كشف الأسرار و عدة الأبرار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو')
خط ۸۲: خط ۸۲:


#در نوبت اول، معنى تحت اللفظى آيه (و در عين حال، سليس و روان آن) را مى‌آورد. در اين قسمت، لغات و تركيبات بسيار جالب فارسى در مقابل كلمات عربى آمده است و شايسته تحقيق و تدقيق بسيار است. مهم‌ترين نكته‌اى كه در اين نوبت به چشم مى‌خورد، برابرهاى پارسى است كه ميبدى در برگرداندن برخى از لغت‌هاى قرآن آورده و بسا كه بعضى از آنها، نوساخته خود اوست و نمودارى است از شيوه واژه‌سازى پيشينيان.
#در نوبت اول، معنى تحت اللفظى آيه (و در عين حال، سليس و روان آن) را مى‌آورد. در اين قسمت، لغات و تركيبات بسيار جالب فارسى در مقابل كلمات عربى آمده است و شايسته تحقيق و تدقيق بسيار است. مهم‌ترين نكته‌اى كه در اين نوبت به چشم مى‌خورد، برابرهاى پارسى است كه ميبدى در برگرداندن برخى از لغت‌هاى قرآن آورده و بسا كه بعضى از آنها، نوساخته خود اوست و نمودارى است از شيوه واژه‌سازى پيشينيان.
علاوه بر اين، دقت و توجهى ويژه به ريزه‌كارى‌ها و ظرائف موجود در آيات قرآن شده است و سعى شده كه آن ظرائف، در ترجمه نيز منعكس گردد.
#:علاوه بر اين، دقت و توجهى ويژه به ريزه‌كارى‌ها و ظرائف موجود در آيات قرآن شده است و سعى شده كه آن ظرائف، در ترجمه نيز منعكس گردد.
البته مى‌دانيم كه گذشت زمان و دگرگونى زبان، برخى از كاربردهاى لفظى «كشف الأسرار» و امثال آن را منسوخ كرده است و گاه تركيب‌ها يا تعبيرهايى كه در اين‌گونه آثار آمده، در نثر امروز خوشايند نيست و نبايد به كار رود، اما نكات قابل توجه و ريزه‌كارى‌هاى پسنديده هم در آنها اندك نيست كه مى‌توان به كار بست و بدين طريق پيام آسمانى قرآن را زيبا و رسا، مؤثر و گويا به پارسى برگرداند.
#:البته مى‌دانيم كه گذشت زمان و دگرگونى زبان، برخى از كاربردهاى لفظى «كشف الأسرار» و امثال آن را منسوخ كرده است و گاه تركيب‌ها يا تعبيرهايى كه در اين‌گونه آثار آمده، در نثر امروز خوشايند نيست و نبايد به كار رود، اما نكات قابل توجه و ريزه‌كارى‌هاى پسنديده هم در آنها اندك نيست كه مى‌توان به كار بست و بدين طريق پيام آسمانى قرآن را زيبا و رسا، مؤثر و گويا به پارسى برگرداند.
اگر روزى فرارسد كه لغات قرآنى اين تفسير و معانى فارسى آن، به‌صورت فرهنگى درآيد، آن كتاب فرهنگ، از كتب نفيس و ارزش‌مند لغت خواهد بود.
#:اگر روزى فرارسد كه لغات قرآنى اين تفسير و معانى فارسى آن، به‌صورت فرهنگى درآيد، آن كتاب فرهنگ، از كتب نفيس و ارزش‌مند لغت خواهد بود.
اين كتاب، براى آنان كه به كار دستور زبان مى‌پردازند، منبع سرشارى خواهد بود، زيرا خصايص صرفى و نحوى آن، بى‌حد و شمار است و هم‌چنين براى سبك‌شناسى كه در زبان فارسى، فنى نوين است و در تكميل آن نيازمند به مآخذ و منابع بسيارى از نظم و نثر فارسى هستيم، اين كتاب، بسيار مفيد است، زيرا به نكاتى سبكى برخورد مى‌كنيم كه نظير آن‌ها را تنها در كتب انگشت‌شمارى مانند تاريخ بيهقى و تذكرة الاولياى شيخ عطار مى‌توانيم بيابيم.
#:اين كتاب، براى آنان كه به كار دستور زبان مى‌پردازند، منبع سرشارى خواهد بود، زيرا خصايص صرفى و نحوى آن، بى‌حد و شمار است و هم‌چنين براى سبك‌شناسى كه در زبان فارسى، فنى نوين است و در تكميل آن نيازمند به مآخذ و منابع بسيارى از نظم و نثر فارسى هستيم، اين كتاب، بسيار مفيد است، زيرا به نكاتى سبكى برخورد مى‌كنيم كه نظير آن‌ها را تنها در كتب انگشت‌شمارى مانند تاريخ بيهقى و تذكرة الاولياى شيخ عطار مى‌توانيم بيابيم.
#در نوبت دوم، شأن نزول آيه و ناسخ و منسوخ بودن آن و تفسير آن را از نظر شرعى و اقوال مفسران را ذكر مى‌كند. در حقيقت، بخش اعظم كتاب، صرف اين قسمت شده است و هم در اين قسمت است كه احاديث نبوى و اقوال صحابه و بزرگان دين مى‌آيد و كتاب را از معارف اسلامى سرشار مى‌كند، البته احاديث مجعول و سخنان بى‌هويت نيز در اين ميان بسيار است، اما غلبه با احاديث صحيح و سخنان بامأخذ است. اين قسمت هم از نظر زبان فارسى، كم‌اهميت نيست.
#در نوبت دوم، شأن نزول آيه و ناسخ و منسوخ بودن آن و تفسير آن را از نظر شرعى و اقوال مفسران را ذكر مى‌كند. در حقيقت، بخش اعظم كتاب، صرف اين قسمت شده است و هم در اين قسمت است كه احاديث نبوى و اقوال صحابه و بزرگان دين مى‌آيد و كتاب را از معارف اسلامى سرشار مى‌كند، البته احاديث مجعول و سخنان بى‌هويت نيز در اين ميان بسيار است، اما غلبه با احاديث صحيح و سخنان بامأخذ است. اين قسمت هم از نظر زبان فارسى، كم‌اهميت نيست.
از اين گذشته، در اين قسمت، به مطالب فقهى بسيارى برخورد مى‌كنيم و مؤلف، هرچند، در مسائل فقهى، آراى شافعى را ترجيح مى‌دهد، ولى از ذكر اقوال فقهاى ديگر خوددارى نمى‌كند و هم‌چنين در مسائل كلامى، او متمايل به كلام اشعرى است، ولى اقوال قدريان و اهل اعتزال را هم ذكر مى‌كند و سپس به رد آن‌ها مى‌پردازد.
#:از اين گذشته، در اين قسمت، به مطالب فقهى بسيارى برخورد مى‌كنيم و مؤلف، هرچند، در مسائل فقهى، آراى شافعى را ترجيح مى‌دهد، ولى از ذكر اقوال فقهاى ديگر خوددارى نمى‌كند و هم‌چنين در مسائل كلامى، او متمايل به كلام اشعرى است، ولى اقوال قدريان و اهل اعتزال را هم ذكر مى‌كند و سپس به رد آن‌ها مى‌پردازد.
در اين كتاب، رد بر فلاسفه و زنادقه و جهميه و ديگر فرق نيز به چشم مى‌خورد كه براى كسانى كه به ملل و نحل اهتمام مى‌ورزند، اين ايرادها سودمند است.
در اين كتاب، رد بر فلاسفه و زنادقه و جهميه و ديگر فرق نيز به چشم مى‌خورد كه براى كسانى كه به ملل و نحل اهتمام مى‌ورزند، اين ايرادها سودمند است.
بيشتر اشعار عربى كه در اين كتاب به كار رفته، يا ترجمه شعرى آن پس از آن آورده شده و يا به نثر روان رسايى به فارسى برگردانده شده و اين مطلب، وقتى با ترجمه تحت اللفظى آيات و احاديث ضميمه شود، مترجمان عربى و دانشجويان ادب فارسى و عربى را سود بسيار مى‌بخشد.
بيشتر اشعار عربى كه در اين كتاب به كار رفته، يا ترجمه شعرى آن پس از آن آورده شده و يا به نثر روان رسايى به فارسى برگردانده شده و اين مطلب، وقتى با ترجمه تحت اللفظى آيات و احاديث ضميمه شود، مترجمان عربى و دانشجويان ادب فارسى و عربى را سود بسيار مى‌بخشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش