شرفکندی، عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵: خط ۴۵:
به علاوه از‌‌ همان سنین نو جوانی در خود استعداد و توان شعر سرودن را می‌دید؛ اما مخالفت‌های شدید پدرش، او را از شاعر شدن باز داشته بود. زمانی که پا به سن ۲۰ سالگی گذاشت، سال ۱۳۲۰ش بود.
به علاوه از‌‌ همان سنین نو جوانی در خود استعداد و توان شعر سرودن را می‌دید؛ اما مخالفت‌های شدید پدرش، او را از شاعر شدن باز داشته بود. زمانی که پا به سن ۲۰ سالگی گذاشت، سال ۱۳۲۰ش بود.


او تخلص هژار «به معنى بینوا و درویش» را براى خود برگزید و با خود عهد کرد که هیچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دل‌انگیز هژار به زودى به دلها راه یافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستین دیوان اشعارش که ئاله کوک نام داشت چاپ و منتشر گردید و به زبان آذرى نیز ترجمه و انتشار یافت. هژار به دلیل مسائل سیاسى پس از دو ماه حبس در سقز، در حالیکه مى‌خواستند او را به مهاباد منتقل کنند در فرصتى موفق به فرار شد و پس از روزها پیاده‌روى در برف و سرما، وارد خاک عراق شد. با وجود مشکلات فراوان در آنجا، دست از مطالعه نکشید و همواره بخشى از مختصر دستمزدش را به خرید کتاب اختصاص میداد. کار طاقت فرسا و سوء تغذیه مسمومش کرد و توسط جمعى از دوستدارانش به بیمارستانى در جبل لبنان انتقال یافت. این بیمارستان کتابخانه بزرگى داشت حاوى کتاب‌هاى ارزشمند بسیار به زبان عربى. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در این مدت بیشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمینه زبان و ادبیات عرب تکمیل کرد؛ بطورى که وقتى به عراق بازگشت به عضویت در مجمع علمى آن کشور درآمد و مجال یافت که به مطالعه و تحقیق بیشتر بپردازد. و به‌علاوه برخى از اشعار و مقالاتش را منتشر نماید. هژار سه سال نیز در سوریه اقامت گزید. سرانجام هژار بعد از 17 سال به ایران بازگشت. دولت ایران او را در عظیمیه کرج سکنى داد و بدین ترتیب او بار دیگر چندمین بار و در سرپیرى، باز زندگى را از صفر شروع کرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تألیف [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سینا]] را به او پیشنهاد دادند در ازاى دستمزد مختصرى، و با ترجمه اولین کتاب از این اثر، در محافل علمى و ادبى راه پیدا کرد و به عضویت فرهنگستان زبان فارسى درآمد. با تلاش سخت و خستگى‌ناپذیر بیشتر ساعات شبانه روز را به تحقیق و تألیف و ترجمه مشغول بود و در سایه این کار پى‌گیر آثار ارزشمند و کم نظیرى را در زمینه‌هاى مختلف علمى و ادبى و فرهنگى از خود به یادگار گذاشت.
او تخلص هژار «به معنى بینوا و درویش» را براى خود برگزید و با خود عهد کرد که هیچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دل‌انگیز هژار به زودى به دلها راه یافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستین دیوان اشعارش که ئاله کوک نام داشت چاپ و منتشر گردید و به زبان آذرى نیز ترجمه و انتشار یافت. هژار به دلیل مسائل سیاسى پس از دو ماه حبس در سقز، در حالیکه مى‌خواستند او را به مهاباد منتقل کنند در فرصتى موفق به فرار شد و پس از روزها پیاده‌روى در برف و سرما، وارد خاک عراق شد.  
 
با وجود مشکلات فراوان در آنجا، دست از مطالعه نکشید و همواره بخشى از مختصر دستمزدش را به خرید کتاب اختصاص میداد. کار طاقت فرسا و سوء تغذیه مسمومش کرد و توسط جمعى از دوستدارانش به بیمارستانى در جبل لبنان انتقال یافت.  
 
این بیمارستان کتابخانه بزرگى داشت حاوى کتاب‌هاى ارزشمند بسیار به زبان عربى. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در این مدت بیشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمینه زبان و ادبیات عرب تکمیل کرد؛ بطورى که وقتى به عراق بازگشت به عضویت در مجمع علمى آن کشور درآمد و مجال یافت که به مطالعه و تحقیق بیشتر بپردازد. و به‌علاوه برخى از اشعار و مقالاتش را منتشر نماید.  
 
هژار سه سال نیز در سوریه اقامت گزید. سرانجام هژار بعد از 17 سال به ایران بازگشت. دولت ایران او را در عظیمیه کرج سکنى داد و بدین ترتیب او بار دیگر چندمین بار و در سرپیرى، باز زندگى را از صفر شروع کرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تألیف [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سینا]] را به او پیشنهاد دادند در ازاى دستمزد مختصرى، و با ترجمه اولین کتاب از این اثر، در محافل علمى و ادبى راه پیدا کرد و به عضویت فرهنگستان زبان فارسى درآمد.  
 
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ش مجال آن را یافت که در زمینه‌ی کار مورد علاقه‌اش، یعنی تحقیق درباره‌ی زبان و ادبیات کردی به فعالیت بپردازد، وی در این سال‌ها از جنبه‌ی ادبی و فرهنگی بیشترین استفاده را از عمر عزیزش ببرد و با تلاشی سخت و خستگی ناپذیر، بیشتر ساعات شبانه روز را به تحقیق و تألیف و ترجمه مشغول بود. و در سایه‌ی این کار پیگیر، آثار ارزشمند و کم نظیری را در زمینه‌های مختلف علمی و ادبی و فرهنگی، از خود به یادگار گذاشت.
 
==وفات==
 
سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بیمارى به جوار یار شتافت و بدرود حیات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل کردند و در حالیکه شهر در ماتم نشسته بود و جمعیت انبوهى از دور و نزدیک براى وداع با وى گرد آمده بودند، با تجلیل بسیار تا گورستان بداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملا غفور به خاک سپرده شد.


==آثار==
==آثار==
خط ۵۱: خط ۶۳:


# شرح دیوان اشعار شیخ احمد جزیرى؛
# شرح دیوان اشعار شیخ احمد جزیرى؛
# ترجمه دوره کامل قانون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]؛
# ترجمه دوره کامل قانون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]؛ در هفت جلد
# فرهنگ جامع لغات کردى به کردى و فارسى؛
# فرهنگ جامع لغات کردى به کردى و فارسى؛
# ترجمه کامل قرآن کریم به زبان کردى.
# ترجمه کامل قرآن کریم به زبان کردى.
==وفات==
سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بیمارى به جوار یار شتافت و بدرود حیات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل کردند و در حالیکه شهر در ماتم نشسته بود و جمعیت انبوهى از دور و نزدیک براى وداع با وى گرد آمده بودند، با تجلیل بسیار تا گورستان بداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملا غفور به خاک سپرده شد.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش