب، توضیح داده شده است[۴].
نویسنده در ابتدای کتاب، پیش از پرداختن به مسائل علم اخلاق، به تبیین جایگاه اخلاق در دین و گستره دانش اخلاق و تربیت اخلاقی، پرداخته است[۵].
ازآنجاکه موضوع علم اخلاق و مباحث تربیت اخلاقی، صفات و منشها و رفتارهای انسان است، میباید پیش از ورود به این مباحث، با ماهیت انسان و ساحتها و قوای نفس او و نیز با سیمای انسان اخلاقی آشنا شد؛ چراکه بدون آگاهی از ویژگیهای انسان در مبدأ و مطلوبیتهای انسان در مقصد (انسان اخلاقی)، نمیتوان برای حرکت بهسوی تعالی، برنامهریزی کرد، ازاینرو در فصل نخست، به مباحی انسانشناسی پرداخته شده است[۶].
یکی از پرسشهای فراروی هر مکتب اخلاقی، آن است که هدف از اخلاقی زیستن چیست؟ ارزشهای اخلاقی را برای دستیابی به چه هدفی باید مراعات کنیم؟ گزینههای متعددی برای هدفگذاری اخلاقی پیشنهاد میشود؛ مانند برخورداری از آرامش و برخورداری از لذت و قدرت. در فصل دوم، هدف از زندگی اخلاقی در منطق اسلام، بازگو شده است[۷].
در فصل سوم، به بررسی موانع رشد پرداخته شده است. نویسنده در فصل گذشته، به بیان این موضوع پرداخت که باید بهسوی خدا حرکت کرد تا به قرب او رسید. مسافت میان انسان و خدا که از آن به صراط مستقیم تعبیر شده، مسافت درازی نیست، اما بهرغم کوتاهی این مسیر و برخلاف انتظار، تشخیص و پیمودن آن با دشواریها و موانعی روبهروست. نویسنده در این فصل، به دنبال تبیین این موضوع است که حرکت انسان بهسوی خدا، به چه چیزهایی نیاز دارد و در چه صورت ناممکن میگردد. دشواریهای این حرکت چیست و عوامل سقوط اخلاقی انسان و موانع تکامل او، کدام است[۸].
در فصل چهارم، به بحث پیرامون امکانات رشد پرداخته شده است. نویسنده معتقد است که شرایط محیطی خوب یا بد، در واقع عامل و یا مانع کمال اخلاقی و معنوی انسان بهشمار میرود. محیط هرگز الزام و جبر نمیآفریند و قدرت اراده انسان را برای رشد معنوی و روحانی سلب نمیکند. انسان چنان بزرگ آفریده شده که در سختترین بندها نیز آزادی اصیل و گوهرین خود را از دست نمیدهد و همواره از توان لازم برای ادامه حرکت معنوی خود، برخوردار است؛ بنابراین هیچ مانعی نیست که برای رشد معنوی، نتوان از آن عبور کرد. از سویی دیگر، بهحکم همان اختیار، آدمی همواره مکلف است، هرچند محدودیتهای فراوان، او را احاطه کند[۹].
فصل پنجم، به بحث پیرامون برخورداریهای شخصیت کامل اخلاقی اختصاص یافته است. اخلاق اسلامی اصالتاً در پی تحول معنوی انسان و تبدیل او به انسان کامل است. دغدغه انسان اخلاقی، قرب به خدا و رسیدن به مقام نمایندگی او در زمین است، ازاینرو هرگز وجود خود را به کمتر از آن، نمیفروشد؛ اما بیشک راه رسیدن به این منزلت، از دنیا میگذرد و توجه به دنیا و برخورداریهای دنیوی نیز در مسیر آخرت قرار دارد. به باور نویسنده، اخلاق اسلامی، همانگونه که تأمینکننده سعادت اخروی انسانهاست، در سعادت دنیوی آنان و بهسازی جامعه انسانی، نقش بیبدیلی دارد. در این فصل و فصول دیگر، به بهرههای دنیوی اخلاق اسلامی، پرداخته شده است[۱۰].
در فصل ششم، نگاهی شده است به نقش اخلاق در شکلگیری جامعه مطلوب. نویسنده در این فصل، به سرمایهها یا نقاط قوت جامعه مطلوب اخلاقی پرداخته و از سویی مزیتهای جامعه فضیلتمند در مقایسه با جامعه غیراخلاقی را بررسی نموده است. به اعتقاد وی، در آغاز باید به ترسیم جامعه مطلوب پرداخت تا دانسته شود این جامعه، از چه ویژگیهایی برخوردار است. به اعتقاد وی، اساساً انگیزه انسانها از زندگی جمعی و تشکیل اجتماعات، بهرهمند شدن از منافع حیات اجتماعی است و انسان تنها و دور از جامعه، زندگی پرمشقتی داشته و هزاران سال پیش، انسان دریافت که خداوند وی را بهگونهای آفریده که هم برخلاف سایر موجودات از احتیاجات و نیازهای بسیاری برخوردار است که هرگز قادر نیست تمامی آنها را مرتفع کند و هم دارای استعدادهای خاص فراحیوانی و ظرفیتهای فکری- فرهنگی است[۱۱].
فصل هفتم، به آسیبشناسی رابطه با خود اختصاص یافته و به بدین منظور، به بررسی سه آسیب خودفراموشی و خودفریبی، وسوسهپذیری و ضعف اراده و زیادهخواهی، پرداخته شده است[۱۲].
در فصل هشتم، به بحث پیرامون بهبود رابطه با خود (اخلاق فردی حداقلی) پرداخته شده و از خواننده انتظار میرود پس از مطالعه این فصل:
- خودشناسی را راه رسیدن به کمال و زمینه خداشناسی بداند.
- با راههای خودشناسی آشنا شود و آثار و پیامدهای آن را دریابد.
- موانع خودآگاهی را که همان موانع رسیدن به کمال است، بازشناسد.
- با فضیلت تقوا و عناصر و اقسام آن، آشنا شود[۱۳].
فصل نهم، مباحث مربوط به رابطه ایدئال با خود (اخلاق فردی حداکثری) را در خود جای داده است. نویسنده در این فصل، به دنبال آن است که خواننده، ضمن آشنایی با معنای حکمت و پارهای از نشانههای آن، راه رسیدن به حکمت را دریابد و با شناخت فواید حکمت و موانع آن، پیشنیازهای شناختی و انگیزشی آن را تأمین کند. همچنین معنای عزت و کرامت نفس حقیقی را دریابد و ضمن آَشنایی با معیار تحصیل عزتنفس، از آن در تقویت کرامت نفس، بهره گیرد و بهواسطه آشنایی با فضیلت عفت، راههای رسیدن به آن را بیاموزد و علاوه بر آن، تفاوتها و نیازهای زن و مرد را بشناسد و اهمیت ساماندهی غریزه جنسی را دریابد. همچنین به جایگاه ویژه خود در هستی و همچنین به ارج و مقام انسان عزتمند در میان مردم و تأثیراتی که این افراد بر دیگران میگذارند، پی برده و از تأثیرات عفت بر شخصیت و آفات و تهدیدهای آن، آگاهی یابد[۱۴].
در فصل دهم، به آسیبشناسی رابطه با خدا پرداخته شده است. از جمله اهدافی که پس از مطالعه این فصل، از خواننده انتظار میرود، عبارتند از اینکه:
- مفاهیم غفلت، یأس و قنوط، امن از مکر خدا و کافران را دریافته باشد و بتوان نقش آنها را در رابطه انسان با خدا بیان کند.
- بتواند رابطه خدافراموشی و خودفراموشی و نیز رابطه غفلت و خودبزرگبینی را تبیین نماید.
- آثار یأس از رحمت الهی و امن از مکر خدا را بداند و رابطه آن دو با طغیان را بشناسد و عوامل عمده کفران را بداند[۱۵].
فصل یازدهم در موضوع بهبود رابطه با خدا (اخلاق بندگی حداقلی) میباشد. نویسنده در این فصل، ابتدا به اهمیت یقظه و فواید آن اشاره کرده و سپس، ضمن تبیین معنای ترس از خدا و امید به او و نیز فواید و راهکارهای رسیدن به آن، خواننده را با دیدگاه ویژه اسلام درباره رابطه خوف و رجا آشنا کرده و در پایان، معنا و حقیقت شکر و اقسام و راهکارهای اتصاف به آن را توضیح داده است[۱۶].
در فصل دوازدهم، رابطه مطلوب با خدا (اخلاق بندگی حداکثری) توضیح داده شده است. از جمله اهدافی که نویسنده در نگارش این فصل دنبال کرده، آن است که خواننده:
- مفاهیم توکل، رضا و تسلیم را دریافته باشد و بتواند مصادیق آن را تشخیص دهد.
- تصور صحیحی درباره محب و عشق به خدا داشته باشد.
- راه اتصاف به محبت الهی و آثار عشق به خدا را در ساحتهای حیات آدمی بشناسد.
- درباره رزق، شناخت صحیحی داشته باشد و بتواند میان «رضا به روزی مقدر» و «تلاش برای روزی» را جمع کند[۱۷].
موضوع سایر فصول، به ترتیب عبارتند از: آسیبشناسی رابطه با دیگران؛ بهبود رابطه با دیگران (اخلاق اجتماعی حداقلی) و رابطه مطلوب با دیگران (اخلاق اجتماعی حداکثری).
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۱۸] و توضیح برخی از مطالب متن، به ذکر عبارت عربی آیات و روایاتی پرداخته شده است که ترجمه آنها، در متن آمده است[۱۹].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.