۱۰۲٬۵۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن های ' به 'نهای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شکل گیری ' به 'شکلگیری ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
جایگاه خلیج فارس به عنوان یکی از دریاهای درون منطقه موسوم به جهان قدیم، که دارای امتیاز منحصر به فرد محل تلاقی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا است، به آن اهمیت زیادی بخشیده است. بنابراین هرگاه از خلیج فارس یاد میشود، از دریای سرخ، دریای سیاه و دریای مدیترانه نیز سخن به میان می آید. موقعیت جغرافیایی دریای مدیترانه که نوعی مرکزیت برای آن به همراه داشته است، باعث شده تا کرانههای آن، محلی برای فعالیتهای مدنی، بازرگانی، فرهنگی و سیاسی بین کشورها و ملت هایی به شمار آید که فاصله زیادی از هم دارند. البته نباید نقش دریاهای دیگری که مستقیم یا غیر مستقیم به مدیترانه میپیوندند را فراموش کرد. | جایگاه خلیج فارس به عنوان یکی از دریاهای درون منطقه موسوم به جهان قدیم، که دارای امتیاز منحصر به فرد محل تلاقی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا است، به آن اهمیت زیادی بخشیده است. بنابراین هرگاه از خلیج فارس یاد میشود، از دریای سرخ، دریای سیاه و دریای مدیترانه نیز سخن به میان می آید. موقعیت جغرافیایی دریای مدیترانه که نوعی مرکزیت برای آن به همراه داشته است، باعث شده تا کرانههای آن، محلی برای فعالیتهای مدنی، بازرگانی، فرهنگی و سیاسی بین کشورها و ملت هایی به شمار آید که فاصله زیادی از هم دارند. البته نباید نقش دریاهای دیگری که مستقیم یا غیر مستقیم به مدیترانه میپیوندند را فراموش کرد. | ||
شباهت زیادی بین دو دریای درونی خیلج فارس (دریای سرخ و خیلج فارس) وجود دارد: هردو به مثابه دو بازوی اقیانوس هند هستند که آن را به دریای مدیترانه و از این طریق به برادر بزرگ ترش - اقیانوس اطلس- متصل می سازند. این اقیانوس، غرب اروپا را تحت پوشش قرار میدهد و اقیانوس هند نیز جنوب آسیا را دربر میگیرد. هر یک از دو بازو مسافت زیادی را به طور جداگانه برای رسیدن به مدیترانه میپیمایند. اما چون ناکام می مانند، انسان دست به کار شده است و برای اتصال دریای سرخ به مدیترانه (کانان سوئز را حفر نمود) و از این طریق، مسیر آبی بزرگی از اقیانوس هند تا اقیانوس اطلس به وجود آمد. خلیج فارس به سبب نقش و اهمیتش، زودتر از دریای سرخ به سواحل مدیترانه متصل شد. این امر با کمک رود فرات صورت گرفت که از یک سو به خلیج فارس میریزد و از دیگر سو به یک قوس در بخش شمالیاش به مدیترانه بسیار نزدیک میشود. در قسمت باقی مانده، انسان در قدیم به کمک کاروان و در عصر نوین به وسیله ماشین و راه آهن، کار طبیعت را تکمیل نموده است. تأثیر زیاد خلیج فارس بر حکومتهای ایران و بین النهرین شبیه تأثیر دریای سرخ بر حکومتهای دره نیل و شرق آفریقاست؛ زیرا هردو، عاملی برای اتصال قدرتهای حاشیهای شان به مدیترانه و سهیم کردن آنها در | شباهت زیادی بین دو دریای درونی خیلج فارس (دریای سرخ و خیلج فارس) وجود دارد: هردو به مثابه دو بازوی اقیانوس هند هستند که آن را به دریای مدیترانه و از این طریق به برادر بزرگ ترش - اقیانوس اطلس- متصل می سازند. این اقیانوس، غرب اروپا را تحت پوشش قرار میدهد و اقیانوس هند نیز جنوب آسیا را دربر میگیرد. هر یک از دو بازو مسافت زیادی را به طور جداگانه برای رسیدن به مدیترانه میپیمایند. اما چون ناکام می مانند، انسان دست به کار شده است و برای اتصال دریای سرخ به مدیترانه (کانان سوئز را حفر نمود) و از این طریق، مسیر آبی بزرگی از اقیانوس هند تا اقیانوس اطلس به وجود آمد. خلیج فارس به سبب نقش و اهمیتش، زودتر از دریای سرخ به سواحل مدیترانه متصل شد. این امر با کمک رود فرات صورت گرفت که از یک سو به خلیج فارس میریزد و از دیگر سو به یک قوس در بخش شمالیاش به مدیترانه بسیار نزدیک میشود. در قسمت باقی مانده، انسان در قدیم به کمک کاروان و در عصر نوین به وسیله ماشین و راه آهن، کار طبیعت را تکمیل نموده است. تأثیر زیاد خلیج فارس بر حکومتهای ایران و بین النهرین شبیه تأثیر دریای سرخ بر حکومتهای دره نیل و شرق آفریقاست؛ زیرا هردو، عاملی برای اتصال قدرتهای حاشیهای شان به مدیترانه و سهیم کردن آنها در شکلگیری تمدن جهانی بوده اند. | ||
دو تحول مهم در اواخر قرن 18 م در شرق نزدیک به وقوع پیوست که تأثیر زیادی بر خلیج فارس به جا نهاد. یکی ظهور و گسترش وهابیت و توسعه طلبی آل سعود و در نتیجه به وجود آمدن وحدت سیاسی بخش بزرگی از جزیرة العرب - که از زمان خلفای راشدین به این سو بی نظیر بود - به عنوان امری درون منطقهای به شمار میرود و تحول دیگری که از بیرون منطقه ریشه گرفت، حمله فرانسه به رهبری تاپلئون به مصر و شام با هدف کشور گشایی در شرق عربی و تهدید راههای منتهی به مستعمرات بریتاینا در شبه قاره هند بود. در اینجا به تمرکز بر توجیه سیاست بریتانیا از نیمه دوم قرن 18 م در اثر تحولات فوق بسنده میشود که بر اساس آن، انگلیس شیوههای مختلفی، متفاوت با سایر گذشتگان، برای گسترش نفوذ و با هدف سلطهی بیشتر بر خلیج فارس در پیش گرفت. بنابراین خلیج فارس در سیاست بریتانیا حائز جایگاه مهمی است؛ زیرا به عنوان یک حلقهی ارتباطی خشکی - دریایی در راه هند، زمینه تجارتی پر منفعت، پایگاهی برای ناوگان دریایی، مرکز اطلاعاتی و نظارت بر مسائل مربوط به شرق و نمایندگانش در ایران، عراق، جزیرة العرب و سایر حواشی خلیج فارس به شمار میرود و در حال حاضر به علت منبع تولید و صدور نفت - شاهرگ صنعت جدید و تجهیزات نظامی - اهمیتی استراتژیک دارد. سیاست بریتانیا برای سلطه بر ممالک عربی حوزهی خلیج فارس که از زمان نفوذش در این آبها و سواحل و جزایر آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد، به عنوان یک نقشه راه روشن که به آن پایبند بوده و تقریبا از آن تخطی نکرده است، مد نظر می باشد. | دو تحول مهم در اواخر قرن 18 م در شرق نزدیک به وقوع پیوست که تأثیر زیادی بر خلیج فارس به جا نهاد. یکی ظهور و گسترش وهابیت و توسعه طلبی آل سعود و در نتیجه به وجود آمدن وحدت سیاسی بخش بزرگی از جزیرة العرب - که از زمان خلفای راشدین به این سو بی نظیر بود - به عنوان امری درون منطقهای به شمار میرود و تحول دیگری که از بیرون منطقه ریشه گرفت، حمله فرانسه به رهبری تاپلئون به مصر و شام با هدف کشور گشایی در شرق عربی و تهدید راههای منتهی به مستعمرات بریتاینا در شبه قاره هند بود. در اینجا به تمرکز بر توجیه سیاست بریتانیا از نیمه دوم قرن 18 م در اثر تحولات فوق بسنده میشود که بر اساس آن، انگلیس شیوههای مختلفی، متفاوت با سایر گذشتگان، برای گسترش نفوذ و با هدف سلطهی بیشتر بر خلیج فارس در پیش گرفت. بنابراین خلیج فارس در سیاست بریتانیا حائز جایگاه مهمی است؛ زیرا به عنوان یک حلقهی ارتباطی خشکی - دریایی در راه هند، زمینه تجارتی پر منفعت، پایگاهی برای ناوگان دریایی، مرکز اطلاعاتی و نظارت بر مسائل مربوط به شرق و نمایندگانش در ایران، عراق، جزیرة العرب و سایر حواشی خلیج فارس به شمار میرود و در حال حاضر به علت منبع تولید و صدور نفت - شاهرگ صنعت جدید و تجهیزات نظامی - اهمیتی استراتژیک دارد. سیاست بریتانیا برای سلطه بر ممالک عربی حوزهی خلیج فارس که از زمان نفوذش در این آبها و سواحل و جزایر آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد، به عنوان یک نقشه راه روشن که به آن پایبند بوده و تقریبا از آن تخطی نکرده است، مد نظر می باشد. |