۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''تاريخ سيستان از آمدن تازيان تا بر آمدن دولت صفاريان'''، تأليف [[باسورث، کلیفورد ادموند|ادموند كليفورد باسورث]] مورخ و | '''تاريخ سيستان از آمدن تازيان تا بر آمدن دولت صفاريان'''، تأليف [[باسورث، کلیفورد ادموند|ادموند كليفورد باسورث]] مورخ و ایرانشناس انگليسى است كه توسط [[انوشه، حسن|حسن انوشه]] به زبان فارسی برگردانده شده است. در اين اثر جغرافياى سياسى سيستان از پيش از اسلام تا زمان صفاريان مورد بحث قرار گرفته است و از منابع ارزشمند در اين موضوع به شمار مىرود. | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
#با آغاز حكومت امويان مسائل داخلى گذشته؛ يعنى ستيزههاى قبيلهاى و گروهبندىها به جاى اين كه فروكش كند، بالا گرفت؛ گرايشهاى جدايىخواهانه همچنان پا بر جاى بود. پس از كمتر از پنجاه سال، حكومت عباسى در سيستان، استيلاى بىواسطه خلفا در اين سرزمين آنچنان ضربه خورد كه ديگر هرگز وضعيت پيشين خود را باز نيافت. | #با آغاز حكومت امويان مسائل داخلى گذشته؛ يعنى ستيزههاى قبيلهاى و گروهبندىها به جاى اين كه فروكش كند، بالا گرفت؛ گرايشهاى جدايىخواهانه همچنان پا بر جاى بود. پس از كمتر از پنجاه سال، حكومت عباسى در سيستان، استيلاى بىواسطه خلفا در اين سرزمين آنچنان ضربه خورد كه ديگر هرگز وضعيت پيشين خود را باز نيافت. | ||
#:در بخشى از اين فصل مىخوانيم: «با در ميان آوردن نام خوارج مىرسيم به يكى از پايدارترين عوامل در ستيزههاى فرقهاى كه در دو يا سه سده نخست اسلامى سيستان را گرفتار دشوارىهاى سنگين كرد و سرانجام چنان اين ولايت را به خاک سياه نشاند كه به جاى اين كه چيزى به دستگاه خلافت بپردازد، متكى به يارىهاى مالى آن دستگاه گرديد». | #:در بخشى از اين فصل مىخوانيم: «با در ميان آوردن نام خوارج مىرسيم به يكى از پايدارترين عوامل در ستيزههاى فرقهاى كه در دو يا سه سده نخست اسلامى سيستان را گرفتار دشوارىهاى سنگين كرد و سرانجام چنان اين ولايت را به خاک سياه نشاند كه به جاى اين كه چيزى به دستگاه خلافت بپردازد، متكى به يارىهاى مالى آن دستگاه گرديد». | ||
#در ابتداى اين فصل اوضاع اجتماعى سيستان در زمان حكومت واليان نخستين عباسى ذكر شده است. سپس به بررسى حركات در اين دوران اشاره و چنين نتيجه مىگيرد كه اگر چه خوارج دشمنان آشتىناپذير امويان بودند؛ اما دشمنى آنها با عباسيان نيز كمتر از آن نبوده است. بررسى شورش يك دهقان | #در ابتداى اين فصل اوضاع اجتماعى سيستان در زمان حكومت واليان نخستين عباسى ذكر شده است. سپس به بررسى حركات در اين دوران اشاره و چنين نتيجه مىگيرد كه اگر چه خوارج دشمنان آشتىناپذير امويان بودند؛ اما دشمنى آنها با عباسيان نيز كمتر از آن نبوده است. بررسى شورش يك دهقان ایرانى به نام حمزة بن آذرك و قوت گرفتن طاهريان مباحث پايانى اين فصل را تشكيل مىدهد. | ||
#مباحث اين فصل با بررسى منابع آغاز شده است. آثار يعقوبى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ از جمله منابعى مهمى است كه در گروه منابع شرقى مورد مطالعه قرار گرفته است. به گفته نويسنده منابعى كه به گروه «شرقى» تعلق دارند، برخلاف فىالمثل يعقوبى هم روزگار اوايل دوره صفارى نيستند؛ اما در دوره جانشينان صفاريان در خراسان؛ يعنى سامانيان زندگى مىكردند. در نتيجه در بدست دادن تاريخ دقيق رويدادها دقت كمترى دارند؛ اما در عوض به ذكر جزئياتى مىپردازند كه در جاى ديگر بدست نمىآيد. تمامى مطالب اين بخش نيز پيرامون حكومت يعقوب ليث صفارى و به پايان آمدن حكومت عباسيان است. | #مباحث اين فصل با بررسى منابع آغاز شده است. آثار يعقوبى، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]]؛ از جمله منابعى مهمى است كه در گروه منابع شرقى مورد مطالعه قرار گرفته است. به گفته نويسنده منابعى كه به گروه «شرقى» تعلق دارند، برخلاف فىالمثل يعقوبى هم روزگار اوايل دوره صفارى نيستند؛ اما در دوره جانشينان صفاريان در خراسان؛ يعنى سامانيان زندگى مىكردند. در نتيجه در بدست دادن تاريخ دقيق رويدادها دقت كمترى دارند؛ اما در عوض به ذكر جزئياتى مىپردازند كه در جاى ديگر بدست نمىآيد. تمامى مطالب اين بخش نيز پيرامون حكومت يعقوب ليث صفارى و به پايان آمدن حكومت عباسيان است. | ||
در مطالعه كتاب بايد توجه داشت كه در آثار باسورث عنايت به مقوله تاريخ ملى بسيار اندك است و بدين جهت كليت وقايع در پرتو يك مفهوم واحد شكل نمىگيرند. هر واقعهاى خود ذاتاً موجوديت دارد و گويى تاريخ از نظر او مجمعالحوادث است. اين موجب مىشود، نوشتههاى او صورت تحليلى به خود نگيرد، بلكه تأليفى باقى بماند. از آن جا كه مطالب تواريخ محلى معمولاً موردى و غيرمستمر هستند؛ لذا اخبار آنها كامل نيست و نمىتوانند تصوير كامل و دقيقى از كليت يك دوره تاريخى را بدست دهند. | در مطالعه كتاب بايد توجه داشت كه در آثار باسورث عنايت به مقوله تاريخ ملى بسيار اندك است و بدين جهت كليت وقايع در پرتو يك مفهوم واحد شكل نمىگيرند. هر واقعهاى خود ذاتاً موجوديت دارد و گويى تاريخ از نظر او مجمعالحوادث است. اين موجب مىشود، نوشتههاى او صورت تحليلى به خود نگيرد، بلكه تأليفى باقى بماند. از آن جا كه مطالب تواريخ محلى معمولاً موردى و غيرمستمر هستند؛ لذا اخبار آنها كامل نيست و نمىتوانند تصوير كامل و دقيقى از كليت يك دوره تاريخى را بدست دهند. | ||
باسورث از پيشقدمان فراهم آوردن مواد و قالب اصلى تاريخ شرق | باسورث از پيشقدمان فراهم آوردن مواد و قالب اصلى تاريخ شرق ایران است. بدون شك مرحله اول اين كار، مانند كار هر تاريخنويسى شكل دادن به تاريخ سياسى است. تاريخ سياسى دودمانى و ارائه صورتى منظم و مبتنى بر توالى و ترتيب تاريخى در شرايطى كه هم اخبار آنها آشفته است و هم وقايع متقارن بدست آمده از تواريخ محلى، متعدد و مشكلآفرين مىشود، اين كار را با مشكل اساسى روبرو مىسازد. قلمرو رو به رشد و نيز در حال تغيير سلسلههاى شرقى ایران كه ناشى از فراز و فرود سريع قدرت آنان و نيز فقدان بنيادهاى محكم مشروعيت سياسى يا اقتدار قبايل بود، نيز تغيير مداوم روشهاى بازسازى طرح تاريخى اين خاندانها را غيرقابل اجتناب مىسازد. | ||
او به اتكاى تواريخ سياسى محلى، دودمانى و نيز تواريخ عمومى، اقدام به بازسازى تاريخ كرده است. نقايض چنين اطلاعاتى را هم با استفاده از سكهشناسى و نيز متون ادبى، جغرافيايى و... كامل كرده است؛ لذا صورت اصلى كار باسورث به شيوه دائرةالمعارف نويسى و نيز سبک تاريخ نويسى مورخان انتقادى قرن نوزدهم شباهت مىيابد. با توجه به پيشقدمى باسورث در بازسازى تاريخ شرق | او به اتكاى تواريخ سياسى محلى، دودمانى و نيز تواريخ عمومى، اقدام به بازسازى تاريخ كرده است. نقايض چنين اطلاعاتى را هم با استفاده از سكهشناسى و نيز متون ادبى، جغرافيايى و... كامل كرده است؛ لذا صورت اصلى كار باسورث به شيوه دائرةالمعارف نويسى و نيز سبک تاريخ نويسى مورخان انتقادى قرن نوزدهم شباهت مىيابد. با توجه به پيشقدمى باسورث در بازسازى تاريخ شرق ایران بايد تأكد كرد كه اساساً طى اين مرحله اجتنابناپذير است، زيرا بدون فراهم آمدن فهرستى صحيح، دقيق و كامل از فرمانروايان و رخدادها نمىتوان به هيچ كار تحليلى در تاريخنويسى دست زد. بدون شك اين كارى سخت، طاقتفرسا، مستلزم صرف وقت بسيار و بهكارگيرى ابزار و فنون و روشهايى است كه يك مورخ حرفهاى بدانها دست مىيازد. بر اين اساس نتايج تحقيقات باسورث از نظر تاريخنگارى محض بسيار ارزشمند، اساسى و پايهاى است. | ||
==وضعيت== | ==وضعيت== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
#مقدمه و متن كتاب. | #مقدمه و متن كتاب. | ||
#مقاله نقد و نظر در باب تاريخنگارى باسورث براى شرق | #مقاله نقد و نظر در باب تاريخنگارى باسورث براى شرق ایران، عبدالرسول خيرانديش، كتاب ماه، آذر 1380، شماره 50. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش