۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
|تخلص = داعی | |تخلص = داعی | ||
|نام پدر = | |نام پدر = | ||
|ولادت = | |ولادت = حدود 540ق | ||
|محل تولد = قم | |محل تولد = قم | ||
|کشور تولد = | |کشور تولد = | ||
|محل زندگی = | |محل زندگی = | ||
|رحلت = | |رحلت = 607 یا 610ق | ||
|شهادت = | |شهادت = | ||
|مدفن = | |مدفن = | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
رکنالدین در حدود نیمه سده ششم در قم متولد شد. در مورد تاریخ تولد و وفات او چندان سخنی در تذکرهها گفته نشده و بیشتر به اینکه او از شاعران قرن ششم و اوایل قرن هفتم بوده است، بسنده کردهاند، اما با توجه به تاریخ زندگی ممدوحان وی، سال تولد و وفات وی حدود 540 -607 یا 610ق برآورده میشود. | رکنالدین در حدود نیمه سده ششم در قم متولد شد. در مورد تاریخ تولد و وفات او چندان سخنی در تذکرهها گفته نشده و بیشتر به اینکه او از شاعران قرن ششم و اوایل قرن هفتم بوده است، بسنده کردهاند، اما با توجه به تاریخ زندگی ممدوحان وی، سال تولد و وفات وی حدود 540 -607 یا 610ق برآورده میشود.<ref>ر.ک: زینی وند، تورج ؛ قلندرلکی سلطانی، لیلا؛ ص136</ref> | ||
== فعالیتها == | == فعالیتها == | ||
در زادگاه خود قم پرورش یافته و در همانجا منصب قضاوت را عهدهدار بوده است. او در وطن خویش شاعری را آغاز کرده و زبان به مدح بزرگان شیعه و حکام و پادشاهان قم و ری و مازندران گشوده است.<ref>ر.ک: | در زادگاه خود قم پرورش یافته و در همانجا منصب قضاوت را عهدهدار بوده است. او در وطن خویش شاعری را آغاز کرده و زبان به مدح بزرگان شیعه و حکام و پادشاهان قم و ری و مازندران گشوده است.<ref>ر.ک: محدث، علی، ص5</ref> | ||
این فقیه و دانشمند فرزانه شیعی، در بیشتر سرودههایش، تحت تأثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است. | این فقیه و دانشمند فرزانه شیعی، در بیشتر سرودههایش، تحت تأثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است. | ||
در آنجا «عزالدین یحیی» نقیبالنقباء و بزرگ شیعیان ری و قم را مدح گفته و آخرالامر دیوان خود را به فرمان او گرد آورده است. در همان هنگام به جز حکام و بزرگان محلی، پادشاه مازندران -حسام الدین اردشیر بن الحسن - و تنی چند از وزرای خلیفهی عباسی الناصرلدین الله را در قصائد خود ستوده است. سرانجام رحل اقامت به تبریز کشیده و در آنجا ساکن شده و خود را به مدح مظفرالدین اوزبک - آخرین اتابک آذربایجان واران - و وزیر او ربیبالدین ابوالقاسم و سایر بزرگان آن مرز و بوم اختصاص داده است.<ref>ر.ک: | در آنجا «عزالدین یحیی» نقیبالنقباء و بزرگ شیعیان ری و قم را مدح گفته و آخرالامر دیوان خود را به فرمان او گرد آورده است. در همان هنگام به جز حکام و بزرگان محلی، پادشاه مازندران -حسام الدین اردشیر بن الحسن - و تنی چند از وزرای خلیفهی عباسی الناصرلدین الله را در قصائد خود ستوده است. سرانجام رحل اقامت به تبریز کشیده و در آنجا ساکن شده و خود را به مدح مظفرالدین اوزبک - آخرین اتابک آذربایجان واران - و وزیر او ربیبالدین ابوالقاسم و سایر بزرگان آن مرز و بوم اختصاص داده است.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
او بنابر قرائنی تا سال 614ق زنده بوده است، سرگذشت او به نمونهای از شعرش در اکثر تذکرهها و مجموعههای شعری مندرج است. او با خاقانی و فلکی شروانی و کمالالدین اسماعیل و اثیرالدین اومانی و عدهای دیگر از شعرا معاصر بوده و با برخی از آنها مکاتبه و دوستی داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref> | او بنابر قرائنی تا سال 614ق زنده بوده است، سرگذشت او به نمونهای از شعرش در اکثر تذکرهها و مجموعههای شعری مندرج است. او با خاقانی و فلکی شروانی و کمالالدین اسماعیل و اثیرالدین اومانی و عدهای دیگر از شعرا معاصر بوده و با برخی از آنها مکاتبه و دوستی داشته است.<ref>ر.ک: همان</ref> |
ویرایش