تعالیم مولوی

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تعالیم مولوی تألیف ادوارد هنری وینفیلد، ترجمه دکتر اسماعیل دولتشاهی، وینفیلد در این کتاب حکایت‌های مثنوی را مرتب و منظم کرده و به صورتی منطقی و علمی عرضه داشته است؛ حکایت‌هایی را که درون قصه‌های دیگر بوده است، بیرون آورده و در جای خود ذکر کرده و بدین ترتیب مبتدیان را از سردرگمی و تعقیب موضوع از لابلای حکایت‌های مختلف رها کرده است.

تعالیم مولوی
تعالیم مولوی
پدیدآورانهنری وینفیلد، ادوارد (نویسنده) دولتشاهی، اسماعیل (مترجم)
ناشرجامی
مکان نشرتهران
سال نشر1403
شابک9ـ195ـ176ـ600ـ978
کد کنگره

ساختار

کتاب در شش دفتر تدوین شده است.

گزارش کتاب

آغاز بدیع و بی‌مانند مثنوی با تمثیل نی که یادکردی عاشقانه از خدا به صورتی لطیف و شاعرانه است، چنان سرشار از معنا و ذوق و حال است که به نظر زنده‌یاد زرین‌کوب «نی‌نامه ... خود هستۀ اصلی مضمون تمام شش دفتر مثنوی را دربر دارد ... و تمام این شش دفتر ... تفسیر گونه‌ای بر همان ابیات است ... و در واقع تطویل همین نی‌نامه است و با رشته‌ای نامرئی تمام دفاتر شش‌گانه با همین نی‌نامه پیوند پیدا می‌کند».

مولوی شعر و قافیه را در ادای مقصود خویش ناتوان می‌بیند و حرف را در بیان مفاهیم و معانی عمیقی که در ضمیر دارد، مانند «خار دیوار رزان» مانع مقصود می‌انگارد و به منزلۀ بلوری ناشفاف. با این همه تخیل بسیار شاعرانه و عوالم بی‌کران اندیشه‌اش به زبان آفرینشگر او چنان نیرویی می‌بخشد که می‌تواند در بیان تأثیر عشق، جسم خاک را بر افلاک ببرد و کوه را در رقص آورد و چالاک تصویر کند. به این سبب است که «حرف و صوت و گفت را برهم می‌زند» تا بتواند آنچه را در جهان پهناور اندیشه و در درون خویش دارد، به دیگران القا کند و این کاری است بزرگ.

اگر واژگان و زبان و طرز تعبیر مولوی با همۀ شاعران متفاوت است، بدان سبب است که عالم اندیشه و احساس تخیل وی نیز به رنگی دیگر است. با این همه او نیز چون نی که آوایش موقوف بر دمیدن نای‌زن است، از عشق و معشوق الهام می‌گیرد و تا سرچشمۀ فیض او نجوشد، طبع وی نیز جوشش و پویشی نمی‌تواند داشت و سخنی از او نمی‌توان شنید.

نیکلسون مستشرق معروف که مثنوی را تصحیح و ترجمه کرده است، دربارۀ وینفیلد نویسندۀ این کتاب می‌نویسد: «همۀ دوستداران مثنوی مرهون زحمات وینفیلدند. وی نخستین کسی بود که با ترجمۀ منتخباتی از شش دفتر آن به نثر، محتویات آن را تجزیه و تحلیل کرد و جنبۀ غنی آن را نشان داد. معلومات وسیع او دربارۀ تصوف مشرق‌زمین که از یادداشت‌های او بر طبع و ترجمۀ "گلشن راز" پیداست، ترجمۀ مثنوی او را به صورت راه‌های تحسین‌انگیزی در پیچ‌وخم‌های این اثر درمی‌آورد و به طور کلی ترجمۀ او درخود شایستگی والایی است که از آن برخوردار است».

این کتاب، پژوهشی جامع پیرامونِ حکمت و اندرز و فلسفۀ مولانا جلال‌الدین رومی، عارف بزرگ فارسی است. این کتاب فلسفۀ عرفانی مولوی و آموزه‌های اساسی وی از جمله عشق، وحدت وجود و جستجوی معنای زندگی را شرح و توضیح داده است.

وینفیلد در این کتاب حکایت‌های مثنوی را مرتب و منظم کرده و به صورتی منطقی و علمی عرضه داشته است؛ حکایت‌هایی را که درون قصه‌های دیگر بوده است، بیرون آورده و در جای خود ذکر کرده و بدین ترتیب مبتدیان را از سردرگمی و تعقیب موضوع از لابلای حکایت‌های مختلف رها کرده و همچنین نتایجی را که مولوی از حکایات گرفته، خاطرنشان کرده است.

او می‌گوید: «هدف من این بوده است که راه‌های عمده‌ای از میان جنگل انبوه مثنوی بگشایم و زیبایی‌های آن را تا اندازه‌ای در دسترس همگان قرار دهم».[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها