گنجینه اصطلاحات فقهی و اصولی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|اصطلاحات (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|اصطلاحات (ابهام زدایی)}}
 
{{کاربردهای دیگر| اصطلاحات فقهی (ابهام زدایی)}}
'''گنجینه اصطلاحات فقهی و اصولی'''، ترجمه «[[الفتح المبين في تعريف مصطلحات الفقهاء والأصوليين]]» نوشته [[حفناوی، محمد ابراهیم|محمد ابراهیم حفناوی]]  نویسنده مصری است. [[بلوچ، فیض محمد|فیض محمد بلوچ]] این کتاب را به فارسی روان ترجمه کرده و بر آن مقدمه نوشته است.  
'''گنجینه اصطلاحات فقهی و اصولی'''، ترجمه [[الفتح المبين في حل رموز و مصطلحات الفقهاء و الأصوليين]] نوشته [[حفناوی، محمد ابراهیم|محمد ابراهیم حفناوی]]  نویسنده مصری است. [[بلوچ، فیض محمد|فیض محمد بلوچ]] این کتاب را به فارسی روان ترجمه کرده و بر آن مقدمه نوشته است.  


مترجم در مقدمه، واژگان «مذهب»، «اصطلاح»، «فقه» و «اصول» را تعریف می‌کند تا مقصود از ترکیب آنها روشن گردد. او معتقد است که اصول فقه، علمی است که مسلمانان آن را وضع کردند تا در پرتو آن به استنباط احکام شرعی از ادله تفصیلی دست یابند. همچنین در معرفی اصطلاح و هدف از وضع آن می‌نویسد: اصطلاح، لفظی را گویند که با توافق اهل یک دانش و فن، در معنا و مفهوم خاصی به‌کار می‌رود و تدریجاً میان اهل آن دانش و فن و مخاطبان آن، متداول می‌گردد. هر مذهبی دارای اصطلاحات مخصوص به خود می‌باشد که در شناخت آن مذهب نقش مهمی را برعهده دارند؛ ازاین‌رو، شناخت این اصطلاحات، به‌ویژه برای کسانی که با نگاه فرامذهبی به آن می‌نگرند، ضروری است و غرض از وضع «اصطلاحات»، آسان کردن تفهیم و تفهم در مباحث علمی و فنی است و این غرض گاه میان اساتید و اهل علوم و فنون مطرح است، ولی گاه افراد عامی و غیر آشنا طرف خطاب اهل علم و فن هستند که برای فهم سریع آنان نیز ساده‌ترین راه به‌کار بردن اصطلاحات است؛ زیرا به‌وسیله آن می‌توان معانی زیاد را با کوتاه‌ترین الفاظ و ظریف‌ترین معانی را به آسان‌ترین وجه بیان کرد<ref>ر.ک: پیشگفتار مترجم، ص20-19</ref>‏.   
مترجم در مقدمه، واژگان «مذهب»، «اصطلاح»، «فقه» و «اصول» را تعریف می‌کند تا مقصود از ترکیب آنها روشن گردد. او معتقد است که اصول فقه، علمی است که مسلمانان آن را وضع کردند تا در پرتو آن به استنباط احکام شرعی از ادله تفصیلی دست یابند. همچنین در معرفی اصطلاح و هدف از وضع آن می‌نویسد: اصطلاح، لفظی را گویند که با توافق اهل یک دانش و فن، در معنا و مفهوم خاصی به‌کار می‌رود و تدریجاً میان اهل آن دانش و فن و مخاطبان آن، متداول می‌گردد. هر مذهبی دارای اصطلاحات مخصوص به خود می‌باشد که در شناخت آن مذهب نقش مهمی را برعهده دارند؛ ازاین‌رو، شناخت این اصطلاحات، به‌ویژه برای کسانی که با نگاه فرامذهبی به آن می‌نگرند، ضروری است و غرض از وضع «اصطلاحات»، آسان کردن تفهیم و تفهم در مباحث علمی و فنی است و این غرض گاه میان اساتید و اهل علوم و فنون مطرح است، ولی گاه افراد عامی و غیر آشنا طرف خطاب اهل علم و فن هستند که برای فهم سریع آنان نیز ساده‌ترین راه به‌کار بردن اصطلاحات است؛ زیرا به‌وسیله آن می‌توان معانی زیاد را با کوتاه‌ترین الفاظ و ظریف‌ترین معانی را به آسان‌ترین وجه بیان کرد<ref>ر.ک: پیشگفتار مترجم، ص20-19</ref>‏.   
۸٬۳۷۲

ویرایش