تاريخ أسماء الثقات ممن نقل عنهم العلم
تاريخ أسماء الثقات ممن نقل عنهم العلم | |
---|---|
پدیدآوران | ابن شاهين، عمر بن احمد (نويسنده) قلعجی، عبدالمعطی امین (مصحح) |
ناشر | دارالکتب العلمیة |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1986ق |
موضوع | حدیث، علم رجال، محدثان اهل سنت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ أسماء الثقات ممن نقل عنهم العلم، تألیف ابوحفص عمر بن احمد بن عثمان (متوفی 385ق)، محدث و رجالی بغداد، معروف به ابن شاهین، از منابع اهل سنت در معرفی اسامی روات ثقهای است که از آنها حدیث شریف نبوی نقل شده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق و اسامی روات به ترتیب حروف الفبا و بر مبنای ابواب است؛ مثلاً میگوید: باب حرف الف و با اسم اسماعیل و ابراهیم آغاز میکند. البته ترتیب حروف الفبا داخل ابواب وجود ندارد؛ لذا اسماعیل قبل از ابراهیم و انس پیش از اسد آمده و در کل کتاب همینگونه است.
گزارش محتوا
تاریخ اسماء الثقات به کوشش عبدالمعطی امین قلعحی در بیروت (1406ق/1986م) به چاپ رسیده است. مؤلف در این کتاب بیش از هر چیز به اقوال یحیی بن معین (متوفی 233ق) و احمد بن حنبل (متوفی 241ق) استناد جسته است. در این اثر گاه از رجال ضعیف نیز ذکری به میان آمده است. ابن حجر در سراسر کتاب تهذیب التهذیب، آراء رجالی ابن شاهین را مورد توجه قرار داده است[۱].
آراء ابن شاهین در بسیاری موارد همان آراء احمد بن حنبل است؛ به عنوان مثال معاویة بن هشام قصّار کوفی (م 204 یا 205ق) از راویان اهل سنّت است و ابن سعد در الطبقات الکبری و عجلی در کتاب الثقات و ابن ابی حاتم در الجرح و التعديل و ابن شاهین در تاریخ أسماء الثقات و... همگی او را ثقه و صدوق معرّفی کردهاند و در عین حال، ابن شاهین و احمد بن حنبل، و ابن عَدی در الکامل 1890 روایت از روایات او را به سبب خطا و اشتباهات محرز، مردود و غیر قابل اعتماد دانستهاند. همینطور ابن شاهین درباره او گفته است: «رجل صدق، و لیس بحجة»[۲].
محقق کتاب در مقدمهاش چهارده تن از شیوخ ابن شاهین را معرفی کرده است؛ البته پس از آن تذکر داده که این چهارده تن تنها شیوخ ابن شاهین نیستند، بلکه با توجه به عادت محدثین و جویندگان علم، و نیز سفرهایی که در طلب علم داشتند و با نگاهی به مصنفات ابن شاهین، تعداد فقها و مفسرین و محدثینی که او از آنها حدیث شنیده و روایت کرده بهدست میآید[۳].
ابن شاهین پس از تألیف «التفسير الكبير للقرآن الكريم» و «ناسخ الحديث و منسوخه» و «شرح مذاهب أهل السنة» و «الأحاديث الإفراد» تصمیم گرفت که کتابی بنویسد که در آن اسامی روات ثقهای که از آنها حدیث شریف نبوی را نقل کرده را گردآورد. پیش از او احمد بن عبدالله بن صالح عجلی (متوفی 261ق) کتابش را در «تاريخ الثقات» نوشته بود. همچنین محمد بن حبّان (متوفی 354ق) –فیلسوف اهل جرح و تعدیل- دست به تألیف کتاب «الثقات» زده بود و کتابش را در سه جزء ثقات تابعین، اتباع تابعین و تابعین اتباع تابعین بخشبندی کرده بود. ویژگی کتاب «تاريخ أسماء الثقات» ابن شاهین نسبت به این دو کتاب در این بود که مطابق با حروف الفبا تنظیم شده. ابن شاهین در کتابش بر کتاب «یحیی بن معین» و بر روایاتی که از یحیی بن سعید قطان و عبدالرحمن بن مهدی و احمد بن حنب و علی بن مدینی و عثمان بن ابی شیبه و محمد بن عباد موصلی و احمد بن صالح عجلی و کسانی که نزدیک به ایشان بودند اعتماد کرد[۴].
علمای اهل سنت متفقند که مصنف گاه برخی از روات که اجماع بر ضعف آنها شده را توثیق کرده است؛ مانند آنچه در شماره 1233 در ترجمه محمد بن قاسم اسدی ذکر کرده و او را توثیق نموده است[۵] و حال آنکه اهل سنت اجماع بر کذاب بودن او دارند. نیز محمد بن ابی حمید را توثیق نموده و درباره او گفته: ثقه، لا شک فیه، حسن الحدیث، روی عنه اهل المدینة. حال آنکه اجماع بر ضعیف بودن او دارد. علاوه اینکه مصنف تنها اسامی ثقات را در کتابش ذکر نکرده بلکه اسامی برخی ضعفاء نیز در آن آورده و به این نکته اشاره کرده است؛ همچنانکه در ذکر از محمد بن ثابت عبدی و محمد بن ثابت بنانی آورده و درباره این دو تن گفته است: «لیسا بشیء»[۶].
محدثینی چون ابن حجر عسقلانی در «تهذیب التهذیب» بر کتاب ابن شاهین اعتماد کرده و نص سخن ابن شاهین را به عنوان مثال در شرح حال محمد بن ابی حمید ذکر کرده است و نیز گفته: یقولون: حماد بن ابی حمید، و غیرهم یقولون: محمد بن ابی حمید، و لقدقال رجل: محمد و حماد اخوان ضعیفان، و هذا الرجل هو الضعیف، اذ یضعف رجلا لم یخلق، و لم یکونا اخوین قط، انما هو واحد، فجعل واحدا اثنین، ثم جعلهماضعیفین، فمن اضعف من هذا الذی یبسط لسانه فیمن لا یعرف». یا اینکه ابن حجر از ابن شاهین مطلبی را نقل کرده که در آن نص توثیق وجود ندارد[۷].
عبدالسلام بن صالح اباصلت هروی در منابع رجالی شیعی، از اصحاب امام رضا، ثقه و صحیح الحدیث معرفی شده است. تنها جرحی که پیرامون وی ذکر شده است گفتار شیخ طوسی و ابن داود حلی است که وی را عامی معرفی کردهاند؛ شیخ طوسی شخص دیگری را نیز به همین نام و مکنی به اباعبدالله در شمار اصحاب حضرت رضا(ع) معرفی کرده است. این در حالی است که ابن داود، دو نفر را به نام عبدالسلام بن صالح اباصلت معرفی کرده و در موضع اول وی را ممدوح خوانده ولی در موضع دوم –چنان که ذکر شد– با ذکر لفظ عامی به جرح وی پرداخته است. با توجه به اقوال سایر رجالیون شیعه و نیز احادیث منقوله توسط اباصلت، به نظر میرسد که جرح شیخ طوسی و ابن داود بر وی صدق نمیکند[۸]. در کنار این اقوال، عدهای از رجالیون اهل سنت نیز به توثیق وی پرداختهاند. ابن شاهین وی را ثقه و صدوق و شیعی معرفی کرده است[۹].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و واژهنامه ثقات در انتهای کتاب ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب معرفی اعلام، ارجاعات و توضیحات مفیدی ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- ضیائی، علی اکبر، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج 4، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377ش.
- روحانی علی آبادی، محمد؛ «تکملهای بر مقاله پرسشهایی درباره چند حدیث»، پایگاه مجلات تخصصی نور، علوم حدیث، تابستان 1380، شماره 20، ص162 تا 176.
- بصیری، حمیدرضا؛ منایی، فرشاد، «علل جرح راویان مشترک احادیث امام رضا(ع) در منابع فریقین با تکیه بر کتاب عوالم العلوم»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجموعه مقالات دانشگاه علامه طباطبایی، زمستان 1392، شماره 290، ص 21 تا 40.