أساسيات التأصيل و التوجيه الإسلامي للعلوم و المعارف و الفنون

    از ویکی‌نور
    أساسيات التأصيل و التوجيه الإسلامي للعلوم و المعارف و الفنون
    أساسيات التأصيل و التوجيه الإسلامي للعلوم و المعارف و الفنون
    پدیدآورانیالجن، مقداد (نویسنده)
    ناشردار عالم الکتب للطباعة و النشر و التوزیع
    مکان نشرریاض
    سال نشر1425ق/2004م
    موضوعع‍ل‍وم‌ اس‍لام‍ی‌,ه‍ن‍ر اس‍لام‍ی‌,اس‍لام‌ و آم‍وزش‌ و پ‍رورش‌,ع‍ل‍م‌ و دی‍ن‌
    کد کنگره
    ‏‏‫‬‭BP۱۱/۵/ع۸ ‏‫‭ی۲

    أساسيات التأصيل و التوجيه الإسلامي للعلوم و المعارف و الفنون [۱] تألیف مقداد یالجن؛ این کتاب دهمین عنوان از مجموعه‌اى است با فروست: سلسله کتاب تربیتنا، که تا سال 1428 ق/ 2007 م هجده عنوان آن به چاپ رسیده است. مؤلف که متولد ترکیه و تحصیل‌کرده در مصر، و استاد رشته علوم تربیتى دانشکده علوم اجتماعى در دانشگاه اسلامى امام محمدبن سعود است، میان پایه‌گذارى اسلامى علوم [اسلامى‌سازى علوم] و هدایت و جهت‌دهى اسلامى به آن‌ها فرق نهاده است و در شرح فلسفه این کار مى‌گوید که علوم سه دسته‌اند: علوم اجتماعى و انسانى، علوم شرعى، علوم طبیعى و تجربى. علوم اجتماعى و انسانى نیازمند پایه‌گذارى اسلامى [اسلامى‌سازى] اند؛ علوم شرعى بر اساس اسلام پى نهاده شده‌اند و پایه‌گذارى دوباره آن‌ها تحصیل حاصل است؛ علوم طبیعى را به‌سادگى نمى‌توان پایه‌گذارى اسلامى [اسلامى‌سازى] کرد، اما مى‌توان آن‌ها را سمت‌وسوى اسلامى داد (ص 5). نگارنده در ادامه اشاره مى‌کند که در این اثر تنها به پى‌نهادهاى پایه‌گذارى اسلامى و هدایت اسلامى علوم نظر دارد و به‌هیچ‌وجه به جزئیات امر نمى‌پردازد. وى بر این اساس، مطالبش را در مقدمه، دو بخش چندفصلى و خاتمه ساخته و پرداخته است.

    بخش نخست این کتاب دربارۀ پى‌نهادهاى پایه‌گذارى اسلامى علوم اجتماعى و مطالعات انسانى است که از دو فصل تشکیل شده است. در فصل نخست، آغاز سخن بر سر ارکان چهارگانه اساسى پیروزى در پایه‌گذارى اسلامى علوم است، آنگاه از تجربه‌هاى هفت‌گانه پیشین نگارنده که او را به سوى اسلامى کردن علوم رهنمون ساخته، سخن رفته است.

    فصل دوم بخش نخست، دربارۀ مفهوم پایه‌گذارى، اهداف پایه‌گذارى، اهمیت این کار، مهم‌ترین حوزه‌هاى آن، ویژگى‌هاى روش پایه‌گذارى و مراحل آن، لغزشگاه‌ها و گردنه‌هاى پایه‌گذارى، شروط پیروزى در فراخواندن به پایه‌گذارى است. نگارنده یکى از این شروط را زدودن شبهه‌هایى مى‌داند که دربارۀ پایه‌گذارى مطرح شده است. یکى از مهم‌ترین این شبهات، دشوارى بل محال بودن پایه‌گذارى به‌ویژه در برخى از علوم است. یکى از عوامل پیدایش این نگرش منفى به پایه‌گذارى فرق ننهادن میان مفهوم پایه‌گذارى علوم، با هدایت و جهت‌دهى به آن‌ها و غفلت از این نکته است که علوم تجربى نیازمند هدایت و جهت‌بخشى‌اند نه پایه‌گذارى، از این‌رو در بخش دوم به بحث پى‌نهادهاى سمت‌وسو دادن به علوم پرداخته شده است (ص 84).

    فصل نخست از سه فصل بخش دوم این کتاب، با بررسى مفهوم جهت‌دهى اسلامى علوم آغاز مى‌شود. مطلب بعدى بیان اهمیت این کار است که از نگاه نگارنده و دیگران بررسى شده است. موضوع سوم این فصل، اشارتى است به علوم و معارف کلى و جزئى که جهت‌دهى در آن‌ها قابل اعمال است. ابعاد و جنبه‌هاى گوناگون جهت‌دهى و اهمیت جهت‌دهى اسلامى به علوم و فنون بحث‌هاى بعدى این فصل است.

    پى‌نهادهاى جهت‌دهى اسلامى به علوم، موضوع فصل دوم این بخش از کتاب است و در آن از پنج پى‌نهاد یاد مى‌شود که عبارت‌اند از: نظریه شناخت در اسلام؛ ویژگى‌هاى روش جهت‌دهى اسلامى به علوم؛ ارتباط میان فرآیند تعلیم و تعلم و به‌کارگیرى علوم؛ ارزش‌ها و آداب اسلامى؛ فراگیرى جهت‌دهى‌هاى تربیت اسلامى؛ اشاره‌اى به نمونه‌هاى عملى جهت‌دهى اسلامى به علوم.

    فرجامین فصل این بخش از کتاب به واکاوى مشکلات و موانع جهت‌دهى اسلامى به علوم اختصاص یافته و در آن از نه مشکل و مانع یاد شده است: فقدان آگاهى نسبت به اهمیت و بایستى جهت‌دهى اسلامى به علوم؛ نبود روش‌شناسى روشن براى جهت‌دهى اسلامى به علوم؛ فراهم نبودن فضاى برانگیزنده براى عملى کردن جهت‌دهى؛ نبود ساختار ادارى لازم براى اجراى جهت‌دهى؛ نبود سیاست و نظام آموزشى پایبند به جهت‌دهى؛ بیگانگى بسیارى از معلمان کشورهاى اسلامى با خصلت‌هاى معلم مسلمان و عناصر آن؛ فراهم نبودن عوامل و وسایل لازم براى جهت‌دهى؛ کرنش نظام‌ها و برنامه‌هاى [آموزشى] در بسیارى از کشورهاى اسلامى در برابر سکولاریزم. نگارنده در شرح هریک از مشکلات و موانع یادشده، نخست به عوامل پیدایش آن‌ها و سپس به روش‌هاى زدودن آن‌ها پرداخته است.

    در خاتمه کتاب از مهم‌ترین دستاوردهاى این اثر سخن رفته است و با بیان ده پیشنهاد دربارۀ پایه‌گذارى و جهت‌دهى اسلامى به علوم، بحث بسته مى‌شود.

    • گفتنى است که این قلم براى این اثر در زبان فارسى نمونه‌اى نمى‌شناسد. حال آن‌که در میان عربان چند کتاب دیگر در زمینه پایه‌گذارى اسلامى و جهت‌دهى اسلامى علوم وجود دارد؛ ازآن‌هاست:

    اسماعیل فاروقى، اسلمه المعرفه (کویت، دارالبحوث العلمیه، 1404 ق)؛ حمدى عطیه، تصور مقترح لاسلمه الخطط الدراسیه للعلوم المدرسیه فى العالم الاسلامى (مکه مکرمه، المرکز العالمى للتعلیم الاسلامى، 1406 ق)؛ عماده البحث العلمى بجامعه الامام محمدبن سعود الاسلامیه، التأصیل الاسلامى للعلوم الاجتماعیه (ریاض، العماده، [بى‌تا])؛ عبدالرحمن صالح عبدالله، التوجیه الاسلامى للعلوم التربویه (جده، دارالمناره، 1406 ق)؛ عدنان محمد زرزور، التوجیه الاسلامى للعلوم والمعارف؛ مفهومه و اهدافه (بیروت، مؤسسه الرساله، 1992 م)؛ زکى محمد اسماعیل، الجامعات الاسلامیه والتأصیل الاسلامى للعلوم (اسکندریه، دارالمطبوعات الجدیده، 1992 م)؛ مناع قطان، مفهوم التوجیه الاسلامى للعلوم و اهدافه و اسسه العامه (در مجموعه مقالات بحوث مؤتمر التوجیه الاسلامى للعلوم، قاهره، 1413 ق)؛ انور جندى، تأصیل مناهج العلوم والدراسات الانسانیه بالعوده الى مناهج الفکر الاسلامى (چاپ دوم: دمشق، مکتبه الفارابى، 1410 ق/ 1990 م)؛ حامد سالم عایض حربى، التأصیل والتوجیه الاسلامى للعلوم التربویه و مناهجها من منظور التربیه الاسلامیه (چاپ اول: مکه مکرمه، جامعه ام‌القرى، 1418 ق/ 1997 م)؛ محمد عبدالسمیع و مسلم سجاد، تخطیط المناهج الدراسیه للعلوم الطبیعیه، الروئیه الاسلامیه، ترجمه مکتب التربیه العربیه لدول الخلیج (مکه مکرمه، مکتب التربیه العربیه لدول الخلیج، 1987 م)؛ عبدالرحمن عبدالرحمن نقیب و منى سالوس، نحو تأصیل اسلامى للبحث التربوى (قاهره، دارالنشر للجامعات، 1420 ق)؛ همو، فى مسیره اسلامیه المعرفه (قاهره، اسکندریه، دارالسلام، 2010 م).[۲]


    پانویس

    1. مبانى پايه‌گذارى و جهت‌دهى اسلامى به علوم و معارف و فناورى‌ها
    2. رفیعی، بهروز، ص43-45


    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز، کتاب‌شناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.

    وابسته‌ها