ابن حمزه، حسن بن حمزه
ابن حَمْزه، شریف حسن بن حمزه بن على طبری مرعشى (د 358ق/969م)، محدث امامى.
نسب او با 6 واسطه به امام زینالعابدین(ع) مىرسد. خاندان او كه به جهت انتساب به جدش على مرعش، مرعشى خوانده مىشدند، از علویان ساكن طبرستان بودند. ابن حمزه خود نیز به گفته فخر رازی، اهل طبرستان بود و حتى اعقاب او در آنجا مىزیستند.
آشنایى با زندگى ابن حمزه، به عنوان یكى از حلقههای مهم سلسله اسناد آثار سلف امامیه، حائز اهمیت است، چنانكه نام او به عنوان راوی آثار در شرح حال 95 تن از كسانى كه در رجال نجاشى و 6 تن از كسانى كه در فهرست طوسى آمده، ذكر شده است.
مشایخ
شواهد متعدد دلالت بر آن دارد كه او تحصیل خود را در طبرستان آغاز كرد و در آنجا از مشایخى چون ابوالعباس احمد بن محمد دینوری و ابوجعفر محمد بن امیدوار طبری اخذ حدیث كرد. همچنین نام جمعى دیگر از طبریان در میان مشایخ او به چشم مىخورد. به گفته ابن اسفندیار، ابن حمزه در تاریخى نامعلوم سفری به مشهد داشته و خود مراحل سفر را به نظم كشیده است. بنابر نسخهای از تاریخ طبرستان او سالها در مشهد اقامت گزید و شاید استماع ابن حمزه از على بن محمد بن قتیبه نیشابوری در همین سفر بوده باشد.
در مطالعه مشایخ ابن حمزه به نام محدثانى برمىخوریم كه نشان مىدهد ابن حمزه مرحلهای از تحصیل خود را در قم و ری گذرانده است. از آن جمله مىتوان محمد بن جعفر اسدی رازی، احمد بن ادریس قمى و محمد بن جعفر بن بطّه قمى را نام برد. با توجه به وفات احمد بن ادریس در 306ق و طبقه دیگر مشایخ قمى وی، و نیز با تكیه بر عدم استماع ابن حمزه از صفار (د 290ق) و كثرت نقل با واسطه از او، مىتوان ورود او به قم را قدری پس از 290ق تخمین زد.
تاریخ مراجعت ابن حمزه از سفر قم و ری حداكثر به 312ق مىرسد، زیرا بر اساس سندی كه ابن نوح سیرافى ارائه كرده، او در ایام حكمرانى جعفر بن حسن ناصر در آمل اخذ حدیث كرده است. البته در نسخه رجال نجاشى تاریخ این استماع 300ق ذكر شده، ولى ظاهراً در نسخ مزبور، افتادگى وجود دارد، زیرا جعفر بن حسن ناصر دو بار در سالهای 306-307 و 311-312ق بر آمل تسلط داشته است؛ از این رو، رقم 300 را باید تحریف یكى از این ارقام یاد شده دانست. از 312 تا 328ق از زندگى ابن حمزه در منابع اطلاعى به دست نرسیده، ولى مىتوان حدس زد كه او پس از مدتى اقامت در موطن خود آهنگ عراق كرده باشد. او در 328ق از احمد بن محمد بن سعید بن عقده بهره برده و در همین سال هارون بن موسى تلعكبری از او استماع كرده است. با شناختى كه از ابن عقده و تلعكبری داریم، این ملاقاتها مىتوانسته در بغداد یا كوفه صورت گرفته باشد، با توجه به یافت نشدن روایاتى كه ملاقات ابن حمزه با دیگر محدثان مشهور بغداد را ثابت كند، احتمال كوفه رجحان مىیابد. در حكایتى كه غضائری از خود ابن حمزه نقل كرده، به مراحل تحصیل او در طبرستان، قم و تكمیل آن در عراق اشاره رفته است. ابن حمزه در تاریخى نامشخص، شاید در جریان سفر به عراق، به حج رفته و در مكه از ابوغانم اسماعیل بن عبدالرحمان حارثى استماع كرده است.
درباره فاصله 328 تا 356ق از حیات ابن حمزه نیز در منابع سكوتى دیده مىشود، ولى امكان ورود او به قم و ری، در راه بازگشت به طبرستان، بعید نمىنماید. احتمال دارد استماع محمد بن على بن بابویه قمى و جعفر بن احمد بن رازی از او در همین سفر بوده باشد.
در مورد مشایخ روایى او بجز آنان كه یاد شد، از محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری، على بن ابراهیم قمى، على بن حاتم قزوینى و محمد بن جریر بن رستم طبری مىتوان نام برد. در سندی در الاختصاص روایت ابن حمزه از كلینى نیز دیده مىشود.
شاگردان
ابن حمزه در 356ق به بغداد رفت، و مشایخ آنجا از او استماع كردند.
از شاگردان و راویان او نیز بجز موارد مذكور در مقاله، احمد بن محمد بن عبیدالله بن عیاش جوهری، محمد بن احمد بن شاذان قمى، احمد بن على بن نوح سیرافى، محمد بن محمد بن نعمان مفید، حسین بن عبیدالله غضائری و احمد بن عبدالواحد بن عبدون شایان ذكرند.
ویژگیهای اخلاقی، تخصصهای علمی
از نظر رجالى گرچه توثیقى در مورد ابن حمزه نرسیده، ولى مفید و طوسى او را به زهد و ورع و صلاح ستودهاند و نجاشى او را از بزرگان طایفه امامیه شمرده است. همچنین ابن بابویه و غضائری درباره او عبارت «رضىالله عنه» به كار بردهاند.
ابن حمزه نه تنها در حدیث شهرت داشت، بلكه به عنوان فقیه نیز شناخته مىشده است. همچنین در برخى منابع از او با عنوان نسبشناس، ادیب، شاعر و حتى متكلم یاد شده است و عناوین آثار مفقود او برخى از این گفتهها را تأیید مىكند.
وفات
نجاشى بدون تصریح به بازگشتن یا بازنگشتن او به طبرستان گزارش كرده كه وی در 358ق وفات یافته است، ولى ابن اسفندیار مرقد او را در آمل دانسته است و از این رو وی باید پس از بغداد به طبرستان بازگشته باشد. در عبارتى منقول از لمحالبرهان شیخ مفید از یكى از مشایخ خود با عنوان «الشریف الزكى ابومحمد الحسینى» یاد شده كه بنا به ظاهر عبارت در 363ق هنوز زنده بوده است؛ ولى مشكل بتوان بر اساس این عبارت غیر صریح در گزارش نجاشى تردید كرد و وفات ابن حمزه را پس از 363ق دانست. در زمان حكومت اردشیر (ظاهراً حسام الدوله پسر كین خواز، د 647ق)، بهاءالدین مامطیری او را بر آن داشت تا مقبره ابن حمزه را تجدید بنا كند.
آثار
از جمله آثار متعدد ابن حمزه، المبسوط في عمل یوم و لیله، الأشفیه في معانيالغیبه و تباشیرالشریعه قابل ذكرند.
از اشعار او ابن اسفندیار قصیدهای در 37 بیت و ابن شهر آشوب یك دو بیتى نقل كردهاند.[۱]
پانویس
- ↑ پاكتچى، احمد، ج3، ص367-368
منابع مقاله
پاكتچى، احمد، دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.