أبوالشهداء الحسين بن علي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابوالعلاء معری' به 'ابوالعلاء معری'
جز (جایگزینی متن - 'ابوالعلاء معری' به 'ابوالعلاء معری')
خط ۴۵: خط ۴۵:
در فصل هشتم، ابتدا روایت‌های مختلف درباره مدفن سر مبارک امام(ع) نقل شده و به همین مناسبت از شش شهر مدینه، کربلا، رقه، دمشق، عسقلان و قاهره سخن به میان آمده است. به اعتقاد عقاد، این اختلاف نظر در برابر عظمت امام(ع) که همگی بر آن اتفاق دارند، کم‌اهمیت است. وی در ادامه این فصل، حوادث پس از عاشورا و حرکت کاروان اسرا به شام و حضور آنها در دربار یزید و تداوم تبهکاری یزیدیان در ماجرای حره و سپس محاصره بیت‌الله الحرام را نقل کرده و نوشته خود را با این عبارت به پایان برده است: «اکنون که عمر گذشته هر دو طرف را در ترازو می‌گذاریم، درمی‌یابیم که برنده ظاهری ماجرای کربلا بیش از شکست‌خورده ظاهری آن ماجرا زیان دیده است».<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/700/236 همان]</ref>
در فصل هشتم، ابتدا روایت‌های مختلف درباره مدفن سر مبارک امام(ع) نقل شده و به همین مناسبت از شش شهر مدینه، کربلا، رقه، دمشق، عسقلان و قاهره سخن به میان آمده است. به اعتقاد عقاد، این اختلاف نظر در برابر عظمت امام(ع) که همگی بر آن اتفاق دارند، کم‌اهمیت است. وی در ادامه این فصل، حوادث پس از عاشورا و حرکت کاروان اسرا به شام و حضور آنها در دربار یزید و تداوم تبهکاری یزیدیان در ماجرای حره و سپس محاصره بیت‌الله الحرام را نقل کرده و نوشته خود را با این عبارت به پایان برده است: «اکنون که عمر گذشته هر دو طرف را در ترازو می‌گذاریم، درمی‌یابیم که برنده ظاهری ماجرای کربلا بیش از شکست‌خورده ظاهری آن ماجرا زیان دیده است».<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/700/236 همان]</ref>
در فصل نهم، از تداوم تاریخی نزاعی که در کربلا درگرفت، سخن رفته و دیدگاه و درک نادرست نویسندگانی همچون محمد خضری نویسنده کتاب «تاريخ ‌الأمم ‌الإسلامیة» از ماجرای کربلا نقد شده است. به عقیده عقاد، شکست ظاهری و کوتاه‌مدت فداکاری و شهادت در برابر باطل، پیروزی جاودانه فداکاری و شهادت است و این حقیقت هم با دیده آسمانی و هم با چشم زمینی قابل درک است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/700/236 همان، ص236-237]</ref>
در فصل نهم، از تداوم تاریخی نزاعی که در کربلا درگرفت، سخن رفته و دیدگاه و درک نادرست نویسندگانی همچون محمد خضری نویسنده کتاب «تاريخ ‌الأمم ‌الإسلامیة» از ماجرای کربلا نقد شده است. به عقیده عقاد، شکست ظاهری و کوتاه‌مدت فداکاری و شهادت در برابر باطل، پیروزی جاودانه فداکاری و شهادت است و این حقیقت هم با دیده آسمانی و هم با چشم زمینی قابل درک است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/700/236 همان، ص236-237]</ref>
فصل پایانی به ذکر اشعاری در ستایش امام ‌حسین(ع) و یارانش اختصاص یافته است. به اعتقاد عقاد، این اشعار را کسانی سروده‌اند که از آلودگی‌های جهان مادی درگذشته و از دام کالبد خاکی رسته‌اند. در این فصل، نخست ابیاتی از قصیده بائیه کمیت و سپس گزیده‌ای از قصیده مشهور میمیه فرزدق و پس از آن اشعاری از عبیدالله بن کثیر نقل و آنگاه منتخبی از قصیده تائیه پرآوازه دعبل آورده شده و پس از آن نوبت به ابوالعباس علی بن رومی و سروده جیمیه او در مدح یحیی بن عمر رسیده است. عقاد همه این شاعران را که به صله‌های گران چشم نداشته‌اند، ستوده و این فصل و کتاب را با قطعه‌ای از ابوالعلاء معری به پایان برده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/700/237 همان، ص237]</ref>
فصل پایانی به ذکر اشعاری در ستایش امام ‌حسین(ع) و یارانش اختصاص یافته است. به اعتقاد عقاد، این اشعار را کسانی سروده‌اند که از آلودگی‌های جهان مادی درگذشته و از دام کالبد خاکی رسته‌اند. در این فصل، نخست ابیاتی از قصیده بائیه کمیت و سپس گزیده‌ای از قصیده مشهور میمیه فرزدق و پس از آن اشعاری از عبیدالله بن کثیر نقل و آنگاه منتخبی از قصیده تائیه پرآوازه دعبل آورده شده و پس از آن نوبت به ابوالعباس علی بن رومی و سروده جیمیه او در مدح یحیی بن عمر رسیده است. عقاد همه این شاعران را که به صله‌های گران چشم نداشته‌اند، ستوده و این فصل و کتاب را با قطعه‌ای از [[ابوالعلاء معری]] به پایان برده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/700/237 همان، ص237]</ref>
عقاد بر این باور است که امام حسین(ع) با آگاهی و علم کامل حرکت خود را آغاز کرد و در صدد برآمد تا جلو هرگونه بهانه‌تراشی را بگیرد تا امر برای مردم مشتبه نشود. او با تأکید بر اینکه امام(ع) دلیل کافی برای قیام داشت‌، می‌نویسد: حسین‌(ع) که عزم خویش را برای مبارزه با یزید جزم کرده بود، باید قوی‌ترین دلیل را در دست می‌داشت و استوارترین حجت را بر ضد دشمنان خویش مهیا می‌ساخت تا در صورت شکست و عدم نتیجیری‌، وجود چنین دلایل و برهان‌های استواری نشانه درستی قصد و تصمیم آن حضرت باشد. ضمن اینکه در صورت پیروزی‌، با این پشتوانه‌، در استوارترین جایگاه قرار می‌گرفت و دشمنانش بیشتر از هر زمانی مورد خشم قرار می‌گرفتند.<ref>ر.ک: رضانژاد، عزالدین، 1395</ref>
عقاد بر این باور است که امام حسین(ع) با آگاهی و علم کامل حرکت خود را آغاز کرد و در صدد برآمد تا جلو هرگونه بهانه‌تراشی را بگیرد تا امر برای مردم مشتبه نشود. او با تأکید بر اینکه امام(ع) دلیل کافی برای قیام داشت‌، می‌نویسد: حسین‌(ع) که عزم خویش را برای مبارزه با یزید جزم کرده بود، باید قوی‌ترین دلیل را در دست می‌داشت و استوارترین حجت را بر ضد دشمنان خویش مهیا می‌ساخت تا در صورت شکست و عدم نتیجیری‌، وجود چنین دلایل و برهان‌های استواری نشانه درستی قصد و تصمیم آن حضرت باشد. ضمن اینکه در صورت پیروزی‌، با این پشتوانه‌، در استوارترین جایگاه قرار می‌گرفت و دشمنانش بیشتر از هر زمانی مورد خشم قرار می‌گرفتند.<ref>ر.ک: رضانژاد، عزالدین، 1395</ref>
عقاد اعتقاد دارد که مبارزه میان بنی‌أمیه و بنی هاشم همچنان ادامه یافت تا به محل افتراقی رسید که هیچ‌گونه توصیفی در پیوند میان آن دو وجود نداشت و این مبارزه هیچ‌گاه قطع نشده و نسل به نسل ادامه یافته است‌.<ref>همان</ref>
عقاد اعتقاد دارد که مبارزه میان بنی‌أمیه و بنی هاشم همچنان ادامه یافت تا به محل افتراقی رسید که هیچ‌گونه توصیفی در پیوند میان آن دو وجود نداشت و این مبارزه هیچ‌گاه قطع نشده و نسل به نسل ادامه یافته است‌.<ref>همان</ref>