الميسر في علم الجرح والتعديل
الميسر في علم الجرح والتعديل | |
---|---|
پدیدآوران | غوری، سید عبدالماجد (نویسنده) |
ناشر | دار ابن کثير |
مکان نشر | سوريه - دمشق لبنان - بيروت |
سال نشر | 1428ق. = 2007م. |
چاپ | چاپ اول |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /غ9م9 / 114/2 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الميسر في علم الجرح والتعديل، اثر عبدالماجد غوری، کتابی است در تعریف جرح و تعدیل، بیان آداب و شروط آن و معرفی مهمترین کتبی که در این موضوع، به رشته تحریر درآمده است.
ساختار
کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در چهار فصل و هر فصل در چند قسم، تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، به موضوع کتاب و اهمیت آن، اشاره شده است[۱].
نویسنده پیش از شروع فصول کتاب، در فصلی تحت عنوان «الفصل التمهيدي»، به تعریف اسناد[۲] و بیان اهمیت آن پرداخته[۳] و ضمن اینکه اسناد را خصیصه مسلمانان دانسته[۴]، به اهتمام و توجه خاص محدثین به آن، اشاره نموده[۵] و در پایان، به معرفی مؤلفات در موضوع اسناد پرداخته و نفیسترین کتاب در این موضوع را «الإسناد من الدين» شیخ عبدالفتاح ابوغده (متوفی 1417ق) دانسته است[۶].
در فصل اول، در سه قسمت زیر، به تعریف علم جرح و تعدیل پرداخته شده است:
در قسمت اول، ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی علم جرح و تعدیل پرداخته شده[۷] و سپس این موضوع از لحاظ مشروعیت[۸] و پیدایش آن[۹]، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
نویسنده در قسمت دوم، با توجه به تقسیمات شمسالدین ذهبی، به معرفی طبقات محدثین و متکلمین در رجال الحدیث، از لحاظ شدت دقت و سختگیری در جرح و تعدیل راویان، پرداخته و آنها را به سه دسته زیر، تقسیم کرده است:
الف)- متشددین (متعنتون): که عبارتند از: شعبة بن حجاج، یحیی بن سعید قطان، مالک بن انس، عفان بن مسلم، یحیی بن معین، علی بن مدینی، ابوحاتم رازی، جوزجانی، نسایی، ابن حبان، ازدی، ابن قطان، ابن حزم و ابن خراش.
ب)- متساهلین: که ترمذی، ابن حبان و حاکم نیشابوری را شامل میشود.
ج)- معتدلین: که افرادی چون احمد بن حنبل، بخاری، ابوزرعه رازی، ابن عدی و دارقطنی، از جمله آنها میباشند[۱۰].
در قسمت سوم نیز، در سه بخش، ابتدا به بیان آداب جارح و معدل، از جمله رعایت عدالت و انتخاب الفاظ نیکو در جرح و تعدیل، احتراز از جرح در حضور شیوخ و بزرگان، دوری از اسراف در جرح و...[۱۱] و شروط آن پرداخته[۱۲] و سپس، شروط ناقلین جرح و تعدیل را بیان کرده است که عبارتند از احتراز از نقل جرح بهتنهایی و سکوت از توثیق، التزام به ذکر سند در قول منقول و التزام به ذکر سبب جرح و تعدیل[۱۳].
در فصل دوم، در سه قسمت به شرح ذیل، از مباحث مهم در علم جرح و تعدیل سخن به میان آمده است:
در قسمت اول، صفاتی که باعث قبول روایت شخص شده و عدم آنها، باعث میشود، روایت او پذیرفته نباشد، توضیح داده شده است که عبارتند از «عدالت» و «ضبط»[۱۴].
در قسمت دوم، احکام و مسائل مهمی که متعلق به جرح و تعدیل میباشد، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که از جمله آنها، میتوان به «حکم روایت مجهول» و «حکم روایت از کسی که به تساهل یا قبول تلقین و یا کثرت سهو معروف است» اشاره نمود[۱۵].
در فصل سوم، در دو قسمت، به تعریف الفاظ جرح و تعدیل و مراتب آن[۱۶] و شرح بعضی از عبارات موهمه در آنها از جمله: «ثقة متهم»، «حديثه ليس بشيء»، «خشبي»، «دجال من الدجاجلة»، «سكتوا عنه»، «صدوق»، «علی يدي عدل»، «فيه خلف»، «فيه نظر»، «كأنه مصحف»، «لا بأس به»، «لم تثبت عدالته»، «ليس بشيء»، «ليس من أهل الحفظ»، «لين»، «مقارب الحديث»، «منكر الحدیث» و... پرداخته شده است[۱۷].
آخرین فصل، به معرفی مهمترین کتب جرح و تعدیل اختصاص یافته است. نویسنده، این کتب را به شش قسمت زیر تقسیم کرده است که بهمنظور آشنایی با آنها، در هر قسمت به چند کتاب و نویسنده آن، اشاره میشود:
- کتب ثقات: «تاريخ الثقات» عجلی، «كتاب الثقات» و «مشاهير علماء الثقات» ابن حبان، «تاريخ أسماء الثقات» ابن شاهین و «المدخل إلی الصحيحين» حاکم نیشابوری[۱۸].
- کتب ضعفاء: «الضعفاء الكبير» بخاری، «الضعفاء» جوزجانی، «كتاب الضعفاء والمتروكين» ابوزرعه رازی، «الضعفاء والمتروكين» نسایی و «الضعفاء» عقیلی[۱۹].
- کتب جامع بین ثقات و ضعفاء: «الطبقات الكبری» ابن سعد، «المعرفة والتاريخ» فسوی، «التاريخ والعلل» و «معرفة الرجال» ابن معین و «العلل و معرفة الرجال» احمد بن حنبل[۲۰].
- تصنیفات مخصوص به رجال کتب حدیث: «أسامي من روی عنهم البخاري» ابن عدی، «الهداية والإرشاد» ابونصر کلاباذی، «التعديل والتجريح لمن روی عنه البخاري» ابوولید باجی، «رجال صحيح مسلم» ابن منجویه و «المدخل إلی معرفة الصحيحين» حاکم نیشابوری[۲۱].
- کتب سؤالات: «سؤالات ابن الجنيد» و «سؤالات الدارمي» ابن معین، «سؤالات أبيبكر الأثرم» احمد بن حنبل، «سؤالات محمد بن عثمان بن ابيشيبة» علی بن مدینی، «سؤالات أبيداود» امام احمد[۲۲].
- کتب جرح و تعدیل مخصوص به مکان معین: «تاريخ واسط» بحشل، «مختصر طبقات علماء إفريقية وتونس» ابوالعرب، «مشاهير علماء الأمصار» ابن حبان، «تاريخ الرقة» قشیری و «طبقات المحدثين بأصبهان» ابوالشیخ[۲۳].
وضعیت کتاب
فهرست مصادر و مراجع مورد استفاده نویسنده، بههمراه فهرست موضوعات، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۲۴]، به توضیح مختصر برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۲۵].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه، ص5-8
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص12
- ↑ ر.ک: همان، ص12
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص19
- ↑ ر.ک: همان، ص20
- ↑ ر.ک: همان، ص23
- ↑ ر.ک: همان، ص29-39
- ↑ ر.ک: همان، ص41-42
- ↑ ر.ک: همان، ص43
- ↑ ر.ک: همان، ص47-48
- ↑ ر.ک: همان، ص53-63
- ↑ ر.ک: همان، ص65-69
- ↑ ر.ک: همان، ص79-87
- ↑ ر.ک: همان، ص89-114
- ↑ ر.ک: همان، ص119-124
- ↑ ر.ک: همان، ص125-135
- ↑ ر.ک: همان، ص135-144
- ↑ ر.ک: همان، ص147-166
- ↑ ر.ک: همان، ص167-174
- ↑ ر.ک: همان، ص177-184
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص113
- ↑ ر.ک: همان، ص139
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.