ابونصر فارابی؛ فیلسوف فرهنگ
ابونصر فارابی فیلسوف فرهنگ، به قلم غلامحسین ابراهیمی دینانی (متولد ۱۳۱۳ش)، فیلسوف و پژوهشگر حوزه حکمت و فلسفه نوشته شده است. این کتاب مجموعهای از گفتارها در بازخوانی اندیشه و آثار ابونصر فارابی، فیلسوف بزرگ و تأثیرگذار جهان اسلام است که به معرفی جنبههای مختلف فلسفه، حکمت، اخلاق و سیاست او میپردازد.
| ابونصر فارابی(ابراهیمی دینانی، غلام حسین) | |
|---|---|
| پدیدآوران | ابراهیمی دینانی، غلام حسین (نويسنده)
منصوری لاریجانی، اسماعیل (نویسنده) احمدزاده، ناصر (ويراستار) |
| عنوانهای دیگر | فیلسوف فرهنگ: مجموعه گفتارهای معرفت بازخوانی اندیشه و آثار فارابی |
| ناشر | صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران. انتشارات سروش |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1403ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-964-12-2494-5 |
| موضوع | فارابی، محمد بن محمد، 260؟ - 339ق. - فیلسوفان اسلامی - فلسفه اسلامی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 2الف2الف 327 BBR |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اهمیت کتاب
- معرفی یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام: فارابی بهعنوان «نخستین فیلسوف بزرگ جهان اسلام» شناخته میشود و این کتاب به بازخوانی عمیق اندیشه و آثار او میپردازد.
- ارتباط با مسائل معاصر: اندیشههای فارابی، با گذشت سالیان طولانی، همچنان موردتوجهه و بحث است و این کتاب تلاش میکند تا فلسفه او را در زمینه مسائل و چالشهای امروزین موردبررسی قرار دهد و نشان دهد که چگونه فلسفه او میتواند به مسائل روز پاسخ دهد.
- جامعیت مباحث فارابی: فارابی در زمینههای متنوعی چون منطق، فلسفه، اخلاق، سیاست، شعر، موسیقی، ریاضیات و نجوم، آثار و دیدگاههایی داشته است و این کتاب به این جامعیت میپردازد و ابعاد مختلف اندیشه او را پوشش میدهد[۱].
ساختار
کتاب شامل یک مقدمه، سیزده فصل اصلی، بخش منابع و نمایه است.
سبک نگارش
سبک نگارش کتاب تلفیقی از رویکرد علمی، فلسفی و ادبی است. این اثر با هدف ایجاد شناخت عمیق در مخاطبان علاقهمند به فلسفه اسلامی نگاشته شده است. از ویژگیهای اصلی آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
گزارش محتوا
مقدمه: مقدمه کتاب به معرفی ابونصر فارابی، یکی از برجستهترین حکمای جهان اسلام میپردازد. او به «معلم ثانی» پس از ارسطو شهرت یافت و در منطق، فلسفه و اخلاق تبحر خاصی داشت[۴].
فصل اول: کلیاتی درباره حکیم فارابی: این فصل به کلیات زندگی و اندیشههای فارابی میپردازد. این فصل همچنین به رابطه فارابی با فلسفه یونان اشاره میکند و بیان میکند که او افکار افلاطون و ارسطو را درهمآمیخته و بهنوعی آشتی داده است[۵].
فصل دوم: تعریف فلسفه و قواعد آن: این فصل به تعریف فلسفه از دیدگاه فارابی و اصول آن میپردازد. فارابی فلسفه را بهعنوان یک ساماندهی فکری و اندیشهای تعریف میکند [۶].
فصل سوم: گفتمان فلسفی فارابی: این بخش به گفتمان فلسفی فارابی، بهویژه نظریه «مدینه فاضله» او میپردازد. فارابی به بررسی چگونگی اداره جامعه میپردازد و عدالت را از ارکان اصلی مدینه فاضله میداند. وی بر این باور است که حاکم جامعه باید فیلسوف و حکیم باشد[۷].
فصل چهارم: راههای معرفت از نگاه فارابی: این فصل به بحث درباره چگونگی حصول معرفت از دیدگاه فارابی میپردازد. او معتقد است که معرفت از حواس ظاهری شروع میشود و سپس به حواس باطنی (مانند حس مشترک، خیال، حافظه و وهم) و در نهایت به عقل میرسد[۸].
فصل پنجم: انواع عقل: در این فصل، انواع عقل از دیدگاه فارابی موردبررسی قرار میگیرد. فارابی عقل را به شش قسم تقسیم میکند: عقل عام، عقل کلامی، عقل فطری، عقل تجربی، عقل نظری و عقل فعال[۹].
فصل ششم: معرفت اشراق: این فصل به معرفت اشراقی از دیدگاه فارابی میپردازد. معرفت اشراقی نوعی درک مستقیم و بیواسطه است وی برای اشراق سه مؤلفه را لازم میداند: روح پاک، عقل نظری و افاضه معقولات[۱۰].
فصل هفتم: جوهره عقل اشراق: در این فصل، نویسندگان به عمق جوهره عقل اشراقی در فلسفه فارابی میپردازند. این جوهره در واقع همان عقل فعال است که عالم را اداره میکند[۱۱].
فصل هشتم: کلیاتی درباره حکیم فارابی: این فصل که عنوانی مشابه فصل اول دارد، به تبیین دقیقتر رابطه «عالم خیال» و «عالم عقل» در اندیشه فارابی میپردازد. ایشان معرفت را از حس شروع میکند و به خیال میرسد و از خیال به عقل و از عقل به مافوق عقل میرسد که ذات حق تبارکوتعالی است و آن ذات از هرگونه ادراک محجوب است [۱۲].
فصل نهم: جامعه سیاسی از نظر فارابی: این فصل به نظریه سیاسی فارابی، بهویژه مفهوم «مدینه فاضله» و «حکیم مسئول» (حاکم ایدهآل) میپردازد[۱۳].
فصل دهم: نیایش فارابی: این فصل به اهمیت دعا و نیایش در اندیشه فارابی اختصاص دارد. فارابی نیایش را راهی برای ارتباط با خداوند و طلب حکمت و کمال میداند. نیایش برای او صرفاً درخواست مادی نیست، بلکه بیان ارادت و خلوص بنده در برابر خداوند است[۱۴].
فصل یازدهم: نیایش ظهور: در این فصل، نیایش بهعنوان راهی برای «ظهور» و «آشکارشدن» حقایق الهی بررسی میشود. فارابی معتقد است که از طریق نیایش، انسان میتواند با خداوند ارتباط برقرار کند و به مرحلهای از معرفت برسد که در آن حجابها برطرف شده و حقایق آشکار میشوند[۱۵].
فصل دوازدهم: طلب کمال در دعا: این فصل به اهمیت دعا برای طلب کمال و رسیدن به مقام اعلای وجود میپردازد. فارابی در دعاهای خود بر رهایی از تعلقات مادی تأکید دارد[۱۶].
فصل سیزدهم: نیایش حکیمانه: فصل پایانی کتاب به نیایشهای حکیمانه فارابی میپردازد که در آنها خرد و معنویت درهمتنیده شدهاند[۱۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.