خلاصة المناقب (در مناقب میر سید علی همدانی)

    از ویکی‌نور
    ‏خلاصة المناقب (در مناقب میر سید علی همدانی)
    خلاصة المناقب (در مناقب میر سید علی همدانی)
    پدیدآورانبدخشي، نورالدين جعفر (نویسنده) ظفر، اشرف (مصحح)
    عنوان‌های دیگردر مناقب مير سيد علي همداني خلاصة المناقب (در مناقب مير سيد علي همداني)
    ناشرمرکز تحقيقات فارسی ايران و پاکستان
    مکان نشرپاکستان - اسلام آباد
    سال نشرمجلد1: 1374ش , 1995م ,
    موضوعذهبيه همدانی، علی بن شهاب‌الدین، 714 - 786ق. - سرگذشت نامه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏291‎‏/‎‏45‎‏ ‎‏/‎‏ه‎‏8‎‏ب‎‏4

    خلاصة المناقب (در مناقب میر سید علی همدانی)، تألیف نورالدین جعفر بدخشی، کتابی است یک جلدی، به زبان فارسی با موضوع عرفان اسلامی و زندگی‌نامه. این اثر به تصحیح دکتر سیده اشرف ظفر رسیده است. مطالب خلاصة المناقب حول دو محور دور می‌زند: شرح زندگانى میر سید على همدانى و توضیح مطالب مرتبط با ولایت و تصوّف.

    ساختار

    کتاب دارای سخن ناشر، پیشگفتار و محتوای مطالب است.

    گزارش محتوا

    «خلاصة المناقب مانند كشف المحجوب و کتاب اللمع و غیره تألیفى در موضوع تصوف نیست و مثل تذكرة الأولياء و نفحات الأنس در ردیف کتب متصوفه نیز قرار ندارد، بلکه کتابی است از کتب مقامات همچون مناقب العارفين افلاکى که از لحاظ تسمیه نیز به این کتاب مماثلت دارد. چنان‌که مى‎دانیم کتب مقامات عبارت است از کتاب‌هایى که هریک در شرح احوال یکى از متصوفه تألیف شده باشد و در ضمن سوانح ملفوظات و تعلیمات صاحب سوانح را نیز شامل مى‌باشد و گذشته از این بعضى از بحث‎هاى مختلفى مربوط به شریعت و طریقت و اخلاق و عرفان در آنجا مى‌گیرد و خلاصة المناقب درست همین‎طور است که نویسنده ضمن بحث درباره موضوعى به بعضى از جزئیات آن موضوع نیز مى‎پردازد و در مواردى به مسئله دیگرى متوجه مى‌گردد؛ به‌طور نمونه در یک مورد نوشته است: «الحمد للّه الهادي السلام که مرا از خواص و عوام اهل اسلام، توفیق محبت و متابعت آل طه و یس کرامت نمود»؛ به بیان حقیقت و فضیلت محبت آل محمّد پرداخته و در چهار ورق براى توضیح مطلب از احادیث متعددى استشهاد کرده و ابیاتى از شیخ سعدى، شیخ عطار و خواجوى کرمانى آورده و اقسام و انواع حبّ و بغض را توضیح داده است.

    این روش نویسندگى که در سراسر مطالب و معانى کتاب رعایت شده، اگرچه خواننده را از اصل مطلب دور نماید، ولى سبک نگارش وى به‌حدى ساده، روان و دلاویز است که اصلا خسته‌کننده و ملال‎آور نیست، بلکه سوز و تابش قلب وى به‌صورت بسیار مؤثر جلوه‌گر است و اغلب مباحث متصوفه نظر خواننده را جلب مى‌کنند. ذکر عوالم، بحث قطب، تکامل نفس انسان، خواطر قلب و قصه آدم و حوا و غیره از همین قبیل مطالب گوناگون است که در خلاصة المناقب آمده و به استشهاد از آیات و احادیث، مؤلف بیان خودش را مدلّل و به آوردن اشعار، نوشته خود را جالب و جاذب‎تر ساخته است.

    مطالب تصوّف و عرفان که مؤلف ضمن شرح احوال سید على همدانى آورده است، به‌اندازه‌اى اهمیت دارد که اگر از کتاب استخراج و جمع‌آورى شود، به‌صورت کتاب مستقلى در خواهد آمد که ارزش آن از حیث کتابى در تصوف شناخته خواهد شد و از این حیث خلاصة المناقب دو جنبه مهم را داراست:

    اول، شرح زندگانى میر سید على همدانى؛

    دوم، شرح معانى و مطالب ولایت و تصوّف.

    ...شیوه نویسندگى مؤلف ساده و بى‎پیرایه است و به ترصیع و تسجیع عبارت و تکلف و تصنع لفظى که در نثر فارسى از قرن ششم هجرى به بعد رواج بسیار پیدا کرده بود و تمام تألیفات فارسى را فراگرفته بود، توجهى ننموده است و در بعضى جاها که به آرایش و زیبایى بیان توجه نموده، به مشکل‌نویسى نپرداخته بود.

    براى توضیح عقاید و معانى تصوّف و تأیید اقوال و افعال متصوفه، مؤلف به آیات قرآنى و احادیث نبوى استناد مى‌کند و در حلّ مشکلات و مسائل دقیق تصوف به سخنان بزرگان صوفیه توسل مى‌جوید؛ مخصوصاً از منازل السائرين خواجه عبداللّه انصارى و رسالة القشيرية ابوالقاسم قشیرى و فصوص الحكم محی‌الدین و فوائح الجمال نجم‌الدّین کبرى مطالبى را نقل و روایت کرده است و علاوه بر آنها از نگارشات خود سید على همدانى استفاده نموده؛ مخصوصاً از رساله مشارب الأذواق (که شرحى است از قصیده خمریه ابن الفارض...) و همچنین رساله حلّ الفصوص و رساله واردات و رساله مناجات و ذخيرة الملوك و غیره.

    علاوه بر مآخذ مهمى که اشاره شد، مؤلف از الفتوحات المكية ابن عربى و إحياء علوم‌الدّين و کیمیاى سعادت امام غزالى و عوارف المعارف شهاب‌الدّین سهروردى نیز مطالبى را فراگرفته است. بالخصوص از فوائح عباراتى را به فارسى برگردانیده و جزو کتاب خودش قرار داده است. باوجود اینکه در خلاصة المناقب از فوائح الجمال بسیار استفاده شده است، باز هم مى‎توان گفت که مؤلف بیشتر تحت تأثیر فصوص الحكم قرار گرفته است؛ مثلا در موضوع ولایت آنجا که گفته است که «ولایت، باطن نبوت است»، از فص دوم «شیثیه» از فصوص الحكم مأخوذ است و همین‎طور بیان أئمة الأسماء و اسامى قلب و حقیقت آن و انسان صغیر و کبیر، استعداد ذرات، بیان رؤیا، نوم الأنبياء و غیره و مطالب تصوف که در این کتاب آمده است، همه و همه تأثیر فصوص الحكم را نشان مى‎دهد و علّت آن ظاهرا همین است که مرشد وى شرحى نوشته بود بر فصوص و رابطه بین سید على همدانى و ابن عربى از همین ‎جا معلوم است که شیخ علاءالدوله سمنانى یکى از مشایخ طریقت و خال وى، بر فتوحات حواشى نوشته و جعفر بدخشى تحت تأثیر آن قرار گرفته بود.

    مؤلف در توضیح مطالب، از شعراى بزرگ فارسى مانند ناصرخسرو، شیخ فریدالدّین عطار، خواجوى کرمانى، شیخ سعدى شیرازى و مولوى رومى و دیگران ابیاتى را در نگارش خود آورده است که علاوه بر توضیح نکات دقیق، شیرینى و شیوایى و تأثیر خاصى به بیان وى بخشیده است. درعین‌حال که مطالب فوق بر تعمق نظر و تبحر علمى مؤلف دلالت دارد، مى‌بینیم که وى در آوردن احادیث و نقل ابیات، عدم دقت داشته و درباره استناد و انتساب اشعار و حتى درباره صحت متن آنها دقتى را به‌کار نبرده است، ولى این نقص تخصیصى به مؤلف ما ندارد، بلکه در ابیات متصوفه بالعموم همین کیفیت به نظر مى‎رسد...

    راجع به سبک نویسندگى خلاصة المناقب هم مى‎توان گفت که همان اختصاص را دارد. در نوشتن واقعه‌اى از زندگانى سید على همدانى، روش وى آن است که اسم مرشدش را معمولى ضبط نکرده، بلکه با احترام کامل، «جناب سیادت»، «حضرت سیادت»، «امیر ما» و «سیدنا» یاد مى‌کند و چون نکته‌اى از ولایت یا دقیقه‌اى از تصوّف را توضیح مى‎دهد، چنین مى‌نویسد: «بدان که‌اى عزیز» یا «اى دوست بدانکه». نویسنده عموما به‌جاى واژه‌هاى فارسى، کلمات عربى می‌آورد از قبیل طیران، حصر و حصار، مذموم، مزروق، تقبیل، سوادیه، بیاضیه، جبلّى، ارض، سريع الزوال، بطيء الحركة... و در چندین مورد جمع عربى به‌کار برده؛ مثلا افیاض، زوایا، شرور، نفوس، نفور، حقوق، حظوظ، محابیب و غیره»[۱].

    «مؤلف در نوشتن شرح زندگانى مرشدش روشى دارد که به‎ظاهر مضمون اصلى کتاب را پراکنده مى‎یابیم و اگر به اذعان نظر دیده می‌شود آن کاملا پیداست و مطالب این کتاب طبق ترتیبى که مراعات شده به‌ترتیب موضوعات زیر است:

    الف)- در بیان بعضى از فضائل آن عروه وثقى؛

    ب)- ذکر نسبه و شرف حسبه؛

    ج)- ذکر نسبة جدّ فقره و خبر میراث فقره؛

    د)- ذکر اسفاره به امر کباره؛

    ه)- ذکر حجّه و فخر ضجّه؛

    و)- ذکر ابتلائه و سبب جلائه؛

    ز)- ذکر خاتمة عمره».[۲].

    محقق، در انتهای اثر، فهرستی از 130 عنوان و موضوع که در کتاب مطرح شده را ارائه می‌دهد. برخی از آنها عبارتند از: تعلیم و تربیت میر سید علی همدانی از علاءالدوله سمنانی، احادیث درباره حب اهل‎بیت(ع)، اشعار در حب اهل‎بیت، اقسام حب و بغض، تعلیم و تربیت همدانی از تقی‌الدین علی دوستی، تعلیم و تربیت همدانی از شیخ محمود مزدقانی، بیان ولایت، اقسام ولایت، ملامتیه، بیان قطب، موضوع علم تصوف، عقل و شریعت، حقیقت وجود، شیطان، روح، اسم اعظم، اوراد سید علی همدانی، ریاضت سید علی همدانی، مکتوبات شیخ قوام‌الدین به شیخ نورالدین، درباره تابوت سید علی همدانی و...[۳].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای اثر ذکر شده است. فهارس فنی شامل، نام‎های اشخاص، مکان‌ها و موضوعات مطرح‌شده در این کتاب، فهرست منابع (به‌ترتیب کتاب‌ها و مجلات فارسی و عربی و منابع لاتین) و کتاب‌های انتشارات مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، در انتهای اثر آمده است. صفحات 29 و 30 و 35 و 36 پیشگفتار کتاب که به قلم مصحح است، حاوی تصاویری از نسخه خطی اثر می‌باشد.

    پانویس

    1. ر.ک: پیشگفتار کتاب، صفحه‎ کط – لب ‍
    2. ر.ک: همان، صفحه کز
    3. ر.ک: فهرست موضوعات کتاب، ص329-333

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها