رسولی، سید هاشم
نام | رسولی، هاشم |
---|---|
نامهای دیگر | حسینی محلاتی، هاشم
رسولی محلاتی، هاشم |
نام پدر | |
متولد | 1308 ش |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE00826AUTHORCODE |
سيّد هاشم رسولى محلّاتى، از نويسندگان و مترجمين معاصر است كه خود در شرح زندگانیش چنين مىگويد: «در رمضان سال در محلات متولد شدم. دوران كودكى تا دوازده سالگى را در محلّات سپرى كردم و تحصيلات ابتدايى را در آن جا نزد برادران مجد كه هر دو معلّم بودند، فرا گرفتم. پس از آن به همراه مرحوم پدرم كه از عالمان محلّات و از شاگردان حاج شيخ عبدالكريم حائرى(ره) بود، به قم آمدم و تا كلاس ششم ابتدايى در مدرسه باقريّه كه در جنوب مدرسه فيضيّه قرار داشت و تحت نظر مرحوم برقعى اداره مىشد، تحصيل كردم.
سپس در اثر تشويق مرحوم پدرش به تحصيل علوم اسلامى پرداختم. قسمتهاى زيادى از دو جلد شرح لمعه را نزد حضرات آيةاللّه شهيد صدوقى و حجّة الاسلام شيخ اسداللّه نوراللّهى اصفهانى خواندم. قسمت عمده معالمالاصول را نيز نزد پدرم خواندم و بخشى از مطوّل را نزد آيةاللّه شهيد مطهّرى فرا گرفتم و نيز قسمتهايى از قوانين را از آيةاللّه شيخ عبدالجواد اصفهانى و قسمتى از كفايۀالاصول را از آيةاللّه مجاهدى تبريزى و قسمت ديگر آن را نزد حضرت آيةاللّه سيّد محمدباقرطباطبائى بروجردى بهره بردم. سپس در درس خارج فقه و اصول حضرت امام (ره) حاضر شدم و بيشترين استفاده درس خارج من، از ايشان بود؛ به طورى كه اغلب درسهاى ايشان را مىنوشتم كه الآن نسخههاى دستنويس آنها موجود است.
همچنين حدود هفت سال در درس خارج آيۀاللّه بروجردى(ره) حاضر شدم. در اين بين مدّتى در درس تفسير مرحوم استاد علّامه طباطبائى هم حاضر شدم و به كمك جمعى از دوستان در استنساخ تفسير الميزان نيز شركت داشتم. همين مسئله سبب شد تا گاهگاهى برخى از مسائل پيچيده و غامض تفسيرى را در جلسات خصوصى از ايشان پرسيده، استفادههايى ببرم. تا سالى كه امام(ره) به تركيه تبعيد شد، در جلسات درس فقه و اصول ايشان حضور مىيافتم و از آن پس در سال 1344ش و پس از تبعيد حضرت امام به تركيه، ناچار به تهران هجرت كردم و در محلّه درخونگاه تهران اقامت گزيدم و در مسجد امام صادق(ع) كه تازه بنا شده بود، به اقامه نماز جماعت و بيان احكام الهى و تشكيل كلاسهاى درس براى برادران و خواهران و دانشجويان پرداختم. متأسّفانه اين برنامهها با اينكه بسيار سودمند و مورد علاقه اهالى محلّ بود، بيش از حدود چهار ماه ادامه نداشت و با فوت پدرم پايان يافت. در اين سالها، سفرهاى مكرّرى هم به كشور عراق داشتم و چند ماهى هم در نجف اشرف از درسهاى خارج آيةاللّه حكيم و آيةاللّه سيّد محمود شاهرودى و اساتيد ديگر استفاده كردم.
پدرم سالها در محلّات و قم سكونت داشت. او ايّام تحصيل را در قم و ايّام تعطيل را در محلّات به ارشاد و تبليغ مىپرداخت.
حدود سالهاى 1330ش بود كه جمعى از اهالى امامزاده قاسم شميران خدمت آيةاللّه بروجردى آمده، درخواست اعزام عالمى به امامزاده شميران كردند و اتّفاقاً پدرم نيز همان روز براى انجام كارى خدمت وى رفته بود و اين تقارن موجب شد كه مهاجرت به امامزاده قاسم شميران به ايشان پيشنهاد شود كه با اصرار آيةاللّه بروجردى و پس از استخاره، مرحوم پدرم موافقت كرد و سرانجام به تهران مهاجرت كرد و در امامزاده قاسم سكونت يافت. من نيز تا زمانى كه در قم بودم، در ايّام تعطيل و بهخصوص در تابستان به جاى مرحوم پدرم به محلّات مىرفتم؛ امّا وقتى كه حضرت امام (ره) را به تركيه تبعيد كردند، بنده نيز به سبب گرفتارىهاى داخلى و محدوديّتى كه از سوى ساواک برایم فراهم شده بود، نتوانستم در قم بمانم و ناچار به تهران هجرت كردم و در مسجد امام صادق(ع) - واقع در محلّه درخونگاه - به اقامه نماز و نشر احكام مشغول شدم. هنوز برنامههاى تبليغىام سر و سامانى نيافته بود كه متأسّفانه فوت پدرم پيش آمد و اين برنامه ناتمام ماند.
پس از فوت وى، اهالى امامزاده قاسم نزد آيةاللّه سيّد احمد خوانسارى(ره) رفتند و از ايشان خواستند كه مرا به جاى پدرم به آن جا بفرستد. من نيز به سبب سرپرستى مادر و خواهرانم ناچار به پذيرش اين پيشنهاد شدم و به همان برنامههايى كه داشتم، ادامه دادم. قبل از پيروزى انقلاب، توفيق بسيارى در تأليف، ترجمه و ساير امور علمى داشتم؛ زيرا اين جا محيطى آرام و بىسر و صدا است و براى تحقيقات علمى، مطالعه، تأليف و ترجمه جاى بسيار مناسبى است.
از همان سالهاى نخست تحصيل، علاقه وافرى به مطالعه حديث، تفسير و تاريخ داشتم و پيوسته در كنار درسهاى صرف، نحو، فقه، اصول و ساير درسها و نيز در اوقات فراغت، از مطالعه كتابهاى تاريخى، تفاسير شيعه و سنّى و احاديث اهلبيت(ع) غافل نبودم و به همين دليل، پيوسته در صدد تهيّه كتابهايى در اين زمينهها بودم؛ ولى متأسّفانه همواره با اين مشكلات مواجه بودم:
- نداشتن بودجه كافى براى تهيّه كتاب
- كمبود اينگونه كتابها در آن روزگار
- وجود اغلاط فراوان و نامناسب بودن چاپهاى سنگى كتابهاى مورد نظر
به هر صورت، در اثر مراجعه به كتاب فروشىها و كتابخانههاى عمومى با برخى از كتاب شناسان و اساتيد فنّ تصحيح و طبع كتاب آشنا شده و از كمكهاى فكرى آنان در راه رفع نياز خود استفاده كردم».
وى در ادامه سخنان خود، به چگونگى شكلگيرى چاپخانه و شركتى جهت چاپ كتب مذهبى اشاره كرده است كه ذكر آن در اين مقال ضرورتى ندارد.
آثار
برخى از آثار ايشان به شرح زير است:
زندگانى امام حسين(ع)، زندگانى [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)، زندگانى حضرت فاطمه زهرا(س) و دختران آن حضرت، تاريخ اسلام: از پيدايش عرب تا پايان خلافت عثمان، تصحيح اثبات الهداه شيخ حرعاملى(صاحب وسائل الشيعه) در هفت جلد، ترجمه مقاتل الطالبين، ترجمه مفاتيحالجنان محدث قمى، ترجمه قسمت آخر اصول كافى، ترجمه روضه كافى در جلد، تحقيق و بررسى تأليفات شيخ طوسى و شروح و تعليقات آنها، ترجمه سيره ابنهشام در جلد، كيفر گناه، آداب معاشرت در اسلام، راه مبارزه با گناه، تاريخ انبياء در جلد.
وابستهها
الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد
الإنصاف فی النص علی الأئمة الإثنی عشر آل محمد صلیاللهعلیهوسلم الأشراف
زندگانی محمد(ص) پیامبر اسلام: ترجمه سیرة النبویه
غرر الحكم و درر الكلم آمدی (به صورت موضوعی)، با شرح و ترجمه فارسی
الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة
مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول
مقتضب الأثر في النصّ على الأئمة الإثنی عشر
درسهایی از: تاریخ تحلیلی اسلام
زندگانی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها و دختران آن حضرت
وصایا الرسول صلیاللهعلیهوآله و الائمة علیهمالسلام
تمدن اسلام و عرب ترجمه حضارة العرب
نگاهي کوتاه به زندگی حضرت فاطمه زهرا «س» و زينب کبري «س»
نگاهی کوتاه به زندگی زينب کبری(س)
خاطرات آیتالله سيد هاشم رسولي محلاتي
زندگانی امام حسين عليهالسلام
أصول کافي و شارح