شرفکندی، عبدالرحمن
نام | شرفکندی، عبدالرحمن |
---|---|
نامهای دیگر | هه ژار، عبدالرحمن بن ملا محمد |
نام پدر | ملا محمد بور |
متولد | 1300 ش |
محل تولد | مهاباد |
رحلت | 1369 ش |
اساتید | پدرش حاجی ملا محمد |
برخی آثار | قانون (ترجمه شرفکندی) |
کد مؤلف | AUTHORCODE10228AUTHORCODE |
عبدالرحمن شرفکندى (1300-1369ش)، نویسنده، مترجم، ادیب، محقق، از شاعران کرد ایران ملقب به هَژار
ولادت
عبدالرحمن شرفکندی فرزند ملا محمد بور، در سال 1300ش در شهر مهاباد ایران زاده شد.
عبدالرحمن دو ساله بود که دامان محبت مادرش را از دست داد و از همان آوان کودکی سختی و تلخی زندگی را تجربه کرد.
تحصیلات
با شروع پنج سالگی، نزد پدرش الفبا و قراﺌت قرآن را آغاز کرد و سپس مدتی به مکتب خانه رفت و از آنجا رهسپار خانقاه شیخ برهان شد و پس از فراگرفتن مقدمات، به روستاهای اطراف عزیمت کرد و در کلاس تنی چند از مدرسین علوم اسلامی آن زمان حاضر شد. او زمانی که پا به سن جوانی گذاشت، لذت دانستن را دریافته و عاشقانه به دنبال کسب علم بود. هنگامى که 17 سال سن داشت، پدرش درگذشت. هژار ناچار درس و تحصیل را بعد از مرگ پدر، رها کرد و به کسب و کار روى آورد و به دلیل تحصیل برادران با همه مشکلات شهرنشینى، به مهاباد نقل مکان کرد. نیاز به امکانات بیشتر موجب شد که کسب و کارش را رونق بیشترى دهد. هنگام برداشت محصول، از کشاورزان بوکان و روستاهاى اطراف گندم و... مىخرید و به تبریز مىبرد و مىفروخت. همچنین گاو و گوسفند معامله مىکرد و به کار کشاورزیش هم مىرسید.
ناگفته نماند که با همه گرفتارىها، علاقه شدید عبدالرحمن جوان به زبان و ادبیات کردى چنان بود که تا سالها بسیارى از دواوین شعرا را خوانده بود و بیشتر آنها را از حفظ داشت.
به علاوه از همان سنین نو جوانی در خود استعداد و توان شعر سرودن را میدید؛ اما مخالفتهای شدید پدرش، او را از شاعر شدن باز داشته بود. زمانی که پا به سن ۲۰ سالگی گذاشت، سال ۱۳۲۰ش بود.
او تخلص هژار «به معنى بینوا و درویش» را براى خود برگزید و با خود عهد کرد که هیچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دلانگیز هژار به زودى به دلها راه یافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستین دیوان اشعارش که ئاله کوک نام داشت چاپ و منتشر گردید و به زبان آذرى نیز ترجمه و انتشار یافت. هژار به دلیل مسائل سیاسى پس از دو ماه حبس در سقز، در حالیکه مىخواستند او را به مهاباد منتقل کنند در فرصتى موفق به فرار شد و پس از روزها پیادهروى در برف و سرما، وارد خاک عراق شد.
با وجود مشکلات فراوان در آنجا، دست از مطالعه نکشید و همواره بخشى از مختصر دستمزدش را به خرید کتاب اختصاص میداد. کار طاقت فرسا و سوء تغذیه مسمومش کرد و توسط جمعى از دوستدارانش به بیمارستانى در جبل لبنان انتقال یافت.
این بیمارستان کتابخانه بزرگى داشت حاوى کتابهاى ارزشمند بسیار به زبان عربى. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در این مدت بیشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمینه زبان و ادبیات عرب تکمیل کرد؛ بطورى که وقتى به عراق بازگشت به عضویت در مجمع علمى آن کشور درآمد و مجال یافت که به مطالعه و تحقیق بیشتر بپردازد. و بهعلاوه برخى از اشعار و مقالاتش را منتشر نماید.
هژار سه سال نیز در سوریه اقامت گزید. سرانجام هژار بعد از 17 سال به ایران بازگشت. دولت ایران او را در عظیمیه کرج سکنى داد و بدین ترتیب او بار دیگر چندمین بار و در سرپیرى، باز زندگى را از صفر شروع کرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تألیف ابوعلى سینا را به او پیشنهاد دادند در ازاى دستمزد مختصرى، و با ترجمه اولین کتاب از این اثر، در محافل علمى و ادبى راه پیدا کرد و به عضویت فرهنگستان زبان فارسى درآمد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ش مجال آن را یافت که در زمینهی کار مورد علاقهاش، یعنی تحقیق دربارهی زبان و ادبیات کردی به فعالیت بپردازد، وی در این سالها از جنبهی ادبی و فرهنگی بیشترین استفاده را از عمر عزیزش ببرد و با تلاشی سخت و خستگی ناپذیر، بیشتر ساعات شبانه روز را به تحقیق و تألیف و ترجمه مشغول بود. و در سایهی این کار پیگیر، آثار ارزشمند و کم نظیری را در زمینههای مختلف علمی و ادبی و فرهنگی، از خود به یادگار گذاشت.
وفات
سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بیمارى به جوار یار شتافت و بدرود حیات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل کردند و در حالیکه شهر در ماتم نشسته بود و جمعیت انبوهى از دور و نزدیک براى وداع با وى گرد آمده بودند، با تجلیل بسیار تا گورستان بداق سلطان مشایعت شد و در کنار هیمن و ملا غفور به خاک سپرده شد.
آثار
از جمله آثار اوست:
- شرح دیوان اشعار شیخ احمد جزیرى؛
- ترجمه دوره کامل قانون ابن سینا؛ در هفت جلد
- فرهنگ جامع لغات کردى به کردى و فارسى؛
- ترجمه کامل قرآن کریم به زبان کردى.
- ترجمه رباعیات خیام
- ترجمه شرفنامه بدلیسی
- ترجمه آثارالبلاد و اخبارالبلاد به فارسی
- روابط فرهنگی ایران و مصر، ترجمه از عربی به فارسی
- تاریخ سلیمانیه ترجمه از عربی به فارسی
- مجموعهای شامل طنزهای اجتماعی
- تألیف تاریخ اردلان و....