ممدوح، محمود سعید

محمود سعید ممدوح (متولد ۱۳۷۱ق)، عالم و محدث شافعی مذهب مصری در قرن معاصر است. او از چهره‌های سرشناس منتقد وهابیت به شمار می‌رود و آثار متعددی در دفاع از عقاید اهل سنت و نقد دیدگاه‌های سلفی‌های معاصر، به ویژه ناصرالدین البانی، تألیف کرده است. مهمترین اساتید وی عبدالعزیز و عبدالله غماری بودند و رساله دکترای خود را با عنوان «الاتجاهات الحدیثیة فی القرن الرابع عشر» از دانشگاه ملک محمد الخامس المغرب دریافت نمود.

محمود سعید ممدوح
NUR16632.jpg
نام کاملمحمود سعید بن محمد ممدوح بن عبدالحمید بن محمد بن سلیمان قاهری مصری
نام پدرمحمد ممدوح
ولادتجمادی‌الاولی ۱۳۷۱ قمری
محل تولدشهرک کوبری، قاهره، مصر
محل زندگیقاهره، مکه، دبی
دیناسلام
مذهبشافعی
پیشهعالم دینی، محدث، پژوهشگر
منصبمشاور علمی موسسه اقرا (۱۴۲۸–۱۴۳۵ ق)
اطلاعات علمی
درجه علمیدکترای علوم حدیث
دانشگاهدانشگاه ملک محمد الخامس المغرب
علایق پژوهشیحدیث، نقد وهابیت، عقاید اسلامی
اساتید
برخی آثار

ولادت

محمود سعید ممدوح با نام کامل محمود سعید بن محمد ممدوح بن عبدالحمید بن محمد بن سلیمان قاهری مصری، در ماه جمادی‌الاولی سال ۱۳۷۱ قمری (۱۳۳۰ شمسی، ۱۹۵۲ میلادی) در شهرک کوبری قاهره در مصر به دنیا آمد.[۱]

تحصیلات

وی در دوران جوانی و همزمان با تحصیل در مقطع دبیرستان، با شخصی به نام ابراهیم یحیی آشنا شد که این آشنایی سبب علاقه‌مند شدن او به مباحث حدیثی گردید. به تدریج مطالعات حدیثی خود را آغاز کرد و پس از مدتی نزد سید احمد محمد صقر، از عالمان حدیث، رفت و برخی دروس حدیث را به صورت جدی‌تر از وی فراگرفت. محمود سعید ممدوح از محضر اساتید و مشایخ متعدد و بنامی بهره برد، اما دو استاد برجسته و تأثیرگذار وی، عبدالعزیز غماری و عبدالله غماری بودند. وی موفق شد دکترای خود را در رشته علوم حدیث از دانشگاه ملک محمد الخامس المغرب در سال ۱۴۰۵ قمری با عنوان «الاتجاهات الحدیثیة فی القرن الرابع عشر» به اتمام برساند.[۲][۳]

فعالیت‌ها

وی در سال ۱۴۰۱ قمری به عربستان سفر کرد و در فاصله سال‌های ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۶ قمری در مکه اقامت گزید [۴] و در این مدت از دروس علمای شافعی همچون عبدالله لحجی، شیخ اسماعیل الزین، شیخ احمد جابر و شیخ محمد عوض منقش زبیدی در علوم حدیث، فقه شافعی، توحید، نحو، صرف و بلاغت بهره برد. در مدت اقامت در مکه، آثاری همچون «وصول التهانی» و «تنبیه المسلم بتعدی الألبانی على صحیح مسلم» را تألیف کرد. به دلیل ظهور نبوغ علمی، به وی کرسی تدریس در مدرسه دارالعلوم دینیه مکه داده شد، اما این فعالیت به دلیل سعایت برخی وهابیان و بازداشت وی به مدت دو هفته، ادامه نیافت و نهایتاً در سال ۱۴۰۶ قمری مجبور به ترک مکه شد. او سپس به دبی رفت و به عنوان محقق در وزارت اوقاف امارات مشغول به کار گردید. حضور وی در دبی نیز چندان طولانی نبود و به ناچار در سال ۱۴۲۷ قمری به مصر بازگشت و از سال ۱۴۲۸ تا ۱۴۳۵ قمری به عنوان مشاور علمی موسسه اقرا فعالیت کرد. از وی به عنوان یک محدث و پژوهشگر جدی در نقد جریان‌های سلفی و دفاع از میراث حدیثی و اعتقادی اهل سنت یاد می‌شود.

عقاید و تفکرات

محمود سعید ممدوح در مسائل اعتقادی و فقهی، دیدگاه‌هایی متفاوت با جریان سلفی و وهابی معاصر داشت که منجر به نگارش آثار متعددی در رد آنان گردید. مهمترین محورهای فکری وی عبارتند از:

۱. دفاع از حجیت خبر واحد و صحیحین:

وی همانند سایر محدثان اهل سنت، قائل به «تلقی به قبول» نسبت به احادیث صحیحین بود و اعتقاد داشت احادیثی که در صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده و مورد پذیرش امت قرار گرفته‌اند، قطعی‌الصدور و واجب‌العمل هستند. او در کتاب «تنبیه المسلم الی تعدی الالبانی علی صحیح مسلم»، به نقد و رد تضعیف‌های ناصرالدین البانی نسبت به احادیث صحیح مسلم پرداخت و این اقدام البانی را مخالف اجماع اهل سنت دانست.

۲. مفهوم ایمان و نقد تکفیرگرایی وهابیون:

ممدوح ایمان را مشتمل بر دو عنصر «معرفت خداوند» و «ترک اعتقادات فاسد» می‌دانست و آن را به تصدیق قلبی و باطنی تعریف می‌کرد و عمل را در تعریف ایمان وارد نمی‌ساخت. این دیدگاه در مقابل دیدگاه وهابیت قرار دارد که عمل را جزء ایمان شمرده و به تکفیر مسلمانان بر سر ارتکاب گناهان کبیره می‌پردازند. وی با استناد به آیات قرآن، اعتقاد مشرکان جاهلیت به ربوبیت معبودانشان را رد کرده و در نتیجه، ادعای محمد بن عبدالوهاب مبنی بر شدیدتر بودن شرک مسلمانان معاصر نسبت به مشرکان زمان پیامبر را باطل می‌شمرد.

۳. عبادت و شرک:

از نظر وی، عبادت بر دو پایه «قلبی» (اعتقاد به کمال ربوبیت معبود) و «قالبی» (خضوع ظاهری مانند رکوع و سجود) استوار است. به عقیده او، صرف انجام خضوع ظاهری، بدون اعتقاد قلبی به ربوبیت، عبادت و شرک محسوب نمی‌شود. بنابراین، سجده بر بت یا صلیب، اگر با اعتقاد به ربوبیت آن همراه نباشد، به خودی خود کفر نیست، بلکه تنها علامتی بر کفر است. او با استناد به آیه سجده برادران یوسف علیه السلام، این دیدگاه را تأیید می‌کند.

۴. مشروعیت توسل و زیارت:

وی از جمله علمایی است که به مشروعیت توسل به پیامبر اکرم(ص) و اولیای خدا و همچنین زیارت قبور، به ویژه قبر نبی مکرم اسلام، معتقد است. او در کتاب «رفع المنارة لتخریج أحادیث التوسل والزیارة» به دفاع از این عقیده و رد دیدگاه وهابیان پرداخته است. به اعتقاد او، توسل به ذات یا حق و حرمت پیامبر و اولیاء، امری مشروع و اختلاف در آن، اختلافی فرعی است و نمی‌توان به سبب آن دیگران را مورد طعن قرار داد. همچنین او «شد رحال» (سفر برای زیارت) به قصد زیارت قبر پیامبر (ص) را مستحب یا واجب می‌داند و تحریم آن را بدعت و مخالف اجماع علمای اسلام می‌شمارد.

۵. سماع موتی و پاسخ به انکار وهابیان:

ممدوح با تخریج احادیث مربوط به زیارت قبر پیامبر (ص)، به اثبات این موضوع پرداخته که ارواح اموات، به ویژه پیامبر اکرم (ص)، می‌توانند سلام زائران را بشنوند و پاسخ دهند. او احادیثی مانند «مَن زارَنِی فِی مَمَاتِی کَانَ کَمَن زَارَنِی فِی حَیَاتِی» و «مَن صَلَّی عَلَیَّ عِنْدَ قَبْرِی سَمِعْتُهُ» را با اسناد قابل قبول اثبات کرده و ادعای ابن تیمیه و پیروانش در انکار سماع موتی را رد می‌کند.

۶. جواز بناء بر قبور و نقد دیدگاه وهابیان:

او دیدگاه وهابیان مبنی بر حرمت مطلق بناء و سقف گذاشتن بر روی قبور و تبدیل آنها به مسجد را رد کرده و معتقد است نهی وارد شده در روایات، ناظر به «سجده کردن بر قبر» یا «سجده کردن به سوی قبر» است، نه ساختن بنا بر روی آن. وی با ذکر شواهد تاریخی مانند دفن جمعی از انبیاء در مسجد خیف و مسجدالحرام، و نیز وجود قبر پیامبر(ص) در داخل مسجد نبوی، به دفاع از جواز این عمل پرداخته است.

۷. نقد «سلفیت» به عنوان یک مذهب جدید:

ممدوح در سخنرانی‌ها و نوشته‌های خود، اصطلاح «سلفیه» به عنوان یک مذهب مستقل و جدای از مذاهب اربعه اهل سنت را رد می‌کند. به اعتقاد او، سلف واقعی، همان پیروان مذاهب فقهی چهارگانه (حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی) هستند که در عقیده، اشعری یا ماتریدی و در سلوک، پیرو طریقت صوفیه معتدل می‌باشند. او ظهور جریان موسوم به «سلفیه معاصر» را مرتبط با اندیشه‌های احمد بن تیمیه و سپس محمد بن عبدالوهاب دانسته و آن را بدعتی می‌داند که در قرون گذشته سابقه نداشته است.

۸. تقسیم توحید به سه قسم:

او تقسیم توحید به «ربوبیت»، «الوهیت» و «اسماء و صفات» را - که از مبانی کلامی وهابیت است - تقسیمی بدعت‌آمیز و بدون سابقه در کتاب، سنت و اقوال سلف صالح می‌داند و آن را رد می‌کند.[۵]

۹. توجه به فقه امام جعفر صادق(ع):

ممدوح در یکی از تألیفات خود، به غفلت و بی‌اعتنایی علمای اهل سنت نسبت به فقه امام جعفر صادق(ع) اشاره کرده و از نادیده گرفتن این مذهب فقهی در میان مذاهب متبوعه اهل سنت انتقاد نموده است.[۶]

آثار

  • تنبیه المسلم إلى تعدی الألبانی على صحیح مسلم
  • رفع المنارة لتخریج أحادیث التوسل والزیارة
  • کشف السُتور عما أشکل من أحادیث القبور
  • الإعلام باستحباب شد الرحال لزیارة قبر خیر الأنام علیه الصلاة والسلام
  • القول المستوفی فی توثیق عطیة العوفی
  • مباحثة السائرین بحدیث اللهم إنی أسالک بحق السائلین
  • إتحاف الأکابر بتصحیح حدیث الطائر
  • وصول التهانی بإثبات سنیة السُبحة والرد على الألبانی
  • الاتجاهات الحدیثیة فی القرن الرابع عشر (رساله دکتری)
  • تشنیف الأسماع بشیوخ الإجازة والسَماع
  • دراسات حدیثیة (تخریج) حول مجمع الزوائد للحافظ الهیتمی (۱۰ جلد)
  • دراسات حدیثیة (تخریج) على زوائد السُنن الخمسة على الصحیحن (۲ جلد)

پانويس

منابع مقاله

وابسته‌ها

رفع المنارة لتخريج أحاديث التوسل و الزيارة

بررسی احادیث توسل و زیارت

إحکام الحديد علی محمود سعيد بکشف تجنيه علی الإمام الألباني رحمه الله و الرد علی کتابه: «التعريف بأوهام من قسم السنن إلی صحيح و ضعيف»

براءة الذمة بنصرة السنة: الدفاع السني عن الألباني و الجواب عن شبه صاحب «التعريف»

النقد الصحيح لما اعترض عليه من أحاديث المصابيح

موسوعة العلامة المحدث المتفنن سیدي الشریف عبدالله بن محمد بن الصدیق الغماري الحسني

الترجيح لحديث صلاة التسبيح

کشف الستور عما أشکل من أحکام القبور

التعريف باوهام من قسم من السنن الى صحيح و ضعيف

وصول التهاني بإثبات سنية السبحة و الرد على الألباني

تزيين الألفاظ بتتميم ذيول تذكرة الحفاظ

طي القرطاس بتعيين مذهب الإمام إدريس بن إدریس ساکن فاس: و فیه بحوث حول الإمام إدریس و الأدارسة، و المذهب المالکي، و مالک و آل البیت و ...

الاتجاهات الحدیثیة في القرن الرابع عشر

الاحتفال بمعرفة الرواة الثقات الذین لیسوا في تهذیب الکمال

غایة التبجیل و ترک القطع فی التفضیل: رسالة فی (المفاضله بین الصحابة رضی الله عنهم)